گزارش سمینار
بیست و نهمین سالگرد هجرت و شهادت دکتر علی شریعتی روز ۲۹ خرداد در حسینیه ارشاد با شرکت دوستان و یاران منادی عرفان ، برابری و آزادی برگزار گردید.
در ابتدا آیاتی از قران مجید قرائت گردید . سپس گزارشی از کتاب" تاریخچه حسینیه ارشاد" به قلم دکتر ناصر میناچی و منتشر شده توسط حسینیه ارشاد توسط هاشم باروتی ارائه گردید. تا روشن کننده زوایای پنهان مسائل حسینیه در سالهایی که شریعتی در آن به سخنرانی میپرداخت باشد.
گزيده گزارش :
بيش از چهار دهه از فعاليت حسينيه ارشاد ميگذرد. هدف از تأسيس حسينيه ارشاد اين بود كه بتوان به وسيله آن راهي براي جلوگيري از دينگريزي نسل جواني كه در مواجهه با گفتمانهايي چون ماركسيسم قرار گرفته بود پيدا شود.
شريعتي با هدف قرار دادن نسلي كه نه وابستگي به مكاتب غربي داشتند و نه دلباخته سنت ديني بودند، گروهي كه خود را در روشنفكري ديني تعريف ميكردند را برگزيد و با به چالش كشيدن ساير گفتمانها، گفتمان خود را در ايران فراگير كرد.
از تاريخ چهارم فروردين ۱۳۴۸ تا ۲۸ اسفند ۱۳۴۹ انتخاب سخنران و اعضاي هيات علمي حسينيه زير نظر استاد مطهري و دوستانش بود و تنها شخص ايشان دعوت ميكردند كه عمده آنها شناخته شده نبودند.
در سال ۱۳۴۹ حسينيه ارشاد در دو بخش به فعاليتهاي خود ادامه داد بخش تبليغات و ديگري بخش تحقيقات.
ناصر ميناچي در كتاب خود ميگويد: اينها كساني بودند كه در آن مجلس حضور داشتند و ضوابطي را تنظيم كردند. اين ضوابط به قدري مشكل شد كه ما هر چه حساب كرديم، ديديم اگر اين ضوابط را بخواهيم اجرا كنيم، كار دكتر شريعتي تعطيل و مردود است. البته گفتيم همه آن ضوابط مورد قبول است فقط يك خط در پايان نوشتيم كه اگر از اين ضوابط دكتر شريعتي بتواند بيرون بيايد ما با همه مواد آن موافقيم. ما يك كلمه بيشتر نخواستيم و لذا اين سبب شد كه آن همه مسائل، ايجاد شد و حسينيه به دو بخش تبليغي و تحقيقي تقسيم شد.
ميناچي در ادامه ميگويد: با همه كوششي كه به خرج داديم تا احتمالا دكتر شريعتي از ماجراي مخالفت دوستان حاضر در جلسه هيات بيست نفري مشورتي و تصميم به حذف ايشان مطلع نگردد، متاسفانه كم و بيش از ماجرا باخبر شده بود و دومين توصيه نامه خود را براي روشن نمودن عواقب كار براي من فرستاد. در پس اين اتفاق آنچه روي داد مقاومت آقايان ميناچي و همايون بود كه نهايتا به قهر استاد مطهري از حسينيه و رفتن او به مسجد الجواد شد كه در اين مدت وي نتوانست حتي جزوه اي به چاپ برساند و نهايتا در يك جلسه خصوصي به ضعف خود اين گونه اذعان داشت: الحق و الانصاف كه حسينيه ارشاد در طول يك سال و نيم كه ما همكاري چنداني نداشتيم، رسالت خود را به خوبي و شايستگي انجام داد و آبروي اسلام را خريد كه اگر ما هم در كنار حسينيه باقي ميمانديم، شايد ده بيست درصد بيش از آنچه به دست آمده است عايد و واصل نميگرديد. تجربه حسينيه ارشاد نشان داد كه طرفداران شريعتي تفاوتي بين روحاني و غيرروحاني قائل نيستند و نگاه يكساني به همه اقشار جامعه دارند در حالي كه پس از حسينيه ارشاد و بعد از انقلاب دقيقا نگاه مطهري و حزب جمهوري اسلامي حاكم ميشود و كساني كه جذب اين حزب شدند عملا با نظارت استصوابي كه برآمده از تفكر سنتي بود روبه رو شدند.
منبع : سایت دکتر احسان شریعتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ