"... این انسانِ ایدهآل از میانِ "طبیعت" میگذرد و خود را میفهمد و به سراغِ "مردم" میرود و به خدا میرسد، نه از کنارِ طبیعت و پشت به مردم. این انسانِ ایدهآل شمشیرِ قیصر را در دست دارد و دلِ مسیح را در سینه! با مغزِ سقراط میاندیشد و با دلِ حلاج عشق میورزد، و آنچنان که آلکسیس کارل آرزو میکند: انسانی است که "هم زیباییِ علم را میفهمد و هم زیباییِ خدا را. به سخنِ پاسکال همچنان گوش فرا میدهد که به سخنِ دکارت".
همچون بودا از بندِ لذت جوییها و خودپرستیها رها میشود، و همچون لائوتسو به عمقِ فطرتِ خویش میاندیشد، و نیز همچون کُنفوسیوس به سرنوشتِ اجتماع.
همچون اسپارتاکوس عاصی بر بردهداران، و همچون ابوذر بذرافشانِ انقلابِ گرسنگان.
همچون عیسی پیامآورِ عشق و آشتی، و همچون موسی پیامبرِ جهاد و نجات..."
مجموعه آثار ۱۶ / اسلامشناسی ۱ / ص ۷۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین