"... از تمدن سخن گفتن در حالی که از انسان سخنی نمیگوئیم و نمیدانیم که چگونه حقیقتی است، مثل این است که معماری بر اساس بهترین تکنیک خانهیی مسکونی بسازد، بیآنکه قبلاً بداند که خانواده یا فردی که در این خانه میخواهد زندگی کند، چگونه چیزی است. ایدئولوژی و راه حل نشان دادن برای انسان، در حالی که انسان خودش مجهول است، مثل این است که برای نجات، یا هدایت یا موفقیت افرادی کوشش کنیم که آن افراد را نمیدانیم چه کسانی هستند،چه کمبودهایی دارند، از چه رنج میبرند و چه نیازهای واقعی دارند.در راه تمدن و صنعت همواره کوشش کردن- همچنانکه میکنیم-، برای انسانی که نمیدانیم چگونه چیزی و چگونه حقیقتی است، درست مثل این است که برای کسی که نمیدانیم کیست، راه حل، طرح و آیندهبینی و مداوا و درمان تعیین کنیم..."
مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی خود / ص ۳۰۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ