رضا علیجانی در سال ۱۳۴۱ در یک خانواده متوسط و مذهبی در قزوین به دنیا آمد. وی، در حالی که در طول دوران تحصیل از شاگردان ممتاز محسوب میشد، از سال سوم ابتدایی مطالعات غیردرسیاش را با عضویت در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و نیز شرکت در جلسات مذهبی (قرآن، کتابخوانی و...) آغاز کرد.
در اوان نوجوانی با آثار دکتر علی شریعتی آشنا شد و از آن پس تحت تأثیر آراء و افکار وی قرار گرفت. فضای فرهنگی ـ مذهبی ـ سیاسی خویشان و آشنایان نیز باعث جذب او به فعالیتهای سیاسی گردید. این فعالیتها با شرکت در جلسات فکری ـ سیاسی و پخش جزوات و اعلامیههای سیاسی در ارتباط با برخی گروههای سیاسی (محلی و کشوری)، تشدید شد. همین امر باعث دستگیری و بازداشت موقت وی (همراه با دو نفر دیگر) در سال ۵۷ توسط شهربانی قم به جرم حمل یک ساک اعلامیههای سیاسی در آن شهر گردید.
علیجانی پس از انقلاب نیز به فعالیت فکری ـ سیاسی خود، بهویژه در رابطه با گروه پیشتازان (که یک گروه شهری الهامگرفته از افکار دکتر شریعتی و منتقد قدرت مستقر پس از انقلاب بود)، ادامه داد. همکاری وی با پیشتازان، با مشارکت در تهیه مطالب نشریات و جزوات، کلاسهای بحث فرهنگی بهویژه در رابطه با آثار دکتر شریعتی، تدریس عربی و...؛ روزافزون شد و به تدریج نقش فعالتری در شاخه ایدئولوژی گروه مذکور ایفا کرد.
وی همزمان با حوادث آغازین سال ۶۰ از قزوین خارج شد و با مراجعه مأموران کمیته برای دستگیریاش، از آن پس زندگی نیمهپنهانی خود را در تهران آغاز نمود (وی در سال ۶۲ یک بازداشت اتفاقی و کوتاهزمان را تجربه کرد). علیجانی در این دوران، به طور تماموقت با گروه جانشین پیشتازان، یعنی موحدین انقلابی، که فعالیت گستردهتری داشت، در حوزههای مختلف (انتشاراتی و آموزشی، به ویژه شاخه ایدئولوژی جریان مزبور) همکاری داشت.
پس از دستگیری گسترده فعالان این گروه در سال ۱۳۶۴، وی زندگی تماماً مخفی خود را آغاز کرد و همراه برخی از دوستاناش (مانند آقای تقی رحمانی و...) به تداوم حرکت تشکل مزبور همت گماشت. این حرکت با دستگیری فعالان این جریان در سال ۶۵ به پایان رسید. علیجانی نیز در این برخورد دستگیر شد و پس از بازجویی در بازداشتگاه کمیته مشترک به زندان اوین فرستاده شد. وی پس از حدود چهار سال از زندان آزاد گردید. علیجانی از آن پس با انتخاب زندگی و مشی علنی، وارد مرحله جدیدی از زندگیاش شد.
او در این دوره به همکاری، ارسال مقاله و...، در رابطه با کتابهای ویژهنامه سالگرد دکتر شریعتی (میعاد با علی) و مجلات و نشریات (همچون ایران فردا، فرهنگ توسعه و...) پرداخت. وی پس از مدتی، به دعوت آقای یوسفی اشکوری، عضو سرویس نظر و اندیشه مجله ایران فردا و سپس دبیر این سرویس و آنگاه دبیر تحریریه مجله ایران فردا گردید.
علیجانی از سال ۷۶ به بعد، سردبیری مجله ایران فردا را بر عهده داشت. این مجله به تدریج از دوماهنامه به ماهنامه و دوهفتهنامه تبدیل گردید. وی در این مدت به نگارش مقالات فکری، فرهنگی، و سیاسی در ایران فردا و دیگر نشریات ادامه داد. او در سال ۱۳۷۵، با همفکری آقای تقی رحمانی، پیشنهاد تأسیس دفتر پژوهشهای فرهنگی دکتر شریعتی را با آقای یوسفی اشکوری که خود نیز چنین هدفی را در نظر داشت، در میان نهاد. آنگاه وی نیز همراه با عدهای از روشنفکران مذهبی متأثر از شریعتی جزء مؤسسین دفتر پژوهشهای دکتر شریعتی قرار گرفت و در پیشبرد فعالیتهای آن مشارکت نمود.
علیجانی در این مدت به تشکیل کلاسهای "شریعتیشناسی" در دفتر پژوهشها پرداخت. (این کلاسها پس از تشکیل بیش از چهل جلسه با دستگیری وی در سال ۷۹ ناتمام ماند). محصول این کلاسها ۲۲ جزوه شریعتیشناسی بود که توسط دفتر پژوهشها منتشر گردید و سپس برخی از آنها به صورت کتاب چاپ شد. علیجانی در نیمه دوم دهه هفتاد یکی از فعالان مجموعه نیروهای ملی ـ مذهبی بوده است.
وی در این مدت در فعالیتهای مختلف این جریان در تهران، شهرستانها، دانشگاهها و... مشارکت داشت و در تهیه بیانیههای این جریان نیز ایفای نقش مینمود. (در اثر برخی مقالات و مصاحبههای رادیویی، بازماندگان باند سعید امامی در سال ۱۳۷۸، در امتداد قتلهای زنجیرهای، وی را تهدید به قتل کردند). او در این مدت به همراه برخی دوستان دیگرش (تقی رحمانی، هدی صابر و...) یکی از فراکسیونهای فعال درونی جریان ملی ـ مذهبی را تشکیل میدادند، که ارتباط نزدیکی با محافل دانشجویی و شهرستانی داشت. این فراکسیون علاوه بر تحلیل و فعالیتهای سیاسی، به تحلیل و فعالیتهای فرهنگی و تئوریک نیز اهتمام میورزید.
پس از دستگیری مهندس سحابی و هدی صابر، علیجانی نیز در سال ۷۹ بازداشت شد. بخش عمدهای از این بازداشت (شش ماه و نیم) در زندان انفرادی گذشت. وی در انفرادی یک کار پژوهشی روی قرآن، تنها کتابی که همراه مفاتیح در آنجا وجود داشت، آغاز کرد. (نتیجه این پژوهش پس از آزادی از زندان به صورت کتابچهای تحت عنوان "متن، اثر، سند" منتشر گردید).
در سال ۱۳۸۰ سازمان گزارشگران بدون مرز علیجانی را، که در سال گذشته نیز از نامزدهای روزنامهنگار برگزیده سال جهان بود، به این عنوان برگزید. علیجانی پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۰ به فعالیتهای فکری و فرهنگی خود با تشکیل جلسات ادواری در خانهها، به علت پلمپ شدن دفتر پژوهشهای فرهنگی دکتر شریعتی توسط دادگاه انقلاب، ادامه داد.
محصول این جلسات به صورت جزوه و کتاب منتشر شد. وی در این دوران نیز فعالیتهای سیاسی خود را در ارتباط با جریان ملی ـ مذهبی ادامه داد. و در همین فاصله همراه با دوستان دیگرش، به همکاری آموزشی فکری ـ سیاسی نزدیکتری با جمعی از دانشجویان و جوانان پرداخت. در سال ۱۳۸۲ وی و دیگر دوستاناش مجدداً بازداشت گردیدند.
علیجانی در مدت بازداشتش که این بار دو سال طول کشید، طرح پژوهشیاش درباره قرآن را به دیگر متون مقدس (ریگودا، اوپانیشادها، عهد قدیم و عهد جدید) گسترش داد. وی معتقد است که اگر محصول فکری حدود هفت سال زندانی که متحمل شده است، همین بحث و نگاه تاریخی ـ الهامی باشد که در رابطه با متون مقدس بدان رسیده است، از آن راضی و مشعوف میباشد.
پس از آزادی از زندان در سال ۱۳۸۴، وی به فعالیت فکری نواندیشانه مذهبی، در کنار دیگر دوستان و همفکراناش در چارچوب دفتر پژوهشهای فرهنگی دکتر شریعتی که تجدید حیات و حرکت کرد، ادامه داده است. همچنین در حوزه فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعی نیز به همراهی با جریان ملی ـ مذهبی پرداخته است. پرونده اول وی در رابطه با فعالیتهای سیاسی با جریان ملی ـ مذهبی در دادگاه انقلاب با محکومیت اولیه شش سال هنوز مفتوح میباشد.
علیجانی در این دوران سلسله کلاسهای زن در متون مقدس (به عنوان یکی از محورهایی که وی در رابطه با این متون در زندان آخرش به مطالعه و پژوهش پرداخته بود) را در سالن کتابخانه حسینیه ارشاد برگزار کرد. و مطالب این کلاس به صورت جزواتی منتشر شده و در
وبلاگی نیز در معرض دید و بررسی و نقد عمومی قرار داده شده است.