"... بعضی دبستانهای دارالتعلیمی دینی ما که بچه شش هفت ساله را مجبور میکنند تمام خطبه شقشقیه را یا احادیث کافی را با تمام سلسله معنیاش به عربی از بر کند، تا باباها و بیبیها قند تو دلشان آب شود، که طفلشان یک ساعت از بر نهجالبلاغه یا قرآن یا دعای جوشن کبیر میخواند. بیا این هم یک دلیل بر صحت ادعای من که قرطیها و املهای ما هر دو سر و ته یک کرباساند... از پیش نماز معروفی در این شهر پرسیده بودند آقا اگر کسی رادیو... با تعجب پرسیده بود: یکبار دیگر بگو! رادیو(با تلفظ ناجور) کیست؟ نه آقا رادیو شخصی نیست، اشخاص در پشت آن... پشت آن؟ سوار میشوند؟ حرف میزنند؟... و با چه مزهای جهل خویش را به رخ مریدان احمق میکشد، و آنها هم چه کیفی میکردند از جهالت عالمشان، که یعنی، آقا اصلا تو این عوالم نیست. این هم یک دلیل دیگر برای آن ادعای حقیر..."
مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهایی / ص ۸۳۵ / پاورقی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ