"... فرزندم!
واقعيت، خوبي، و زيبايي؛ در اين دنيا جز اين سه، هيچ چيز ديگر به جستجو نميارزد. نخستين، با انديشيدن، علم. دومين، با اخلاق، مذهب. و سومين، با هنر، عشق. عشق ميتواند تو را از اين هر سه محروم کند. يک احساساتي لوس سطحي هذيانگوي خنگ. چيزي شبيه "جواد فاضل"، يا متينترَش، "نظام وفا"، يا لطيفتـَرَش؛ "لامارتين"، يا احمقتـَرَش، "دشتي"، يا کثيفتـَرَش، "بليتيس"! و نيز ميتواند تو را از زندان تنگ زيستن، به اين هر سه دنياي بزرگ، پنجرهاي بگشايد، و شايد هم دري ... و من نخستيناش را تجربه کردهام و اين است که آن را "دوست داشتن" نام کردهام. که هم، همچون علم و بهتر از علم، آگاهي ميبخشد و هم همچون اخلاق، روح را به خوب بودن ميکشاند و خوب شدن. و هم زيبايي و زيباييهائی که کشف ميکند،که میآفريند..."
مجموعه آثار ۱ / با مخاطبهای آشنا / ص ۲۴۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین