جملات سارا شریعتی
30_12_2009 . 01:21
#1
جملات سارا شریعتی
سارا شریعتی





دوستان گرامی!
منتظر دریافت اطلاعات شما درباره این موضوع هستیم.



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
06_10_2010 . 14:41
#2
درباره علی شریعتی و جامعه‌شناسی انتقادی
"... مساله ما هنوز این است که آیا متفکری که بیش از ۳۰ سال از رفتن‌اش می‌گذرد، به عنوان جامعه‌شناس کشورهای اسلامی در دنیا شناخته شده است، آثارش به بیست زبان زنده دنیا ترجمه شده است، صدها پایان‌نامه و کتاب در خصوص افکارش به زبان‌های مختلف نگاشته شده، و دست کم یکی از مراجع اصلی شناخت جامعه ایران است، به "مبانی و روش‌های جامعه‌شناسی" پایبند بوده است؟

بسیاری از نظریات جامعه‌شناسانه‌ی شریعتی، امروزه هم‌چنان، گاه بی‌ذکر مرجع و رفرانس، مورد استناد قرار می‌گیرند. از این روست که بر طبق بسیاری از پژوهش‌های میدانی، اغلب هم‌نسلان من، با جامعه‌شناسی از طریق شریعتی آشنا شدند، و تا مدت‌ها این رشته با نام شریعتی پیوند خورده بود. این یک داده‌ی ابژکتیو است، چه موافق افکار او باشیم، چه مخالف..."


برگرفته از مقاله : تقصیر ولتر است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
15_06_2011 . 20:04
#3
جامعه‌شناسی‌ انتقادی
"... جامعه‌شناسی‌ انتقادی اما، رویکردی در جامعه‌شناسی است که از سنت چپ الهام گرفته است. این جامعه‌شناسی درک مبارزه‌جویانه از حیات اجتماعی ارائه می‌دهد، و بر مفهوم نقد "سلطه" بنا شده است. مفهومی که محور اصلی‌ی تئوری‌های انتقادی است. سلطه‌ای که آشکار نیست، پنهان است. در متن قابلیت‌های فردی و حیات اجتماعی نهفته است، و قدرت سیاسی تنها نمایان‌ترین و سطحی‌ترین بخش آن است. درنتیجه، می‌توان به تبع بولتانسکی گفت که: موضوع جامعه‌شناسی "جامعه" است، و موضوع جامعه‌شناسی‌ی انتقادی و تئوری‌های سلطه، "نظم اجتماعی" است، مطالعه‌ی این نظم، و تلاش جهت آشکار‌سازی‌ی آن است، که رویکردی انتقادی به جامعه را ممکن می‌سازد. در برابر "روابط اجتماعی" که موضوعی برآمده از مشاهده‌ی تجربی است، "نظم اجتماعی" موضوعی است که جامعه‌شناس خود می‌سازد، و این، هم نقطه‌ی قوت، و هم نقطه‌ی ضعف جامعه‌شناسی‌ی انتقادی است. هم می‌تواند مورد نقد قرار بگیرد، که فقط نظریه‌پردازی‌های یک نظریه‌پرداز است و هیچ مبنای نظری ندارد، و هم نقطه‌ی قوت آن است، چون درکی از تمامیت جامعه ارائه می‌کند. این رویکرد اغلب با جریان چپ‌نو، و نام انستیتو تحقیقات علوم اجتماعی، و چهره‌های شاخص مکتب فرانکفورت شناخته می‌شود، که در نیمه‌ی دوم سال‌های شصت و سال‌های هفتاد، بر فضای فکری‌ی اروپا غلبه داشت، و کمتر به تداوم و تحولات این گرایش در جامعه‌شناسی توجه می‌شود.

در فرانسه، از این دوره به بعد، بوردیو و شاگردان وی، چهره‌ی شاخص جامعه‌شناسی‌ی انتقادی‌اند، که ویژگی‌ی کارشان، فاصله‌گیری با رویکرد‌های صرفاً فلسفی، توجه به پراتیک جامعه‌شناسی در برابر تئوری محض، و هم‌چنین تلقی‌ی جامعه‌شناسی به عنوان یک "حرفه" بود. و به تعبیری، هم ابزاری جهت توصیف سلطه، و هم ابزاری برای رهایی‌بخشی از آن فراهم می‌نمود. امروزه در تداوم این سنت، و البته در این خصوص، می‌توان از یک سنت نام برد، آنچه به عنوان "جامعه‌شناسی‌ی پراگماتیک انتقادی" شناخته می‌شود، که با نقد پشینیان، و البته در تداوم همان مسیر، ‌به میدان تحقیق و واقعیت اجتماعی توجه بیشتری نشان می‌دهد..."


برگرفته از مقاله : تقصیر ولتر است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
15_06_2011 . 20:13
#4
تاریخ جامعه‌شناسی در ایران
"... یکی از مشکلات عظیم ما، بی‌توجهی به تاریخ است، و در این مورد مشخص، بی‌توجهی به تاریخ جامعه‌شناسی در سطح جهانی، و هم تاریخ جامعه‌شناسی در ایران. هنوز ما چند کتاب توصیفی در شرح تاریخ ورود و شکل‌گیری‌ی جامعه‌شناسی ایران، دوره‌های متفاوت‌اش، چهره‌های شاخص و بازتابی که کلاسیک‌ها در ایران یافته‌اند، یا آنچه سنت جامعه‌شناسی‌ی ایران می‌نامید، نداریم. همه چیز قربانی‌ی همین اورژانسی می‌شود که شما به عنوان خبرنگار با آن آشنایید، همین ضیق وقت، که باعث می‌شود تند و زود و سریع بنویسیم، و فکر کنیم، و عمل کنیم. شتابزد‌گی‌ای که، به تعبیر بوردیو، منجر به "فَست انتلکتوئل" می‌شود، چیزی معادل فست‌‌فود، با همان کیفیت و همان ارزش! درنتیجه، هزینه‌ی این اورژانس را تفکر می‌پردازد، و مباحث در حد کلیشه‌های تکراری و سمج باقی می‌ماند. از جمله‌ی همین کلیشه‌ها برای من، همین حکایت شریعتی و جامعه‌شناسی یا جامعه‌شناسی‌ی بومی است، که مدام مطرح است، آنهم در سطح صدور احکام قطعی یا نظریه‌پردازی‌های سطحی، بی‌توجه به این‌که، هم نظریه‌پردازی و هم صدور حکم، لازمه‌اش یک کار توصیفی‌ی دقیق و میدانی است، چون جامعه‌شناسی پیش از هر چیز، یک فعالیت تجربی ـ امپریک است..."


برگرفته از مقاله : تقصیر ولتر است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان