در زمان طالقانی زیاد چپ و راست مطرح نبود، ولی خود طالقانی به علت شخصیت بحث برانگیزی که داشت چپ و راست بودن آن با تعابیر امروزی مشهود نیست! به نظر بنده او نه چپی بود نه راستی...
چون از یک رو زمانی که در زندان بود مانند یک پدر، چه برای مجاهد چه برای کمونیست و... بود، و از طرف دیگر زمانی که در مجلس بود روی صندلی ننشست و گفت : من نماینده مردم هستم و تا وقتی که تمام مردمام بر روی صندلی ننشینند من هم روی صندلی نمینشینم.
و البته اختلافات عدیده ایی با بعضی از مسند نشینان امروزی داشت، تا جایی که به خاطر اینکه در خانه او همیشه بر روی هر کسی از هر قشری باز بود و مسائل اینچنینی دیگر... او قهر کرد و از تهران به روستای طالقان (اطراف تهران) رفت و سریعا" آیتالله خمینی پسرش سید احمد را فرستاد که او را بیاورد و گفت : هر کس هرچه میخواهد بگوید تو برای من همان طالقانی هستی و از ارزش تو پیش من کم نمیشود.