موضع حزب در مورد اسرائیل
07_06_2010 . 03:04
#1
موضع حزب در مورد اسرائیل
گامی فراپیش





دوستان گرامی!
موضع حزب در مورد اسرائیل




ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
08_06_2010 . 13:18
#2
موضع حزب در مورد اسرائیل
اگر می‌خواهیم حزبی در ایران تشکیل شود، پس حتماً باید مخالف اسرائیل باشد و از لحاظ انسانی هم به این امر می‌رسیم.


تاریخ انتشار : ۱۸ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
19_06_2010 . 04:14
#3
موضع حزب در مورد اسرائیل
چرا عنوانی با این موضوعیت باید مطرح شود چرا به عنوان مثال عنوانی مثل "موضع در برابر مصر" نداریم.
من با طرح این موضوع مشکل دارم هر وقت رابطه با یک کشور یا هر کشوری بر مبنای اخلاق و اصول تشریح شده منطبق نبود اعضای حزب تصمیم می گیرند اما در سیاست چیزی به عنوان "آینده" وجود دارد که "تغییر" در آن مستتر است از این رو به نظر من هر نوع جبهه گیری قبل از وقوع آن نگاهی متعصبانه است یعنی سیاست جهت گیری تا اطلاع ثانوی است و این حرف ضرورتا به معنای زیر پا گذاشتن اصول نیست بلکه به معنای تصمیم گیری با اصول در لحظه اکنون است.
.
29_10_2010 . 16:51
#4
موضع حزب در مورد اسرائیل
سعی و تلاش دیپلماتیک و بشر دوستانه برای آشتی دو ملت فلسطین و اسرائیل.
.
08_12_2010 . 06:18
#5
موضع حزب در مورد اسرائیل
بسم الله الرحمن الرحی


سرزمین مقدس طبق آیات قرآن ازآن کیست

هرانسانی عقیده ای دارد که به آن ایمان آورده است میدانیم که بسیاری از انسانها در ظاهربه عقیده ای اظهارایمان دارند ولی درعمل به آن عقیده عمل نمی کنند.
این گونه انسانها را منافق میگوینددرتمام ادیان و مذاهب ودرتمام عقیده ها ومرامها از این انسانها بسیاروجوددارد-اما بعضی ازاین انسانها عدم عمل کردنشان به عقیده ای که به آن ایمان آورده اند-ازجهل آنها درشناخت اوامرونواهی آن عقیده است –امامیدانیم که هرعقیده ای دارای علماءودانشمندانی است که خودرا مفسروبیان گرآن عقیده نشان می دهند-اگردرمیان این گروه کس یا کسانی پیدا شوند وبه آن عقیده ای که اظهارایمان میکنند عمل نکنندیا برضدآن عقیده عمل کنندآنها را خداوند درقرآن فاسق معرفی میکند قرآن کتاب مسلمانان است و اگر علماء- اسلامی قرآن را درست تفسیر نکنند ویا بعضی ازآیات را ندیده بگیرند ویا به فراموشی بسپارند و به مردم یادآوری نکنند ودرکنارآن ضد آن آیات را به مردم آموزش بدهند وبرضداوامر و نواهی خداوند عمل کنند ومردم را برضد آنها تربیت کنند –فاسق حقیقتی همینها هستند-درقرآن آیاتی وجوددارد که درموردسرزمین مقدس صحبت میکنند.
برطبق این آیات خداوند سرزمینی مقدس را وطن بنی اسرائیل قرارداده وقباله آن سرزمین را به اسم آنها نوشته است
وکسانی که به عنوان علماء دین نه تنها این آیات را کتمان میکنند بلکه برضد اوامرونواهی خداوندکه دراین آیات داده است عمل میکنند بزرگترین نافرمانی را نسبت به خداوند عمل میکنند و نه تنها خود بلکه بسیاری ازانسانها ی مسلمان را نیزبه همراه خود گمراه میکنند
ودرواقع با خداوند مخالفت میکنند وبا خداوند میجنگند-درصورتی که هرانسان مسلمانی که به
این آیات ایمان دارد باید در سرلوحه اندیشه خود عمل به این آیات را قراربدهد وازاین رو-
بنی اسرائیل را که درجهان پراکنده شده اند به سرزمین مقدس دعوت کنند و آنها را درخانه خدا دادیشان ساکن کنند –این همان ایمان به خداوند وعمل به اوامر ونواهی خداوند است حا ل
به قرآن مراجعه می کنیم و ریشه یابی میکنیم که خداوند ازچه زمانی–وچگونه این سرزمین مقدس را وطن بنی اسرائیل قرارداده است.

میدانیم ابراهیم(ع)-پدراسحاق(ع)است واسحاق(ع)پدریعقوب (ع)است ولقب یعقوب اسرائیل
است-کلمه اسرائیل که عبری است اگربه عربی ترجمه کنیم میشودعبدالله –واگربه فارسی
ترجمه کنیم می شود بنده خداوند وفرزندان اسرائیل(یعقوب)را قران بنی اسرائیل(فرزندان بنده خدا)بیان میکند درنتیجه ما فهمیدیم که اسرائیل کیست وبنی اسرائیل چه کسانی هستند

درنتیجه ابراهیم(ع)جد بنی اسرائیل است و هرآنچه که خداوندبه ابراهیم از مال و ثروت داده است برطبق قانون وراثت به اسرائیل وبنی اسرائیل که آل ابراهیم هستند میرسد-سرزمین مقدس را خداوند به ابراهیم (ع)داده است –آنجا که درسوره نساء آیه54 می فرماید
ام یحسدون الناس علی ما اتیهم الله من فضله
یا حسادت می کنندمردم را برآنچه که دادخداوند ازاحسانش
فقد آتینا آل ابراهیم الکتاب والحکمه و آتینا هم ملکا عظما
پس به درستی که دادیم آل ابراهیم را کتاب وحکمت وداریم ایشان را ملکی بزرگ


میدانیم که منظورازکتاب-کتابهای الهی است که برپیامبران ازنسل ابراهیم خداوند نازل کرده است
ونیز منظور ازحکمت –اصول همان کتابهاست یا به عبارتی دیگراصول دین است که خداوند به پیامبرانی ازنسل ابراهیم داده است اما منظورازملک کدام است-ملک آن چیزی است که انسان مالک آن میشود خداوند برطبق این آیه سرزمین مقدس را که ملک است
به ابراهیم وآل ابراهیم داده است از اینرو اسحاق فرزند ابراهیم که درسرزمین مقدس زندگی میکرد ویعقوب (اسرائیل)فرزنداسحاق-به وراثت صاحب ملک عظیم شدند و پس ازاسرائیل (یعقوب)بنی اسرائیل (فرزندان اسرائیل)صاحب آن شدند درنتیجه از4هزارسال پیش سرزمین مقدس را خداوند به ابراهیم وآل ابراهیم داده است یعنی اسحاق ویعقوب وفرزندان آنها یعنی به بنی اسرائیل داده است-بنی اسرائیل درسرزمین مقدس زندگی میکردن تا این که قضیه گم شدن یوسف پیش آمدکه برادرانش او را به چاه انداختندو کاروانی یوسف راازچاه بیرون آوردندوبه مصربردنند تا اینکه یوسف در مصر به مقام عزیزی رسیدو قضیه قحطی در سرزمین مقدس پیش آمدوبنی اسرائیل به مصر برای گرفتن گندم رفتند و یوسف درنهایت پدرومادرخودرا نیز به مصربرد وبنی اسرائیل از سرزمین مقدس به مصرمهاجرت کردندودرآنجا زندگی میکردند تا زمان فرعون ( رامسیس )که هم زمان با موسی بودوچون فرعون بربنی اسرائیل ظلم می کرد خداوندبه موسی دستوردادکه بنی اسرائیل را به سرزمین مقدس که وطن پدری ومادری آنهاست برگرداند چون سرزمین مقدس را خداوند به بنی اسرائیل داده بود

که این قصه طولانی دردوسوره یوسف وما ئده درقرآن آمده است دراینجا قسمتهایی را می آوریم
بعداز اینکه برادران یوسف در مصراورا شناختندیوسف به برادرانش گفت:
سوره یوسف آیه 93: ( واتونی باهلکم اجمعین ) (بیاورید اهلتان را همگی را)
ووقتی که برادران یوسف به سرزمین مقدس برگشتند پدرومادرشان را هم به مصرآوردند وقتی یوسف آنها را دید گقت:
آیه 99سوره یوسف :
(فلما دخلوا علی یوسف اوی الیه ابویه و قال ادخلوا مصر ان شاء الله امنین)

(پس وقتی که داخل شدند بریوسف –جای داد والدینش را وگفت داخل شوید به مصر ان شاءالله امنیت یا فتگان)
بدینسان یعقوب(اسرائیل)وفرزندانش ازسرزمین مقدس به مصرمهاجرت کردند ودرآنجا تا زمان ظهورموسی(ع)زندگی میکردند-اما بعدازمرگ یوسف- فرعونهایی که به مصرحکومت
میکردن بربنی اسرائیل ظلم میکردند وآنها را مصری نمیدانستندو آنها را به بردگی گرفته بودند-وقتی موسی ظهورکردخداوند به موسی دستورداد تا بنی اسرائیل به سرزمین خودشان
یعنی سرزمین مقدس برگرداند سرزمینی که به ابراهیم یعنی جدشان خداوند داده بود آنها وراث
آن بودند
سوره طه ایه 77 (ولقد اوحینا الی موسی ان اسر بعبادی فاضرب لهم طریقا فی البحر )

(والبته بدرستیکه وحی کردیم به موسی اینکه ببر بندگانم را -پس باز کن برای ایشان راهی در دریا ) وببر ایشان رابه وطن اصلی آنها یعنی سرزمین مقدس

بعدازانکه بنی اسرائیل سرزمین مقدس را به سوی مصرترک کردند قومی به نام عمالقه که فنقیهای صحرایی بودندبه این سرزمین داخل شدند ودرآنجا زندگی میکردند وخیلی خشن وگردن کلفت بودند
سوره مائده آیهای 20تا26:
واذقال موسی لقومه یا قوم اذ کرونعمت الله علیکم اذ جعل فیکم انبیاء وجعلکم ملوکا
(وآنکه که گفت موسی برای قومش (بنی اسرائیل)یاد آوریدنعمت خداوندرا برشما آنکه که قرارداددرشما انبیا را وقرارداد شما را مالکهایی)

شرح:دراین آیه اشاره به مالکیت داردهمان مالکیت که خداوند به جدبنی اسرائیل یعنی به ابراهیم داده بودمالکیت سرزمین مقدس را بیاد آوریدکه شما مالک آن سرزمین هستند

( واتیکم مالم یوت احدا من العالمین)
(ودادشما را(به شما داد)آنچه را که ندادبه کسی ازجهانیان)
شرح:سرزمین مقدس را وطن بنی اسرائیل قراردادخداونددرصورتی که درروی کره زمین خداوند برای هیچ قومی بجز بنی اسرائیل سرزمینی را نداده است تنها قومی که وطنشان خدادادی است بنی اسرائیل می باشد سپس موسی می گوید: به سرزمین مقدس یعنی وطن خداداده وارد شوید
(یا قوم ادخلوا الارض المقدسه التی کتبت الله لکم )(ای قوم من داخل شوید به سرزمین مقدس آنکه نوشت خداوند برای شما)
(ولا ترتدوا علی ادبارکم فتنقلبوا خاسرین )

(وبرنگردید برپشتتان پس برمیگردیدوبازندگان میشوید )

شرح:موسی به قوم خودمیگوید به سرزمین مقدس وارد شوید که خداوند قباله آن رابه اسم شما نوشته است و اگربرگردید و واردنشود همه چیزتان را می بازید کسی که وطنی ندارد هیچ ندارد وآواره میشود
(قالوا یا موسی ان فیها قوما جبارین وانا لن ندخلهاحتی یخرجوامنها فان خرجوامنها فانا داخلون.
قال رجلان من الذین یخاقون انعهم الله علیهما ادخلوا علیهم الباب فاذا دخلتموه فانکم غا لبون وعلی الله فتوکلوا ان کنتم مومنین.

قالوا یا موسی انا لن ندخلنها ابدا ماداموا فیها فاذهب انت وربک فقاتلا انا ههنا قاعدون .

قال یا رب انی لا ملک الا نفسی واخی فافرق بیننا وبین القوم الفاسقین

قال فانها محرمه علیهم اربعین سنه یتیهون فی الارض فلا تاس علی القوم الفاسقین)

(گفتند ای موسی-همانا دراو(سرزمین مقدس)قومی مستبداست وهمانا ما هرگزداخل نمیشویم تاخارج شوند ازاو پس چنانچه خارج شوند ازاو پس همانا ما داخل شوند گانیم

گفتند دومردازآنان که می ترسند(ازنا فرمانی امرخداوند)نعمت شناخت(حق)را داد خداوندبرآن دو-داخل شویدبرایشان ازدروازه(شهر)پس آنگاه که داخل شدید ش همانا شما پیروزمندانید وبرخداوند پس توکل کنید چنانچه بودید ایمان آورندگان

گفتند ای موسی همانا ما هرگز داخل نمیشویم اورا ابدا-مادام که دراوهستند پس بروتووخدایت
پس نبرد کنید همانا ما اینجانشسته گانیم
گفت موسی پروردگارمن - همانا من مالک –نیستم مگربرخودم وبرادرم پس جدا کن میان ما ومیان قوم تمرد دکنندگان

گفت(خداوند)پس همانا او (سرزمین مقدس)حرام است بر ایشان چهل سال سرگردان میشوند
درزمین پس اندهگین نباش بر قوم تمرد کنندگان)

شرح:وقتی برای اولین بارحضرت یعقوب(اسرائیل)وفرزندانش(بنی اسرائیل)به مصرمهاجرت
کردند-یوسف (ع)گفت اگرخدا بخواهد امنیت یا فتگانید این آیه امرمهمی را اشاره میکند وآن اینکه کسی که ازسرزمین خود خارج شود ممکن است امنیت نیابد –وهمینطور هم شد بعد از مردن یوسف فرعونهای مصرومردم آن سرزمین به بنی اسرائیل با دیده تحقیر نگاه کردند وازاین رو آنها را به بردگی وانواع ظلم ها گرفتارکردند

و قومی شدند-زیر سلطه –وقتی به امرخداوند موسی بنی اسرائیل به سوی سرزمین مقدس برد-از اینکه عده ای فنقی بیابانی به سرزمین آنها وارد شده بودند- بنی اسرائیل که زیرفرمان فرعونها با ترس زندگی کرده بودند-وگرفتارخود کوچک بینی وترس بودند از
ترسشان به خانه خودشان هم نرفتند و داخل سرزمین مقدس نشدند یکی از بیماری های که بشرها به آنها مبتلا میشود –این است که مردمی که زیرسلطه زندگی کنند ترسومیشوند از اینروخداوند قوم بنی اسرائیل ترسوشده را چهل سال در صحرای سینا سرگردان میکند و با دادن من وسلوی به آنها –نسلی که ازگرسنگی وتشنگی حفظ می کنند تا بعدازچهل سال نسل
ترسو بودند -ازبین بروند

ونسلی متولد شوند که زیرسلطه نبودند ودارای شجاعت دفاع ازخانه وسرزمین خود را داشته باشند ازاینرو-بعد از چهل سال نسل جدیدبه رهبری یوشح ابن نون-وارد سرزمین مقدس میشوند وفنقی های صحرایی هم کاری نمی توانند بکنند
ازاین تاریخ بنی اسرائیل به همراه فنقی های صحرایی دراین سرزمین درصلح ودوستی زندگی میکنند وبنی اسرائیل فنقی ها را بیرون نمی کنند تا اینکه بخت النصرپادشاه بابل به شهرمقدس حمله میکند وبا ویران کردن معبد-ساخته ابراهیم واسیرکردن بنی اسرائیل که به
بابل می برد-اما کورش پادشاه ایران بابل را تصرف میکند منشورحقوق بشررا صادرمیکند
و به بنی اسرائیل سرمایه می دهد تا معبد خودشان را بسازند وبسیاری از بنی اسرائیل به سرزمین مقدس برمیگردندوعده ای هم بادیدن عدالت کورش درایران باقی می مانند از این به بعد بنی اسرائیل تا ظهوراسلام در سرزمین مقدس درصلح و دوستی زندگی میکنند تا اینکه
در زمان عمر ابن خطاب مسلمانان سرزمین مقدس را اشغال میکنند و بنی اسرائیل زیر سلطه عربهای مسلمان میروند
با اینکه تا آخرحکومت علی(ع)بنی اسرائیل اذیت وآزارنمی نشوند ولی اززمان حکومت معاویه درحکومت های بنی امیه وبنی عباس وعثمانیان(ترک)یهود ستیزی شروع میشود وادامه مییابد وبنی اسرائیل ازترس جان ومال خودمهاجرت میکنند به هرجا که امکان یافتن
امنیت برایشان بودمیروند ودرتمام دنیا پخش میشوند تا زمان هیتلرکه یهودی سوزی را شروع
میکندبعد ازاین قضیه بنی اسرائیل به فکر بازگشت به سرزمین پدری ومادری خودیعنی سر
زمین مقدس می افتندونهضت بازگشت به سرزمین مقدس (نهضت صهیونیسم)بوجود می آید-بعد از جنگ جهانی دوم سازمان ملل-سرزمین مقدس را درمیان عربهای که درصدراسلام سر زمین مقدس را تصرف کرده بودندونیزفنقی های صحرایی که قبلا به آنجا آمده بودندبا آمدن اسلام حالا مسلمانشده بودند-تقسیم میکند-دولت اسرائیل به وجود می آید اسرائیل تقسیم سازمان ملل را میپذیرد
عربهای مسلمان نمی پذیزند ومی گویند این سرزمین راچون مسلمانان صدراسلام اشغال کرده اندپس مسلما نان مالک آن هستند
وفراموش میکنند که اشغال شدن یک سرزمین توسط هرکسی یا قومی برای اشغال کننده مالکیت وحق ایجاد نمیکند بلکه غاصب هستند وحق ازآن صاحبان اصلی آن است.
وامروزبه عکس مسلمانان عرب اسرائیل را غاصب معرفی میکنند درصورتی این عربها
هستند که این سرزمین بدست عمر غصب کردندواین سرزمین حق خدادادی بنی اسرائیل است و
مشکل بنی اسرائیل وعرب هنوزادامه دارد چون عربهای مسلمان هیچ وقت به قرآن مراجعه
نمی کنند که خداوند این سرزمین طبق آیات قرآن به بنی اسرائیل داده است ازاینرو ستیزه کردن عربهای مسلمان با اسرائیل- باطل است وهرگزنمیتوانند سرزمین مقدس را برای همیشه غصب کنند-
شاعر میگوید
با خدا دادگان ستیزه مکن خدادادگان را خدا حافظ است

بهترین راه حل این است که عربهای مسلمان به تقسیمی که سازمان ملل متحد کرده است گردن نهند و دو دولت یهود ومسلمان در کنار هم تشکیل شوند که برای صلح جهانی بهتر است
.
08_12_2010 . 19:21
#6
موضع حزب در مورد اسرائیل
با سپاس از مقدمه‌ي آگاه کننده‌تان

باید عرض کنم که بنده به عمق نیت و منظور شما واقف هستم و دلایل اساسی سخنان شما را بخوبی متوجه می‌شوم، اما فکر می‌کنم شیوه‌ي نگارش شما و ارائه‌ي ناکامل و سریع انبوهی از مطالب تاریخی به اضافه‌ي برداشت عجولانه سبب شود که هرکسی که مطالب شما را در این مورد مطالعه کند، شدیدا با جنابعالی به اصطکاک برخورد و به جدل بپردازد. از این رو من فکر می‌کنم باید در نهایت چنین نتیجه گرفت که : از آنجا که طبق تعریف شما(بنی اسرائیل = بندگان خداوند = فرزندان مومن خداوند) قوم بنی اسرائیل همان مومنان و خداپرستان جهان و موحدین شریعت ابراهیمی شناخته و معرفی می‌گردند، بنابر این آن سرزمین نیز در نهایت به قوم و قبیله و نژاد مخصوصی تعلق ندارد و صاحبان اصلی و غایی آن همه‌ي پیروان دین حق و همه‌ي تسلیم شدگان دین یکتای خداوند می‌باشند. لذا آن سرزمین، نه متعلق به یهودیان انگلوساکسون، نه متعلق به اعراب بظاهر مسلمان، نه متعلق به مسیحیان غربی و شرقی می‌باشد. آن سرزمین متعلق به همه‌ي پیروان دین حق بوده و معبد و میعاد تمامی حق‌پرستان و حق خواهان و موحدان جهان می‌باشد. با هر نژاد و قومیت و ملیت و ایدئولوژی و...

اینجانب البته داستان سرزمین مقدس را فراتر از این روایات و تفاسیر و دیدگاه‌های تاریخی می‌دانم و بر این باور هستم که مناسبات و مسائل سیاسی - نظامی - استراتژیک و صدالبته اقتصادی بزرگ‌ترین و اساسی‌ترین دلایل ناکامی تحقق موارد فوق می‌باشد. ضمن آنکه نواحی و گستره‌ي زیست تمامی ادیان و پیامبران در ادوار مختلف تاریخ، بسیار با مرزبندی‌ها و تفکیک‌های جغرافیایی فعلی متفاوت می‌باشد. تمامی ادیان ابراهیمی در این نواحی ظهور کرده‌اند و گسترده شده‌اند. حتی می توان حدس زد که چرا اسلام و پیغام‌بر آن، در سرزمینی دورتر از آن نواحی ظهور کرده است و از ناحیه‌ای دیگر به نشر و گسترش افکار خویش پرداخته است!

هنوز دلایل و شواهد و مستندات تاریخی برای پیروان دین حق بخوبی مشخص نگشته است و هنوز بسیار موارد ناشناخته وجود دارد تا تمامی پیش‌فرض‌ها و دلایل ناکافی امروزین را دگرگون سازند. متاسفانه چنانچه مدارک و شواهد محکم و مستندی هم توسط کاوش‌گران و تاریخ‌شناسان و کارشناسان خط‌شناس و باستان‌شناس و ... بدست آیند، فورا توسط علمای دینی و دستگاه پرقدرت روحانیون در سراسر جهان و دولت‌های بانفوذ منطقه و جهان نابود و یا مخفی می‌گردند و در اختیار علاقمندان و پیروان و مومنان قرار نخواهند گرفت.

تمامی بازی‌ها و دسیسه‌های سیاسی و مذهبی پیرامون این موضوعات، تصنعی و خالی از منطق و شواهد مستند و کافی برای عرضه می‌باشند. تعصبات کور مذهبی و قومی و نژادی و جهل عمومی جوامع مذهبی و سایه‌ي سنگین «زر - زور - تزویر» نیز شناخت و آگاهی را از پیروان حقیقی دور می‌نمایند و سبب فقر فکری و دینی و اجتماعی می‌گردند.

با اینهمه، موضوع اصلی و اساسی ما در اینجا، پرداختن به " موضع حزب در مورد اسرائیل" می‌باشد. به نظر من، بسیار موثر خواهد بود اگر بنابه گفته‌های جناب محمدی، تعریفی روشن از اسرائیل داشته باشیم. سپس می‌توان راحت‌تر و بی‌پرده‌تر پیرامون این موضوع اظهار نظر کرد.

اما بصورت کلی و بدون تفکیک صحیح و علمی موضوعات فوق، می‌توان به این نتیجه رسید که اساسا چرا چنین حزبی باید از ارتباط با یک دولت و یا یک ملت در جهان، ترس و هراسی داشته باشد!؟ حتی اگر آن دولت رژیم اسرائیل باشد و آن ملت نیز، ملت اسرائیل!


اما فراموش نکنیم که :

اولاً : موضوع بحث ما اساسا نمی تواند پرداختن به چنین مسائلی باشد!

دوماً : تمامی جنایت‌ها - ظلم‌ها و فسادهایی که در آن سرزمین می‌رود ریشه در تفکر منحط و منحرف ملایان و روحانیون و تئوریسین‌های مذهبی‌نمای یهودیت - مسیحیت - اسلام دارد و اگر بنا باشد چنین حزبی براساس مرام و جهان‌بینی توحیدی به چنین موضوعاتی بنگرد، نهایتا باید تا فرا رسیدن شرایط مناسب و صلحی پایدار از هر حرکت و موضع شتاب‌زده‌ای پرهیز کرد و در میان این معادله‌های نکبت‌بار جهانی وارد نشد!

سوماً : نه رژیم نظامیان و تئوریسین‌های نئو یهودیسم و نه توسعه‌طلبان و فرصت‌طلبان مسیحی و دستگاه فاسد پاپ و تشکیلات آخوندی - اقتصادی - سیاسی ایشان نماینده‌ي مسیحیت می‌باشند. در عالم اسلامی هم خداراشکر اساسا چیزی بنام « اسلام » وجود ندارد که بخواهد خود را عرضه نماید!


نتیجه :

بنابر این نه تکلیف آن سرزمین مشخص است. نه تکلیف ادیان ابراهیمی و پیروان و فلسفه‌ي وجودی‌شان در این برهه مشخص است و نه نظامات فاسد و نظامی - اقتصادی - فرهنگی - سیاسی جامعه‌ي بین‌الملل تکلیفش با خودش مشخص است که بتوان با تکیه بر آن موضعی مشخص اتخاذ کرد. بنابر این حزب پیروان شریعتی، نه باید و نه می‌تواند پیرامون چنین موضوعی کاری شتاب‌زده و سطحی انجام دهند و مواضعی اتخاذ نمایند.


تاریخ انتشار : ۱۷ / آذر / ۱۳۸۹
.
21_05_2011 . 09:16
#7
موضع حزب در مورد اسرائیل
انچه که من در بالا اورده ام نمی تواند نظر یک حزب مخصوصا نظر حزبی باشد که رهروان شریعتی تشکیل می دهند بلکه یک کنکاشی از دیدگاه دینی و جوابی می تواند باشد به بخشی از روحانیت که نسبت به اسرائیل با دید دینی نگاه می کنند و موضع می گیرند و من بر اساس ایات قرانی ان را بررسی کرده ام و خواستم این را اثبات کنم که موضع گیری بخشی از رو حانیت نمی تواند استناد قرانی داشته باشد چون انچه قران نسبت به اسرائیل ارائه می دهد همان ایاتی است که در مقاله امده است از طرف دیگر قران جهان وطنی را مطرح می کند و به انسان می گوید زمین خداوند وسیع است اگر در سر زمینی تحت ظلم بود و یا به هر دلیل دیگر - می تواند به سر زمین های دیگر مهاجرت کند و هجرت کردن را یکی از حقوق انسان می شمارد و مرز های سیاسی که دولت ها و حکومت گذاشته اند را برسمیت نمی شناسد از این دید گاه اگر نگاه کنیم دیگر فرقی بین اسرائیلی و عرب وجود ندارد هم عرب و هم اسرائیلی به عنوان انسان حق دارند و داشته اند به هر سر زمینی از جمله به فلسطین مهاجرت نمایند ودر انجا زندگی کنند پس امروز انچه بر انسانهای دیگر و بر دولت ها و حزب ها فرض است کمک کنند تا این انسانها- فارغ از دین و مذهب و مرامشان بتوانند به عنوان انسان در کنار هم زندگی صلح امیزی داشته باشند حالا اگر نمی توانند تحت نام یک کشور باهم زندگی کنند باید بصورت عادلانه ا ی این سر زمین را بین انها تقسیم کنند و با رضایت و توافق طرفین بتوانند بعنوان دو همسایه در صلح و دوستی زندگی کنند حق حیات در زمین - حقی از حقوق بشر است پس کسانی که می خواهند اسرائیل و عرب ها را محو کنند در اشتباه هستند و با حقوق ذاتی بشر مخالفت می کنند سازمان ملل این سر زمین را بین انها تقسیم کرده است و برای اینکه این مشکل در منطقه حل شود همه باید همت و کمک کنند تا عربها و اسرائیلی ها به یک توافق طرفینی برسند که صلح و دوستی در این منطقه استقرار یابد بنا براین تلاش برای صلح میان این بندگان خدا می تواند برنامه یک حزب باشد و مهمتر از همه نباید بر هیچ کدام از انها کینه ای وجود داشته باشد اما نقد اعمال انسانها چه عرب و چه اسرائیلی در نقض حقوق بشر که از انها صادر می شود حق عموم است اما بدلیل نقض حقوق بشر از جانب انها نمی تواند انها را هم از حقوق بشر محروم کند
.
14_06_2011 . 22:05
#8
موضع حزب در مورد اسرائیل
مگر قرار نیست حزب ما ، پیرو آرمان شریعتی باشد؟؟؟؟؟
پس ما در مورد هر موضوعی ، مواضعی همچون مواضع دکتر شریعتی خواهیم داشت .
و مسلماً دکتر شریعتی با صهیونیسم مخالف بودند .
.
22_07_2013 . 17:33
#9
Rainbow  موضع حزب در مورد اسرائیل
حزب باید مدافع صلح باشد و به سازش در فلسطین در صورتی که پیروزی اعراب غیر‌ممکن باشد کمک کند.
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان