نام مقاله : كويريات شريعتي
نویسنده : سوسن شریعتی
موضوع : دربارهی کویریات شریعتی
بارها گفته شده و میدانید که شریعتی درمورد آثارش تقسیمبندی سهگانهای دارد، تحتعنوان: «کویریات، اجتماعیات و اسلامیات.» با این تذکر که «کویریات را برای خودم مینویسم، اجتماعیات را برای مردم و اسلامیات را هم برای خود و هم برای مردم». طی این سی و چند سال، از میان این سه حوزه، اسلامیات و اجتماعیات شریعتی به کرات سوژه بحث و نظر و مجادله قرار گرفته و متولیان بسیاری پیدا کرده- متولیانی که گاه حتی در برابر هم ایستادند- ولی آنچه در فرهنگ شریعتی «کویریات» نام گرفته بیمتولی باقی مانده و در سایه. تاریخچه این دست آثار برمیگردد به اولین نوشتههای شریعتی بعد از بازگشت از فرانسه در سال 1343. کتاب کویر در 8-1347 نوشته میشود و اولین اثر منتشرشده شریعتی است. با این حال تقریبا توسط آن نسل نادیده گرفته میشود و حتی نوعی بریدگی تلقی میشود، پشتکردن به دیروز مبارزاتی و سیاسی خود. در دهههای50 و 60 هم زیاد خوانده نمیشود. از دهه 70 به بعد و توسط نسل بعد از انقلاب است که مراجعه بیشتری به این کتاب شده و امروز جزو پرتیراژترین آثار شریعتی است. درحقیقت سوژهای است که از سایه درآمده. با این حال در اجتماع امروز هم مهجور مانده بهدلیل اینکه به یکسری نوشتههای احساساتی تقلیل پیدا کرده. در بهترین شکل در کلیتی بهنام «نوشتههای عارفانه» طبقهبندی و در غیر اینصورت به یکسری اساماسهای عاشقانه تبدیل شده است. در هر دو صورت با توجه به ادعای خود شریعتی که شناخت خود را در گرو کویریات میدیده بهعنوان متن مرجع با آن برخورد نشده و براساس آن مفهومسازی نشده است. «کویریات» دستنوشتههایی است که در خلوت نوشته شده و بهجز «کویر» که در سال 47 به چاپ رسیده باقی نوشتهها پس از مرگش به چاپ رسیده با عنوان گفتوگوهای تنهایی. برای شناختن شریعتی دیگر یا شریعتی موازی یا شریعتی پنهان، خواندن این متون الزامی است. موضوع این است که آیا این سه ساحت (کویریات، اجتماعیات و اسلامیات) سه ساحت رقیب هستند و در جنگ با دیگری؟ یعنی این «من» و «دیگری»هایی که شریعتی از آنها صحبت میکند رقیب هم هستند؟ آیا میتوان آنها را در برابر هم علم کرد یا در ادامه هم هستند؟ اگر سه ساحتی هستند متناقض و درگیر با هم، چطور شریعتی آنها را باهم زیسته و درکنار هم نشانده و به این ترتیب کلیتی ساخته که «شریعتی» است؟ این بحثی که امروزه ما درگیرش هستیم. استاد ملکیان ميگويد شریعتی، فردگرایی است که فیلم جمعگرایی بازی میکند. این نکتهای است که شریعتی نیز در بسیاری از نوشتههایش به آن اشاره میکند. در آخرین نوشتههایش خطاب به احسان به این موقعیت اشاره میکند: «من از یک تناقض همیشگی رنج بردهام و آن اینکه «جایگاه اجتماعی»ام با «وضعیت انسانی»ام در تضاد بوده و همه زندگیام بر اساس این تضاد شکل گرفته. همین تضاد در همه جنبههای دیگر زندگی شریعتی تعقیباش میکند. تم اصلی کویر «من کدامم؟» است؛ پرسشی که او را هرگز رها نکرد. اینکه باید از فرد شروع کرد یا از جمع، آیا باید بر اساس ضرورتهای اجتماعی حرکت کرد یا ضرورتهای فردی. او به این تناقض آگاه است و ای بسا این ساحتبندی تفکر و زندگی برای این است که بیآنکه مجبور به انتخاب باشد بتواند آنها را به موازات هم پیش برد. گاه توانسته و گاه نتوانسته. همیشه دنبال راهکارهایی بوده تا بتواند در این ساحتهای متکثر شریعتی در پی تکثیر خود است و در عین حال تلاش برای دورزدن خود. در هر موقعیتی جایش را تغییر میدهد و از بیرون به خودش نگاه میکند تا بتواند یقه خودش را بگیرد و به این شکل بتواند نقبی بزند یا اتصالی برقرار کند. ای بسا بتوانیم با تکیه برکویریات به حوزههای دیگر زندگی شریعتی نگاهی بیندازیم تا دری باز شود حتی برای فهم حوزه اجتماعیاش و نقطهنظرات بهاصطلاح دینی. برای استخراج نوع دیگر دینداری هم ای بسا بتوان به کویریات مراجعه کرد.
تاریخ انتشار : ۲۹ / خرداد / ۱۳۹۳
منبع : روزنامه آرمان
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین ۰ بار