[shervin]

دوستان گرامی!
جهت تهیه آرشیوی برای دسته‌بندی موضوعی اندیشه‌های شریعتی، جملات شریعتی درباره تقلید را با ذکر شماره مجموعه آثار و صفحه مربوطه، در این بخش وارد نمائید.

ــــــــــــــــــــــــــــــ

[کاوس]

"... خدایا!
مرا از فقر ترجمه و زبونی تقلید، نجات بخش،
تا قالب های ارثی را بشکنم،
تا در برابر "قالب ریزی" غرب، بایستم،
تا، همچون این ها و آن ها، دیگران حرف نزنند و من فقط دهن‌ام را تکان دهم!..."

مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ویرایش : یک بار / شروین

[farasoo0]

"... در تشیع، تقلید در عقاید اصولاً حرام است. بنابراین در مساله ایدئولوژی باید بفهمی، بیاموزی، تعقل کنی، یا رد کنی . دانشجویی ، استادی ، عمله‌ای ـ هر که هستی ـ خودت باید بفهمی و تعقل کنی. نباید بگویی: "آقا این‌طور گفته"! تقلید در فروع عملی و تاکتیک‌های زمانی است. زمان حال مطرح است : مثلاً الان که کمپانی رژی آمده، می‌بایست چه کار کنیم؟ الان که انتخابات دوره هجدهم است، باید چه کار کنیم؟ الان در برابر سرمایه‌داری که وارد می‌شود ، چه کار کنیم؟ الان که مساله بانک و مساله سرمایه‌داری بانکی و صنعتی مطرح است، چه کار کنیم؟ با ربا چه کار کنیم؟ ولش کنیم یا بپذیریم‌اش؟..."

مجموعه آثار ۲۸ / روش شناخت اسلام / ص ۵۸۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ویرایش : یک بار / شروین

[کاوس]

"... جمله‌ی واقعاً آیه‌مانندی بر زبان استوارت میل جاری شده که می‌گوید: "کسانی که اجازه می‌دهند جهان یا بخشی از جهان برای‌شان برنامه بریزند، به هیچ یک از استعدادهای انسانی، جز استعدادی که میمون دارد، نیازی ندارند!"..."

مجموعه آثار ۲۳ / جهان‌بینی و ایدئولوژی / ص ۲۱۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ویرایش : یک بار / شروین

[farasoo0]

"...امروز حتی به معلم کودکستان، به مادر یک بچه سه چهار ساله می‌گویند به بچه فتوی مده! امر و نهی مکن، تشریح کن، استدلال کن، آگاه کن، بگذار سوال کند، انتقاد کند، علت هر امر یا نهی را خود درک کند، مگو که چون من پدرت هستم، مادرت هستم، معلم‌ات هستم، بزرگ‌ترت هستم می‌گویم، بشنو، عمل کن، فضولی موقوف!!!..."

مجموعه آثار ۳۴ / نامه‌ها / ص ۱۰۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ویرایش : یک بار / شروین

[کاوس]

"... در پیمان‌هایی که مجاهدان جهان ، میبندند ، این سه اصل را مکررا می بینیم . رهبران انقلابی دنیا ، همیشه سه اصل : رازداری و اطاعت تشکیلاتی و آمادگی برای مرگ را از پیروان خویش می خواهند ، و این همان سه اصل اساسی شیعه است، که در متن اعتقاداتش بوده است:

تقیه - تقلید - شهادت .


تقیه

تقیه ، بمعنای رازداری مجاهدی است که بصورت تشکیلات مخفی ، علیه دستگاه مبارزه میکند ، و اگر یک کلمه و یک راز از دهانش بیرون بپرد – حتی سخن حقی – زندگی گروهی را نابود گروهی را نابود کرده است .

قتل عامهای شیعه در نیشابور – مثلا – و حتی در بغداد ، نتیجه عمل افرادی بوده است که تقیه نمیتوانسته اند و رازدارنبوده اند .

این تکیه ای که شیعه بر پنهان داشتن " ذهبک ، و ذها بک و مذهبک " دارد ، و می خواهد ، رفتار و عقیده و رفت و آمدت را از دیگران حفظ کنی ، دلیلی است که عقیده تو شیعه ، خطرناک است ، و رفت و آمدتان مثبت و سازنده ، و برخلاف مصالح دشمن و حکومت .

و گرنه پنهان از چشم عیال ، به خانه صیغه رفتن که دیگر تقیه ندارد ، دارد اما تقیه شیعه صفوی است.


تقلید

در روزگاری که رهبری مشخص و علنی نیست ، و دستگاههای تبلیغاتی و ارتباطی ، نمیتوانند آزادانه عمل کنند ، کنجکاوی کردن ، اما کردن و لیت ولعل کردن در مبارزه ، خطرناک است . باید اطاعتی کورکورانه و تشکیلاتی داست و همینکه فرمان از رهبری قابل اعتماد ، رسید بی چون و چرا اطاعت کرد.

همان اصلی که امروز حتی در تشکیلات مبارزه مخفی می گویند " بی چون و چرا از رهبر اطلاعت کنید ، بیشک اگر منحرف شد، میتوانید او را رسما از پشت پنهانی بزنید ، اما از او رسما سرپیچی نکنید "!

این معنا تقلید است که در تشیع و جود داشت و شیعه پیروی از امام را براساس آیه " اطیعوا الله و اطیعو الرسول و اولی الامر منکم " تو جیه میکند و امام را اولی الامر میداند که خدا اطاعتش را در ردیف اطلاعت از خود و اطاعت از رسول بر شمرده است و همین تقلید نیزبرای رهبر غیر امام که نائب او است در شیعه شناخته میشود . می بینیم این تقلید یک تقلید اجتماعی و تشکیلاتی در یک نظام مسئول و مجاهد است نه تقلید عقلی و بی مسئولیت


شهادت

شیعه ، در برابر دستگاهی چون خلافت ، جز شهادت سرمایه و سلاحی ندارد. و اینکه می شنویم " من بکی او ابکی اوتباکی وجب له الجنه " و تعجب می کنیم – چون آنکه میگرید و دلیلی برای گریستن دارد، و میگریاند ، و دلیلی برای گریاندن دارد، چیزی ، اما تظاهر به گریه و گریه دروغی یعنی چه ؟! – تعجبمان بیهوده است ، چون زمان را نمی شناسیم . باید به دوره ای بازگردیم که هر قطره اشک ، کلامی بوده است که شهادت را چون پیامی بمردم ابلاغ می کرده است و بخود تلقین . و هر ناله ، فریادی که از حلقوم مظلومی بیرون می پریده، و ظالمیت دستگاه حاکم را بگوش دنیا میرسانده است .

آنجاست که به گریه کردن فرمان میدهد – حتی تظاهر به گریستن – چون گریه نشانه آن است که فاجعه ای روی داده و ظلمی صورت گرفته است. آنچه دستگاههای تبلیغاتی خلافت ، با پیروزی ها و فتوحات و جنجال درباره تو فیقات حکومت اسلامی میکوشیدند که کتمان کنند..."