"... امامت، نه يک اعتقاد متافيزيکی، و ولايت، نه يک وهم صوفيانه، که يک فلسفهی رهبری انقلابی است برای نجات جامعه از جهل و جور و پاکسازی انقلابیی محيط و تربيت انقلابیی افراد برای نيل به مرحلهی آزادی و آگاهی و رشد سياسی و فکری مردم، تا بتوانند دمکراسی راستين را، که بر آراء مستقل و آگاهانه و مسئول يکايک افراد استوار است، بنا کنند، دمکراسیای که از عوامفريبی، توطئه، جادوی پول، دستهای پنهان بيگانه، و دستهای نيرومند سرمايه آسيب نبيند، و روپوش مشروعی برای پنهان کردن و دوام بخشيدن به استثمار نباشد..."
مجموعه آثار ۱۰ / جهتگيری طبقاتی اسلام / ص ۹۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین