نام مصاحبه : اسلامِ هدی صابر، اسلامِ جوانمردی و تیمارداری از محرومان بود
مصاحبه با : حسن یوسفی اشکوری
مصاحبهکننده : بهار ایرانی
موضوع : ـــــ
مقدمه :
جرس : هدی به معنای دقیق کلمه متدین و متشرع و اخلاقی بود و اسلام او نیز اسلام وفا و منش و احترام و مروت و جوانمردی و تیمارداری محرومان و دفاع از طبقات فرودست جامعه و اخلاق بود.
حسن یوسفی اشکوری در بیان خصایل شهید هدی صابر می گوید: این مجموعه عوامل از هدی صابر شخصیتی خلق کرده بود که تا حدودی جامع تمام خصائل خوب انسانی و اخلاقی و اجتماعی بود و در عرصه جامعه و سیاست و رفاقت این نشانهها به خوبی محسوس بود.
شهید هدی صابر که در اعتراض به جانباختن هاله سحابی (در جریان تشییع و خاکسپاری مهندس سحابی) اعتصاب غذا کرده بود، روز بیست و یکم خرداد ماه، بدنبال انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. وی روز جمعه بیستم خرداد به دلیل عارضه قلبی از زندان اوین به بیمارستان مدرس منتقل شد و رگهای مسدود شده قلبش توسط پزشکان گشوده شده، اما سنگینی آسیبهای قلبی ناشی از اعتصاب غذا چنان بود که وی نتوانست ادامه حیات دهد.
امروز در چهلمین روز از شهادت هدی صابر، خانواده این شکایت نامه ای به رئیس دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ارائه کردند.
خانوادۀ مرحوم صابر در شکایت نامه خود، مواردی چون "ادامه بازداشت و نگهداری غیر قانونی و بدون حکم هدی"، "عدم تحویل نامۀ فعالان ملی - مذهبی به وی مبنی بر پایان دادن به اعتصاب غذا"، "ضرب و شتم در بهداری زندان"، اعزام دیرهنگام آن مرحوم به بیمارستانی بیرون از زندان که منجر به از دست رفتن زمان برای نجات وی گردید" و همچنین نکاتی دیگر چون "عدم اطلاع به خانواده" را مورد اشاره قرار داده اند.
بمناسبت چهلمین روز از شهادت این دین پژوه، در خصوص ویژگیهای هدی صابر با حسن یوسفی اشکوری اسلام شناس به گفت وگو نشستیم. ماحصل این گفت وگو پیش روی خوانندگان است:
س : سابقهی آشنایی شما با شهید هدی صابر به چه زمانی بازمیگردد؟
ج : از حدود 30 سال پیش با هدی آشنا شدم. زمانی که نماینده مجلس بودم. در آن سالها خواهر ایشان خانم فیروزه چند بار پیش من آمد تا درباره برخی مسائل سیاسی و اجتماعی گفتگو کند. به تدریج از طریق فیروزه صابر با تنی چند از خانم های دیگر آشنا شدم و این آشنایی ها بعدها جدی تر ادامه پیدا کرد. با این بانوان فرزانه و بعدها دوستان دیگر جلسات منظم فکری داشتم که به تناوب تا ده سال پیش نیز ادامه داشت. پس از آشنایی با فیروزه خانم با هدی و دیگر اعضای خانواده شریف صابر نیز آشنا شدم. اما کار جمعی ما در زمان انتشار ماهنامه «ایران فردا» بود که چند سالی هدی نیز عضو فعال هیئت تحریریه آن بود. در عین حال در این 30 سال هدی صابر از دوستان نزدیک و فعال در حلقه یاران بود و بارها حول شخصیت مهندس سحابی و یا مناسبت های دیگر در بحثهای فکری و یا فعالیتهای سیاسی و مدنی مشارکت و همکاری داشتیم.
س : در غالب اخبار، گزارشها و تحلیلهای منتشر شده از شهید هدی صابر با عنوان «روزنامهنگار و فعال ملی ـ مذهبی» نام برده میشود. به نظر میرسد این عناوین به تنهایی نمیتواند گویای وجوه گوناگون این شخصیت فقید باشد. ایشان مدتهای طولانی از زندگی خود را مصروف پژوهشهای تاریخی، قرآنی و حوزهی توسعه کرده و در این عرصهها صاحب نظر و ایده بودند و دستاوردهای قابل توجهی را نیز در سطح عمومی ارائه کردند و معلم جوانان زیادی بودند. از سوی دیگر، ایشان به بهرهمندی از اخلاق پهلوانی و دغدغهی احیای منشهای مهجورمانده شناخته میشوند. در مجموع به عقیدهی شما، شهید هدی صابر ذیل چه عنوانی قابل شناخت است؟ وجه اصلی پروژهی اجتماعی و فکری ایشان چیست؟
ج : چنان که گفتید شهید هدی صابر در عرصههای مختلف فعال بود و دارای دانشها و صلاحیتهای مختلف اما با توجه به این واقعیت که من مستقیما با آثار مکتوب ایشان آشنا نیستم و تحقیقی در این زمینه ندارم، نمیتوانم بگویم که «وجه اصلی پروژه اجتماعی و فکری ایشان چیست». در این سالها نیز کمتر از نزدیک در جریان کارها و یا فعالیتهای فکری و اجتماعی هدی قرار داشتم. اما میدانم که او به اندیشههای اجتماعی و معطوف به عمل سخت معتقد بود و اصرار داشت که برای پیشبرد آرمانهای مدنی و انقلابی و دینی لازم است تجارب انباشته و تدوین شود. تا آنجا که اطلاع دارم و با من صحبت کرد، برنامه کلاسهای آموزشی «هشت فراز هزار نیاز» او برآمده از این تحلیل بود. کارهای فکری-تشکیلاتی حنیف نژاد در دهه چهل در این مورد الگوی ایشان بود. تشکیلاتی و استوار و پیگیر و رازدار بود. به گفتهای، او «چریک مدنی» بود. یعنی همان حنیف نژاد اما در دهه هفتاد و هشتاد.
س : شهید هدی صابر تاکید زیادی بر مسالهی منش داشت. مراد ایشان، مهندس سحابی، نیز به رعایت اخلاق در سیاست شهره بودند. به عقیدهی شما منشاء و علت این تاکید زیاد بر منش اخلاقی از سوی ایشان چه بود؟ همچنین ویژگیهای برجستهی منشی شهید هدی صابر را چه مسائلی میدانید؟
ج : این که آبشخور فکری و آموزشی صابر دقیقا کجا بود و از کجا و در چه مقطعی از کی و از چی تأثیر پذیرفته بود، دقیقا نمیدانم. اما میتوان گفت که او نسل انقلاب بود و طبعا از الگوهای انقلابی و انقلابیون دهه چهل و پنجاه متأثر بود. از بازرگان و سحابی ها و طالقانی و شریعتی و حنیف نژاد و مجاهدین اولیه تا حتی از کسانی چون صمد بهرنگی. از آنجا که ملی بود به مصدق نیز به عنوان یک الگوی موفق تعامل ملیت و اسلامیت باور داشت و از این منظر رهبر نهضت ملی نیز برای او الگو بود. با این همه در سالیان اخیر مهندس سحابی برجستهترین و محبوبترین الگوی وی شمرده میشد. اما در این میان از دو مرجع بیشتر اثر پذیرفته بود. یکی حنیف و دوستانش و دیگر پهلوانان و اندیشه و خصلت پهلوانی سنتی ایرانی. نمیدانم او به دلیل مطالعه و تحقیق در تاریخ و اندیشه فرهنگ پهلوانی و عیاری ایرانی – اسلامی به این نحله و منش تعلق خاطر یافته بود یا برعکس به دلیل تعلق خاطر و کشش شخصیتی ویژهاش به این سنت، به الگوهای آن (مانند تختی) دلبسته بود. هرچه بود خلق و خوی پهلوانی داشت و از این رو اهل وفا و مروت و جوانمردی بود و رازدار و مبادی آداب. اصطلاح و مفهوم «منش» در این فرهنگ و ادبیات بیشتر معنا و مفهوم پیدا میکند. بر وفق این اندیشه بود که هدی به موسفیدها و پیشکسوتها احترام خاص میگذاشت. باید افزود هدی به معنای دقیق کلمه متدین و متشرع و اخلاقی بود و اسلام او نیز اسلام وفا و منش و احترام و مروت و جوانمردی و تیمارداری محرومان و دفاع از طبقات فرودست جامعه و اخلاق بود. این مجموعه عوامل از هدی صابر شخصیتی خلق کرده بود که تا حدودی جامع تمام خصائل خوب انسانی و اخلاقی و اجتماعی بود و در عرصه جامعه و سیاست و رفاقت این نشانه ها به خوبی محسوس بود.
س : شهید هدی صابر با نسل جوان و به ویژه دانشجویان و اعضای انجمنهای اسلامی همواره برخورد نقادانه داشتند؛ به گونهای که حتی از نقد تند و تیز آنها نیز در پارهای مواقع ابایی نداشتند. در حالی که غالب اندیشمندان ترجیح میدهند به دلایل گوناگون، انتقاد کمتری به جریانهای دانشجویی و نسل جوان وارد کنند و بیشتر رویهی تاییدآمیز در پیش گیرند، به عقیدهی شما، علت برگزیدن رویکرد نقادی دائم از سوی شهید هدی صابر در این زمینه چه بود؟
ج : اصولا رویکرد خصلت نقادی و رویکرد انتقادی غالبا برآمده از دو علت است. یکی آگاهی عمیق و متأملانه در مورد فکر یا پدیده ای و دیگر علاقه و دلبستگی به موضوع مورد انتقاد. اگر این دو عامل همراه با آزاداندیشی و استقلال نظر وجود داشته باشد، معمولا رویکرد انتقادی رخ میدهد. البته باید افزود که از مهمترین عوامل عدم ارائه نقد و نقادی در افراد، محافظه کاری و ملاحظات ویژه و نیز طبیعت نرم و میانه رو محافظهکار در افراد است. اما هدی صابر واجد تمام شرایط بود. در برخی حوزه ها (از جمله دانشگاهها و انجمنهای اسلامی و به طور کلی جریانهای دانشجویی) هم از اطلاعات خوب و گاه عمیق برخوردار بود و هم به دانشجویان و جنبش دانشجویی علاقه داشت و جوانان و دانش آموختگان را سرمایه تحولات مثبت آینده کشور میدانست و هم چندان محافظه کار و وابسته به افراد و نهادهای قدرت نبود که ابایی از نقدهای رادیکال داشته باشد و حتی از رنجیدن افراد پروا کند. در جلسات خودمان هم چنین بود. با تمام حجب و ادبی که داشت، به هنگام و در جای خود از اظهار نظر نقادانه و شفاف نسبت به هیچ کس و یا نهادی ابا نداشت.
س : شهید هدی صابر در دههی پایانی حیات خویش، سه محور ویژه را در فعالیتهای خود پی میگرفتند. نخست دغدغهی تجدید منش اخلاقی در نسل جوان که از طریق تاکیدهای گاه و بیگاه و کارهایی نظیر انتشار کتاب «سه همپیمان عشق» و ویژهنامهی تختی نشریهی چشمانداز ایران («جای خالی، جای سبز») در پی آن بودند؛ دوم دغدغهی آموزش نظری برای نسل جوان و مخاطبان که برگزاری کلاسهای تاریخ و قرآن («هشت فراز هزار نیاز» و «باب بگشا») بخشی از آن بود؛ سوم فعالیت نظری و عملی حول محور توسعهی عادلانه که آخرین مصاحبهی ایشان با نشریهی چشمانداز ایران و فعالیتهای حدوداً دوساله در پروژهی زاهدان در ذیل این محور میگنجد. به عقیدهی شما این فعالیتهای شهید هدی صابر چه اندازه در تامین نیازهای نسل جوان و پیشبرد جامعهی ایران موثر بوده است؟
ج : نمیتوانم در مورد میزان اثرگذاری کارهای مطرح شده هدی داوری کنم چرا که معیاری برای این اثرگذاری در اختیار ندارم اما بیگمان این نوع تلاشهای بی وقفه و صمیمانه وی در مخاطبان و خوانندگان و شنوندگانش مؤثر و مفید بوده است. به ویژه کلاسهای تاریخ وی با استقبال قابل ملاحظهای مواجه بود. هرچند در مورد محتوای افکار و آثارش (از جمله کلاس تاریخ) به دلیل عدم اطلاع کافی نمیتوانم اظهار نظر کنم. اما به طور کلی هدی اهل تعمق و نوآوری بود و سنجیده سخن میگفت. از نظم فکری و گفتاری در خور تحسینی بهره داشت. ادبیات ویژه خود را نیز داشت.
س : به عنوان کسی که با شهید هدی صابر در نحله یا جریان فکری ملی ـ مذهبی قرار دارید، تصور میکنید فقدان ایشان برای جامعهی ایران چه خلاءهایی ایجاد خواهد کرد؟
ج : افراد خلاق و خودساخته در واقع جانشین ندارند. متأسفانه در فاصله ده روز سه شخصیت برجستهای را از دست دادیم که نه تنها برای ملی-مذهبیها بلکه برای مردم وطن و جنبش مدنی و سبز ایران بیجانشین بودند (مهندس سحابی، هاله سحابی و هدی صابر). خلاء وجود این سه عزیز و این سه سرمایه حداقل به این زودی پر نخواهد شد. با این همه سنت تاریخ است و رسم روزگار و زندگی در جریان است. برجستهتر از این عزیزان آمده و رفتهاند اما چرخ دواّر میچرخد و همه چیز را مشمول مرور زمان میکند. دوستان به ویژه جوانان اثرپذیرفته از مکتب این عزیزان باید همان راه و سنت را ادامه دهند تا به زودی به رهایی و آزادی برسیم. افراد مستعد هرکدام می توانند هریک عزت سحابی، هاله سحابی و هدی صابر شوند. این گونه است که در سیر حوادث اینان جانشین درگذشتگان میشوند.
س : در این روزها این انتظار مطرح گردیده که شاگردان شهید هدی صابر، پروژهی فکری ایشان به ویژه مباحث «رابطهی صافدلانه، همهگاهی و استراتژیک با خدا» را تداوم بخشند. به نظر میرسد این امید و انتظار بسیار کلی است. در این راستا، توصیهی عملی شما به شاگردان جوان و دیگر مخاطبان شهید هدی صابر برای تداوم یافتن پروژهی فکری ایشان چیست؟
ج : من در جریان پروژههای فکری هدی نیستم (البته اگر بتوان در مورد برخی تکاپوهای ایشان «پروژه» گفت) نیستم و نمیدانم در این سالها دقیقا ایشان چه گفته و چه کرده است. اما احتمالا جز برنامه آموزشی تاریخ معاصر، ایشان آموزههای فکری و دینی و معنوی هم داشتهاند که میتواند میراث با ارزشی برای جوانان تلقی شود. در مورد مباحث فکری و معنوی و روحی و تربیتی، باید توجه داشت که در مرحله نخست عامل مهم موفقیت زمینههای شخصیتی و فرهنگی و اخلاقی خود شخص است که بسیار اثرگذار است و در مرحله دوم تلاشها و جهادهای فکری و علمی و آموزشی شخصی نقش مهمی در موفقیت دارد و نمیتوان صرفا به یک میراث، که به هرحال محصول جد و جهد شخص دیگری است، بسنده کرد و فقط آموخت. جان کلام این است که «استعداد» نقطه عزیمت تعالی اخلاقی و تصعید معنوی است و در تداوم آن البته تلاش و جدیت و تعمق و مداومت و آموزش بسیار مهم است و شرط لازم برای رشد و تعالی شمرده میشود. صابر نیز، مانند دیگر افراد موفق، خود با همین دو مؤلفه به جایی رسیده بود و به مرحلهای از رشد و خودسازی برکشیده شد که امروز یک الگو محسوب میشود. میتوان از این الگو آموخت اما راز موفقیت در جهاد اکبر و اصغر تک تک دوستان جوانتر و علاقهمندان آن عزیز سفر کرده است. خدای او را مشمول رحمت خود قرار دهد و شما را هم در راه حق و فضیلت و تداوم راه نیکوی هدی موفق بدارد.
تاریخ انتشار : ٣٠/تیر/١٣٩٠
منبع : جرس
ــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین