درود مهمان گرامی!ورودثبت نام


Close
ورود...


گذرواژه‌تان را فراموش کرده‌اید؟


حالت‌های نمایش موضوع
بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۸۳
25_03_2010 . 16:20
#1
shervin آفلاین
مدیر
ارسال‌ها: 2,717
تاریخ عضویت: Dec 2009
بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۸۳
فهرست کلی





دوستان گرامی!

مقالات نوشته‌شده در مورد مقوله‌ی "روشنفکری دینی"، در سال ۱۳۸۳، را در این بخش قرار دهید.



فهرست مقالات :

روشنفکری دینی پس از شریعتی / مقصود فراستخواه
ـــــ
ـــــ



ـــــــــــــــــــــــــــــــ
.
     
25_03_2010 . 16:34
#2
shervin آفلاین
مدیر
ارسال‌ها: 2,717
تاریخ عضویت: Dec 2009
روشنفکری دینی پس از شریعتی



نويسنده : مقصود فراستخواه


شریعتی نماینده‌ی برجسته‌ی روشنفکری دینی در ایران معاصر است، به‌طوری ‌که حتی می‌توان در تاریخ روشنفکری دینی ایران، با نگاه به شریعتی، دست به نوعی "گونه‌شناسی" زد. شاید نتوان این کار را با نگاه به کسی جز شریعتی انجام داد. آن "سنخ‌شناسی" بدین قرار است:

۱. روشنفکری دینی ماقبل شریعتی

۲. مکتب شریعتی

۳. نو شریعتی‌ها

۴. روشنفکری دینی‌ی "پسا شریعتی"


۱. روشنفکری دینی پیش از شریعتی

ویژگی‌ی بارز این مرحله از روشنفکری‌ی دینی در ایران ، تفسیر تجددخواهانه و ترویج نوگرایانه ی اسلام است. مستشارالدوله از نخستین نمونه‌های این مرحله از روشنفکری‌ی دینی در ایران قبل از دوره‌ی مشروطه بوده است، که سال‌ها پیش از مشروطه، سنّت شورا در اسلام را به پارلمان تفسیر کرد. امر به معروف و نهی از منکر را به معنای آزادی مخالفت و انتقاد، و روح مساوات اسلامی را به معنای برابری جدید در پیشگاه قانون دانست. با مقداری تسامح، می‌توان در دوره‌ی مشروطه از نائینی، و در دوره‌ی شهریور ۲۰ به بعد ، از طالقانی و بازرگان به عنوان نمونه‌های این نوع روشنفکری‌ی دینی یاد کرد.

اینان به "تولید معنا" دست می‌زدند. بدین‌صورت که از منابع سنت ، معانی‌ی امروزی خلق می‌کردند. این "خلاقیت گفتمانی"، البته روشنفکرانه بود، اما نوعاً از سطح تفسیر مجدد سنّت، فراتر نمی رفت.


۲. مکتب شریعتی

کار بی‌سابقه‌ای که شریعتی کرد، عبور از سطح تفسیر، و دست زدن به تدوین ایدئولوژی بود، و این کار اندکی نبود. بر ساختن ایدئولوژی‌ی جدید، نیاز به تصرف و مهندسی در مواد سنّت داشت، و چیزی فراتر از تفاسیر جدید، اما متفرقه و موردی از سنّت بود. این از یک جرأت روشنفکرانه‌ی اومانیستی ناشی می‌شود.

روشنفکران دینی‌ی پیش از شریعتی، و حتی معاصران پیش‌کسوت‌تر از او، مجموعه‌ای از معانی مدرن اسلامی تولید می‌کردند، اما شریعتی در یک پراکسیس اجتماعی، سیستمی ایدئولوژیک تدوین کرد و در این شالوده‌ی مدرن، عناصری از قدیم و جدید را به صورت ارگانیک و سیستماتیک در هم آمیخت. این سیستم جدید ایدئولوژی، بنابر اصلِ "خودبنیادی‌ی اومانیستی" برای عمل اجتماعی ـ سیاسی‌ی زمانه، بر مبنای ارزش‌های تازه‌ای چون برابری و آزادی و دمکراسی و قرارداد اجتماعی و پیشرفت و... ساخته شده بود. در این سیستم، جای خدا، شیطان، انسان، جامعه، تاریخ، غایت، آرمان، حق، باطل، ارزش‌ها و ضد ارزش‌ها، به‌دقت تعیین شده بود و راهنمایی برای عمل توحیدی شناخته می شد. همه‌ی سنّت با این معیار جدید به محک زده می شد و افکار و اعمال دینی در این چارچوب مورد ارزش‌یابی قرار می‌گرفت. هر جزوی از سنت و دین، در جایی از این طرح ایدئولوژیک قرار می‌گرفت. مثلاً یک نوع تقوا، تقوای پرهیز، و نوع دیگر، تقوای ستیز محسوب می‌شد. یک نوع تشیع، صفوی، و نوعی دیگر، علوی تلقی می شد. از خدا تا معاد، از قرآن تا نبوت و امامت و... با معیارهای ایدئولوژیک، که ملاکی بیرون از سنت و دین، و از نوع مدرن بود، بازتعریف می‌شد.

برمبنای همین تراز ایدئولوژیک، بسیاری از اموری که در سنّت رایج، "مقدس" تلقی می‌شد(مثلاً ابعادی از مفاتیح‌الجنان، جوامع روایی، روحانیت، عزاداری، فقه و...) آماج تند مناقشه قرار می‌گرفت. این مقدار از تغییر درجه دومی، و تصرف ذهنی و کنش‌گری در ماده‌ی سنّت، از معمّاهایی است که چون حل شده است، آسان به نظر می‌رسد. نقدهایی که بعدها درباره‌ی تعبیر ایدئولوژیک دین شده است، نباید مانع از فهم منطق روشنفکرانه‌ی کار شریعتی بشود. این نقدها یا از سوی سنّت‌گرایانی به عمل آمده است که جز این نیز از آنها انتظار نمی‌رود. آنان در واقع از مرجعیت تام و تمام سنت در برابر مرجعیت عقل خودبنیاد و اعتبار‌بخشی‌های ایدئولوژیک مدرن دفاع کرده‌اند. یا این نقدها از سوی روشنفکرانی صورت گرفته است که نقدشان(آن هم بر مبنای تجارب و آزمایش‌های سال‌های پس از شریعتی) متوجه‌ی آثار و جوانب و پس‌آمدهای اجتناب‌ناپذیر(هرچند ناخود آگاه و ناخواسته‌ی) تعبیر ایدئولوژِک دین از بابت حقوق و آزادی‌های بشری است. اما این نقدها چگونه می‌توانند سهم بزرگ شریعتی را در روند اسطوره‌زدایی از سنّت و "عرفی کردن" آن و توسعه‌ی فرهنگ و نهادهای مذهبی در راستای گذار از تاریخی انکار کنند. همان‌گونه که گفتیم، شریعتی در تاریخ روشنفکری‌ی دینی در نقش یک موسس ظاهر شد.


۳. نو شریعتی‌ها

در فاصله‌ی بسیار اندکی پس از مرگ شریعتی ، انقلابی با سرعت به پیروزی رسید که مکتب شریعتی در پیشرفت و پیروزی‌ی آن سهم تعیین‌کننده‌ای داشت. انقلاب و دولتِ ایدئولوژیک دینی، آزمونی بحث‌انگیز برجای گذاشت، اما طیفی از روشنفکران دینی، به گوهر مکتبِ شریعتی وفادار ماندند. از نظر آنان، آرمان‌شهر ایدئولوژی توحیدی، چیزی غیر از آن بود که در عمل‌کرد اسلام‌گرایان مشاهده می‌شد. آنها اصرار داشتند که ایدئولوژی‌ی دینی، هم‌چنان می‌تواند ظرفیت‌ها و قابلیت‌های بسیاری از خود، در پراکسیس تکامل تاریخی و اجتماعی‌ی ایران، نشان بدهد. بنابراین اینان به توسعه‌ی مکتب شریعتی و بازتولید آن، و نقد گفتمان و عمل‌کرد سنت‌گرایی و اسلام‌گرایی پرداختند.


۴. روشنفکری دینی "پس از شریعتی" (پسا شریعتی‌ها)

قید "پس از شریعتی"، در اینجا قید زمان نیست، بلکه به معنای عبور از شریعتی است. این نوع روشنفکری‌ی دینی، آزمون‌های عملی‌ی انقلاب و دولت ایدئولوژیک دینی در ایران را (که به‌ویژه مقارن با سوانح و آزمایش‌های ایدئولوژی‌ی مارکسیستی بود) فرصتی برای بررسی‌ی مجدد سنت‌های روشنفکری‌ی دینی تلقّی کردند و از جمله به نقد ایدئولوژیک از دین، نقد آرمان‌شهر‌گرایی و نقد ایده‌آلیزه کردن اسلام و مانند آن پرداختند. تحلیل‌های معرفت‌شناختی از کار و بار دین، و توسعه‌ی معرفت‌های درجه دوم و سوم و چندم، از جمله‌ی رویکردهای مطرح در روشنفکری‌ی دینی‌ی مابعد شریعتی بوده است. بدین ترتیب زنجیره‌ای از آگاهی‌های فرایافتی (Intentional) درباره‌ی سنت و معرفت و عمل دینی فراهم شده و آن را در معرض تحلیل و مداقه‌ی خردورزانه‌ی بیش‌تر قرار می‌داده است.

اگر یکی از وجوه مشخصه‌ی روشنفکری را، جرأت اومانیستی (و خودبنیادی‌ی انسان) بدانیم، ویژگی‌ی مرحله‌ی اول روشنفکری‌ی دینی، "جرأت باز تفسیر انسانی‌ی اسلام"، و خصیصه‌ی مکتب شریعتی، "جرأت بازسازی‌ی انسانی فرهنگ اسلامی" بود. ولی خصوصیت روشنفکری‌ی دینی‌ی پساشریعتی، بیش‌تر، سمت و سویی داشته که کانت از آن چنین تعبیر کرد: "ای انسان! جرأت دانستن داشته باش". بدین ترتیب، عقلانیت بشری، به صورت یک اختیار مستقل(Authority) به نقد مداوم فهم و انتظار خود و دیگران از دین، و به نقد سنت، دست می‌زند.

اگرچه با استفاده از شواهدی، شاید بتوان روشنفکری‌ی دینی‌ی ایران را هم‌چنان پروژه‌ای ناتمام تلقّی کرد، اما مطمئناً، تغییرات عمیق جهانی و داخلی، آن را در وضعیت پروبلماتیزه و مسأله‌ناک قرار داده است. عبور از این وضعیت(که آینده‌ی فرضی‌ی پروژه موکول به آن است) بستگی به این دارد که روشنفکری‌ی دینی از عهده‌ی آزمون‌های دشوار تحولات مفهومی و پارادایمی بر بیاید و نسل‌های خود را توسعه بدهد.

گفتمان‌های انبوه روشنفکری‌ی دینی یادگار دوره‌ی تولید انبوه است. روشنفکری‌ی دینی فرزند دوران جنگ و آشتی‌ی دو شالوده‌ی سنت و مدرنیته بود، اما اینک در عصر اطلاعات، خود شالوده (حتی از نوع مدرن آن) مورد چون و چرا قرار می‌گیرد. مفهوم‌های جامع در حال شرحه شرحه شدن و انتشار است. کلیت‌ها، جای خود را به خرده‌گرایی می‌دهد. روشنفکری‌ی دینی در معرض تقلیل یافتن به یک سنّت و آیین قرار دارد و با پرسش‌های رادیکال تازه‌ای روبرو است. اگر آینده‌ای هست باید در این چشم‌انداز سراغ گرفت.


تاریخ انتشار : ۰۰ / خرداد / ۱۳۸۳

منبع : سایت باشگاه اندیشه
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
     
« قدیمی‌تر | جدیدتر »




موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۹۲ shervin 1 1,399 27_05_2013 . 19:08
آخرین ارسال: shervin
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۹۱ shervin 0 854 27_05_2013 . 18:46
آخرین ارسال: shervin
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۸۹ shervin 7 17,391 01_04_2011 . 22:47
آخرین ارسال: shervin
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۹۰ shervin 0 1,385 01_04_2011 . 22:28
آخرین ارسال: shervin
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی سال ۸۷ shervin 1 1,710 09_01_2011 . 07:35
آخرین ارسال: shariati.group
  بررسی مفهوم روشنفکری دینی دهه ۷۰ shervin 0 1,389 05_01_2011 . 23:31
آخرین ارسال: shervin

  • مشاهده‌ی نسخه‌ی قابل چاپ
  • مشترک شدن در این موضوع
پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 1 مهمان

خانه بازگشت به بالا خوراک انجمن‌های تالار خوراک کلی تالار

kanoun
کانون آرمان شریعتی
قدرت‌گرفته از : مای بی بی
پشتیبانی از سایت : مای بی بی فارسی
فارسی‌سازی انجمن : پشتیبانی مای بی بی ایران
شبکه شریعتی در تلگرام _ سایت مرکزی شاندل _ تالار گفتمان جدید
جدید new
تلگرام
خبرنامه خبرنامه
.
حالت خطی
حالت موضوعی