جملات شریعتی درباره اصلاح _ انقلاب
23_03_2016 . 23:16
#1
جملات شریعتی درباره اصلاح _ انقلاب



دوستان گرامی!
جهت تهیه آرشیوی برای دسته‌بندی موضوعی اندیشه‌های شریعتی، جملات شریعتی درباره اصلاح _ انقلاب را با ذکر شماره مجموعه آثار و صفحه مربوطه، در این بخش وارد نمائید.


ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
23_03_2016 . 23:17
#2
اصلاح _ انقلاب _ انقلابِ اصلاحی
این که : اقبال مصلح است، یعنی چه؟ آیا "اصلاح" می‌تواند واقعاً جامعه را از همه‌ی پریشانی‌ها و رنج‌ها و بدبختی‌ها نجات بدهد؟ یا باید یک انقلابِ ناگهانی‌ی شدیدِ ریشه‌دار ایجاد شود، هم در اندیشه، و هم در روابطِ اجتماعی؟ وقتی می‌گوییم: اقبال، به عنوانِ "مصلح"، خانم‌ها و آقایانی که به اصطلاح‌های رایجِ در بینِ تحصیل‌کرده‌ها آشنا هستند، می‌پندارند که، این صفت را، به معنای اصطلاحی‌ی معمولِ آن در جامعه‌شناسی‌ی سیاسی، به کار می‌برم، یعنی، اصلاح یا "رفرم"، در برابرِ کلمه‌ی "انقلاب". معمولاً، وقتی می‌گوییم اصلاح، یعنی تحولِ تدریجی و یا روبنایی، و وقتی می‌گوییم انقلاب، یعنی یک دگرگونی‌ی ناگهانی و زیربنایی، یک فرو ریختنِ همه چیز، یک بنا کردنِ همه چیز. ولی ما، وقتی در این تعبیر می‌گوییم: اقبال مصلح است، عنایت به آن تحولِ آهسته‌ی تدریجی در جامعه نداریم، و مقصود، تحولِ تدریجی یا اصلاحِ ظاهری نیست، این کلمه را، به معنای لغوی‌ی اعمِ آن، به کار می‌بریم، که شاملِ انقلاب نیز می‌شود.

وقتی می‌گوئیم: اقبال مصلح است، یا متفکرانِ بزرگی که، بعد از سیدجمال، به عنوانِ مصلحانِ قرنِ اخیر، در دنیا معرفی شدند، به این عنوان نیست که: آن‌ها طرفدارِ تکاملِ تدریجی، و اصلاحِ ظاهری‌ی جامعه، بودند، نه! بلکه، به یک معنی، طرفدارِ انقلابِ عمیق و ریشه‌دار بودند، انقلاب در اندیشیدن، در نگاه کردن، در احساس کردن، انقلابِ ایدئولوژیک، انقلابِ فرهنگی.

اقبال و سیدجمال و کواکبی و محمد عبده و بن ابراهیم و اعضای "انجمنِ علمای مغرب"، و مردانِ بزرگی که، در این صد سالِ اخیر، شرق را تکان دادند، همه، اساسِ اصلاح‌شان، و به تعبیرِ بهتر، "انقلابِ اصلاحی"شان، بر اقرار و اعترافِ به این اصل استوار است که، می‌دانند: امکانِ اصلاحِ فردی نیست. چند نفر، چرا. من می‌توانم، به گونه‌ای بیندیشم و زندگی کنم، که خود "انتخاب" کرده‌ام. از زمان، از جامعه، اثر نپذیرم، و در زمانِ فاسد، و در جامعه‌ی منحرف، خود را "یک انسانِ پاک و راستین" بسازم. اگر چنین امکانی برای "فرد" در "جامعه" نبود، مسأله‌ی "مسئولیت" معنی نداشت.

اما، در عینِ حال، من، نسبت به این گونه اصلاح، تردید دارم، که چگونه امکان دارد، که انسان در محیط زندگی کند، و از محیط اثر نپذیرد؟ محیط _ یعنی مجموعه‌ی شرایط و عواملی که، تاریخ، طبیعت، جامعه، روابطِ فردی، و خصوصیاتِ خانوادگی و ارثی، می‌سازند، و از درون و برون، "فرد" را، در خود می‌گیرند، و می‌پرورند _ فرد را می‌سازد، گرچه، فرد نیز، بر محیط "می‌تواند" اثر بگذارد، و این اثرگذاری، به میزانِ قدرتِ اراده، و خودآگاهی‌ی پیشرفته، و تجهیزِ علمی و تکنیکی‌ی فرد، بستگی دارد..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۴۱*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.




موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  جملات شریعتی درباره انقلاب shervin 6 5,562 11_06_2010 . 00:27
آخرین ارسال: shervin

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان