به طور مسلم، کشورهای اسلامی که بیش از همه وی با آنها مانوس و مالوف بود همان ممالک اسلامی عربی میباشند. ولی او تفحص و تجسس خود را در باب کشورهای اسلامی غیرعرب نیز بسی بیشتر برده و همین تجربهٔ مستقیم و بلاواسطه موجب گردیده است که وی بارها و مخصوصا در این سالیان اخیر فرصتی به دست آورد و مکرر بگوید که اسلام ایرانی و یا ایران اسلامی به وجه احسن گواه بر این حقیقت است که اسلام به ذاته و در کنه و جوهر خود ادراک و تصوری است دینی و مبنی بر وحی و خود را با هیچ نژادی، با هیچ ملتی، با هیچ دولتی، با هیچ سیاستی محدود و یکی نمیداند.
به همین سب فداکاری وی، که گاه پرشور و هیجان و پرهیاهو است در قبال امور اجتماعی، به واقع در وجود او تحت سیطره این علاقه و اندیشه بود که در بنیان نهادن مدینهٔ معنوی سهیم گردد، آن مدینهٔ معنوی که خود میدانست از طریق «مودت و ولاء قدسی که میان افراد مشخص و برگزیده به دست تقدیر برقرار شده است»، بنیان میپذیرد. ماسینیون این مطلب را در ضمن عبارت ذیل بیان کرده و نوشته بود :
«همانطور که در مدینه و کشور این جهانی میان حرف و مشاغل ابناء بشر تفاوتهایی وجود دارد، در مدینهٔ نهایی نیز از نظر حرفهٔ معنوی تفاوتهایی موجود است.»
منبع : سلمان پاک و نخستین شکوفههای معنویت در ایران / صفحه ۵۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ