| جامعه غربی 
					آمريکا! آمريکا!
 اين بلاهت عظيم
 و توحّش متمدن
 و بدويّت مدرن
 و خشونت با اتيکت
 و غارت قانونمند
 و خوشبختي زشت
 و آزادي لش
 و دموکراسي احمق
 و اينديويدواليسم قالب ريزي شده و استاندارديزه
 و بالاخره:
 همان جاهليت عرب!
 
 با شريف هاي قرشي!
 و سياه هاي حبشي!
 و "کعبه مقدسي" که اينک "مجسمه آزادي" نام دارد
 و بازار عکّاظي که "وال استريت"
 و "بني اميّه" و "بني عبد مناف" و "بني هاشم"؛
 که خانواده "فورد" و خانواده "راکفلر" و "کندي"
 و همان "خاطره موهوم" و "فخر مجهول" به ابراهيم و اسماعيل
 که اينجا: "جرج واشنگتن" و "ابراهيم لينکلن"
 
 و در اينجا و آنجا و هرجا:
 طوايف يهود "بني قريظه" و "بني نظير" و "بني قينقاع"
 که "پول" و جواهر و بازار و مي فروشي ها را تيول خود دارند،
 منتها در ابعاد ميليونها برابر آگرانديسمان شده
 و هر شتر جمّازه دو کوهانه، يک جمبوجت ب52 هشت موتوره بمب افکن گشته!
 و "دارالّندوه شيوخ"، "سازمان سيا" شده
 و هر "ابو لهب" ي، يک "دالس" و "کسينجر"
 و هر "حمّالة الحطب" و "هند جگر خواره" اي، يک پتياره ديوي چون خانوم "روزولت"
 و هر "وحشي" حمزه کُشي، يک "چومبه" يا "ژنرال لونول" و "وان تيو"!
 
 (دکتر شريعتي، مجموعه آثار 1 (با مخاطب هاي آشنا) ص 73)
 
 
  
				
				 |