"... عبادت بمعناي انجام فرمهاي سنتي و اوراد لفظي ( آنچنانكه اكنون در ميان مذهبي هاي سنتي رايج است.) نسيت . ريشه لغوي عبادت عمق و دامنه آنرا در فرهنگ نشان ميدهد . "عبدالطريق" : درباره راهي گفته مي شود كه كوفته شده ، رهرو را نرم ، آسان ،مطمئن و سريع به هدف ميرساند . در اينجا مي بينيم كه عبادت يك مسئله وجودي است و اساسا بمعناي خود سازي . وجود آدمي كه با اغراض ، تمايلات و عادات انحرافي ، كششهاي ناهمگون و پرت از راه و خود خواهانه را بر ما تحميل ميكند، بايد در زير دست آگاهي و اراده آدمي و با يك رژيم سخت و مقيد " تصفيه ، تزكيه و زلال " گردد و به اخلاص رسد. اخلاص ، يكتائي وجود آدمي است در راه ايمان ، در راه ارزشهاي متعالي انساني ، در راه خويش راه به تمامي به خدا سپردن، در را خلق ، و از نفي خويش به اثبات خويش رسيدن: تجربه عميقي كه فرهنگ عرفاني ما بيش از همه فرهنگها در جهان از آن سرشار است. نماز در اسلام بويژه در آغاز نهضت هر چند ساعت يكبار در شبانه روز فرد را از منجلاب زندگي فردي و اقتصادي – كه همه ، تلاش براي تامين نيازهاي فردي است-بيرون ميكشد و در برابر خدا نگاه ميداشت. و درحالتي سرشار از احساس و جذبه وجودي ، يا در خلوتي پراز خلوص ، و يا در جمعيتي پراز هيجان و وحدت ، جهت وجودي آدمي را درمسير كلي تجديد و تصحيح ميكرد . روزه نيز رژيم ديگري است ، رژيمي كه انسان را در برابر يك از اساسي ترين تمايلات غريزي و فردي خويش نيرو ميبخشد و برآن ، درراه ايمان مسلط ميسازد . بي شك كسي كه ميخواهد خود را به آرمانهاي بلند انساني ببخشد ، بايد از زندان كششهاي فردي آزاد باشد . متون عرفاني ما همراه با اشكالي كه بنام عبادت اسلامي دراختيار داريم مجموعا ورزشي را خود آگاهانه بما ارزاني ميكند كه روح را از افتادن در منجلاب زندگي روزمره ، و از زنداني شدن در مصرف پرستي ، تجمل پرستي و رقابتهاي پستي باز ميدارد كه دستگاههاي تجاري برزندگي ما تحميل كرده اند و در نتيجه آن براي تامين بار سنگين مصرفي كه هر روز سنگين تر ميشود ، همه ارزشهاي انساني ما قرباني مي شود. ويكتور هگو ميگويد: " بي نهايت كوچك در برابر بي نهايت بزرگ قرار ميگرد " و اين نماز است..."
دکتر شریعتی - خود سازی انقلابی