مبانی استراتژی نشر مستضعفین – بخش اول
اول - فرایند جنبشی استراتژی نشر مستضعفین
دوم - فرایند حزبی استراتژی نشر مستضعفین
فرایند های دوگانه استراتژی سازمان گرایانه حزبی نشر مستضعفین:
مقدمتا جهت شفافیت دیسکورس بیانی بهتر است قبل از شروع تبین تئوریک استراتژی نشر مستضعفین به طرح شاخه های جنبش تاریخی ایران از نگاه نشر مستضعفین بپردازیم چرا که از آنجائیکه نشر مستضعفین در تبین تئوریک استراتژی خود معتقد است که استراتژی سازمان گرایانه حزبی از بستر جنبش های تاریخی ایران عبور می کند و در غیاب جنبش های تاریخی ایران طرح شعار استراتژی تکوین حزب از نظر نشر مستضعفین طرح استراتژی سال به انتفاع به موضوع می باشد لذا در این راستا کلا جنبش های تاریخی بعنوان موضوع استراتژی نشر مستضعفین مطرح می باشد که بدون ان حرکت نشر مستضعفین بصورت یک حرکت روشنفکرانه مادّیت نظری پیدا می کند.
انواع جریانهای جنبش تاریخی ایران از نگاه نشر مستضعفین: از نظر نشر مستضعفین جنبش تاریخی ایران در شکل کلاسیک و مدرن ان که از صد سال پیش با شکل گیری سرمایه داری ایران صورت پیدا کرده است برعکس شکل ماقبل کلاسیک ان صورتی واحد نداشته و به شاخه های چهارگانه ائی تقسیم می شود که درک این موضوع شاه کلید فهم استراتژی نشر مستضعفین می باشد چراکه در عرصه تئوری استراتژی نشر مستضعفین آنچنانکه فوقاً به اشاره رفت کلا حزب مستضعفین ایران از دل جنبش های تاریخی ایران می گذرد و حزب مستضعفین ایران فرایند نهائی پیوند جنبش های تاریخی ایران می باشد و تا زمانیکه جنبش های تاریخی ایران در فرایند اعتلائی خویش قرار نگیرند سخن از تاسیس یا تکوین یا تشکیل حزب مستضعفین گفتن یک امر روشنفکرانه و سکتاریستی می باشد به عبارت دیگر از نظر نشر مستضعفین در راستای تدوین استراتژی حزب مستضعفین ایران اولا حزب یک پروسه است نه یک ساختار در ثانی این پروسه در دو فرایند:
1 - جنبشی
2 - حزبی
مادّیت ابژکتیوی پیدا می کند که فرایند جنبشی حزب مستضعفین ایران شامل برنامه حداقلی یا استراتژی کوتاه مدت یا تاکتیک محوری نشر مستضعفین می باشد که در این فرایند تمامی تلاشهای سوبژکتیو و ابژکتیوی نشر مستضعفین حول اعتلا بخشیدن به جنبش های تاریخی ایران می باشد پس از اینکه نشر مستضعفین توانست در این عرصه مسئولیت خود را به انجام برساند فرایند دوم استراتژی خود که مرحله اعلام و تکوین و تشکیل حزب مستضعفین ایران می باشد در عرصه این جنبش های در حال اعتلای تاریخی ایران فرا می رسد البته از نظر استراتژی نشر مستضعفین در این مرحله تاریخی حرکت خود معتقد به فرایند اول می باشد لذا در این راستا است که تمامی وظایف تاریخی خود در عرصه سوبژکتیو و ابژکتیو حول اعتلا بخشیدن به جنبش های تاریخی ایران می داند و طرح شعار تشکیل حزب مستضعفین ایران در این مقطع یک شعار روشنفکرانه با گرایشات سکتاریستی می داند که معلول کاراکترهای خرده بورژوازی یا طبقه متوسط شهری می باشد که بصورت یک اپیدمی بیش از صد سال است که جنبش های تاریخی ما را اسیر خود ساخته است و باعث شده تا شعار تکوین حزب ابزاری قدرت جایگزین شعار حزب برنامه ائی حرکت گردد بهر حال در این راستا است که با توجه به فرایند جنبشی نشر مستضعفین می بایست قبل از هر چیز جنبش های تاریخی ایران را از نظر نشر مستضعفین تبین تئوریک نمائیم که چنانکه گفته شد از نظر نشر مستضعفین جنبشهای تاریخی ایران در یک تقسیم بندی تئوریک به چهار دسته تقسیم می شوند که عبارتند از:
جنبش های طبقاتی
جنبش های دمکراتیک
جنبش های اجتماعی
جنبش های سیاسی
1 - جنبش های طبقاتی ایران: مقصود از جنبش های طبقاتی ایران ان شاخه از جنبش های تاریخی ایران می باشد که در راستای نهضت عدالت خواهانه و نفی استثماری در فرایندهای مختلف فراماسیون مناسبات تولیدی تاریخ ایران از آغاز شروع مبارزه طبقاتی در ایران مادّیت پیدا کرده است و هدف از این جنبش پاره کردن زنجیرهای مزدوری و استثماری طبقه حاکمه ایران بوده که بر دست و پای آنها بسته بودند که این جنبش در نظام زمینداری ایران توسط مبارزات دهقانان و در نظام بهره کشی و مزدوری سرمایه داری توسط طبقه کارگران و در راس آنها پرولتاریای صنعتی ایران شکل پیدا کرده است آنچنانکه بعنوان نمونه و پارادایم کیسی این مبارزه طبقاتی در دو فرایند مطرح شده فوق در عصر زمینداری ایران و عصر سرمایه داری می توان مادّیت تاریخی شکل اول از قیام و جنبش مزدک در عصر ساسانیان مطرح کرد و از شکل دوم ان می توان از مبارزه پرولتاریای صنعت نفت ایران در 18 شهریور سال 57 یاد کرد که با ورود پرولتاریای صنعت نفت ایران به جنبش اجتماعی سال 57 ایران در 18 شهریور ماه سال 57 و شروع اعتصابات کارگران نفت ایران جنبش اجتماعی ایران وارد سرفصل تازه ائی گردید که با بسته شدن گلوگاه اقتصادی شاه توسط اعتصاب پرولتاریای صنعت نفت ایران شاه مجبور به فرار گردید و آنچنانکه پارسونز سفیر وقت دولت امپریالیسم انگلیس در ایران می گوید: " در فردای شروع اعتصابات کارگران صنعت نفت یعنی روز 19 شهریور 57 فورا به در بار رفتم و به شاه گفتم که دیگر امکان مقاومت در برابر جنبش اجتماعی برای تو وجود ندارد و بهتر است شرایط انتقال قدرت را فراهم سازی ".
بنا براین مقصود از جنبش طبقاتی ایران در شرایط فعلی که عصر سرمایه داری می باشد اشاره به ان بخش از مبارزات ضد استثماری و ضد مزدوری و ضد بهره کشی جنبش تاریخی ایران می باشد که تحت رهبری پرولتاریای صنعتی ایران و کارگران زحمت کش ایران جریان یافته است و هدف از ان در فرایندهای مختلف چهار گانه مبارزاتی کارگری که عبارت است از:
1 - صنفی - صنفی یا
2 - صنفی - سیاسی یا
3 - سیاسی – صنفی یا
4 - سیاسی - حزبی
که چهار فرایند مبارزه طبقاتی در شرایط مبارزه ضد سرمایه داری فعلی می باشد نفی مناسبات سرمایه داری و نفی بهره کشی و نفی مبارزه مزدوری بر پایه سوسیالیسم می باشد که توسط ان انسانیت با رهائی از زنجیر بهره کشی و مزدوری و استثمارگرانه نظام سرمایه داری می تواند به مرز رهائی و آزادی حقیقی جهت تکامل و اعتلا برسد و تا زمانیکه این رهائی و آزادی به انجام نرسد امکان نیل به آزادی برای انسان و جامعه ایران وجود نخواهد داشت
2 - جنبش های دمکراتیک: مقصود از جنبشهای دمکراتیک ایران ان بخش از جنبش تاریخی ایران می باشد که هدف ان دست یابی به خواسته های دمکراتیک می باشد که از آزادیهای سیاسی و آزادیهای اجتماعی و آزادیهای فرهنگی گرفته تا حقوق مدنی و نفی تبعیضات تاریخی و ... در بر می گیرد این شاخه از جنبش تاریخی ایران خود به دو شاخه بزرگ دیگر تقسیم می شوند که عبارتند از:
1 - جنبش زنان ایران
2 - جنبش دانشجویان ایران
که البته هر کدام از این دو شاخه باز خود زیر مجموعه هائی مانند جنبش دانش آموزان یا جنبش معلمان و ... دارد که آنچه در این رابطه حائز اهمیت می باشد خواسته های این شاخه از جنبش تاریخی ایران می باشد که تماما ماهیت دمکراتیک دارد بنابراین دو شاخه جنبش دانشجویان ایران و جنبش زنان ایران جزو بخش دمکراتیک جنبش تاریخی ایران می باشد که هدف آنها دستیابی حقوق دمکراتیک و نفی استبداد و تحقق آزادیهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی و.. می باشد که البته در این رابطه در همین جا این نکته قابل ذکر است که با توجه به شرایط تان سیته ائی دانشگاههای ایران نقش و فونکسیون ابژکتیو و سوبژکتیو جنبش دانشجوئی ایران قوی تر از جنبش زنان ایران می باشد ولی بهر حال بمرور زمان با شکل گیری جنبش زنان ایران این جنبش پیوسته روند تکاملی داشته و زنان ایرانی در عرصه این پروسه سعی کرده اند با عصیان بر علیه تبعیضات تاریخی فقهی و سیاسی و سنتی و فرهنگی و ... زن تاریخی ایران را در مسیر رهائی قرار دهند زیرا بهر حال شاخصه موفقیت جنبش دمکراتیک در هر جامعه رهائی زن ا ز تبعیضات تاریخی و سنتی و اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و ... و دست یابی زن در ان جامعه به حقوق دمکراتیک می باشد بعبارت دیگر تا زمانیکه در یک جامعه زن تاریخی نتواند به حقوق دمکراتیک تاریخی خود هم بلحاظ اقتصادی و هم بلحاظ اجتماعی و هم بلحاظ سیاسی و هم بلحاظ فرهنگی دست پیدا کند صحبت از دمکراسی در ان جامعه کردن یک شوخی سیاسی بیش نخواهد بود یعنی آنچنانکه تروتسکی می گوید پایه دمکراسی و معیار دمکراسی در هر جامعه ائی فقط و فقط زن می باشد اگر زن در ایران توانست به حقوق دمکراتیک خود در عرصه های مختلف اقتصادی و حقوقی و اجتماعی و سیاسی و فرهنگی دست پیدا کند دمکراسی در ایران پایه دار می شود و گر نه اگر بخواهیم مانند گذشته شاخص دمکراسی از نیل به حقو ق دمکراتیک زن ایرانی به سمت آزادیهای سیاسی مثل آزادی بیان یا آزادی مطبوعات یا آزادی قلم و ... سوق دهیم بهمان ورطه ائی خواهیم افتاد که در هشتاد سال گذشته جنبش دمکراتیک ما گرفتار ان بوده است علی ایحاله حقوق دمکراتیک زن ایرانی باید بعنوان شاخص و معیار دمکراسی در پروسه جنبش دمکراتیک ایران قرار گیرد و بقیه دستاوردهای دمکراتیک ایران باید پسوند این شاخص باشد لذا در این رابطه در همین جا می توانیم به این سوال فربه تاریخی ایران پاسخ دهیم که علت اینکه انقلاب مشروطیت ایران شکست خورد با اینکه یک انقلاب دمکراتیک بود ان بود که انقلاب مشروطیت و قانون اساسی مشروطیت ضد حقوق دمکراتیک زن بود و انقلاب مشروطیت نتوانست مرزهای دمکراسی را به عرصه زن بعنوان شاخص دمکراسی بکشاند و تمامی حقوق دمکراتیک زن در این قانون اساسی حتی حق رای دادن یا حق انتخاب کردن و انتخاب شدن را از زن ایرانی گرفته است و باز علت اینکه جنبش اجتماعی 15 خرداد شکست خورد این بود که رهبری جنبش 15 خرداد با یک دیدگاه زن ستیزانه جنبش را آغاز کرد و باز بهمین ترتیب علت عمده شکست انقلاب فقاهتی 22 بهمن 57 ایران همین دیدگاه زن ستیزانه بود که در این رابطه هم باید بگوئیم که دلیل عمده ان نفی تمامی حقوق دمکراتیک زن ایرانی همراه با جایگزینی تبعیضات اقتصادی و حقوقی و ... اسلام فقاهتی حوزه توسط نظام مطلقه فقاهتی حاکم بوده است بنابراین معیار و شاخص دمکراسی در ایران با توجه به اینهمه تبعیضات فقهی و تاریخی و سنتی که بر زن ایران هوار گردیده رهائی زن ایرانی می باشد که بیش از 50 در صد جامعه ایرانی را تشکیل می دهد و عمده کردن هر گونه حقوق دمکراتیک ایران در برابر این شعار یک مغلطه تاریخی سیاسی خواهد بود.
3 - جنبش های اجتماعی: مقصود از جنبش اجتماعی آنچنانکه در شماره های پیشین نشر مستضعفین هم به اشاره رفت ان شاخه از جنبش تاریخی ایران می باشد که در راستای مبارزه ضد استبدادی ایران جهت در هم شکستن هیئت حاکمه ایران در مقاطع مختلف تاریخی ایران شکل پیدا کرده است. از آنجائیکه شعار جنبش اجتماعی ایران در مقاطع مختلف تاریخی نفی مطلقه حاکمیت سیاسی بوده است با عنایت به اینکه بعلت استبداد مطلق العنان حاکمیت های سیاسی ایران ریشه تمامی مبارزات جنبش های تاریخی ایران چه بصورت تاکتیکی و چه بصورت استراتژیکی بازگشت پیدا می کرده به نفی حاکمیت سیاسی که البته این موضوع ریشه در جایگاه هیئت حاکمه ایران در عرصه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی داشته است که تقریبا بصورت مطلق مانع عمده تمامی خواسته های بخش های مختلف جنبش های تاریخی ایران بوده است و لذا در این راستا است که این جنبش زمانیکه در حال اعتلا قرار می گیرد تمامی بخش های مختلف جنبش تاریخی را یدک می کشد و تنها ریسمانی می شود که تمامی شاخه های مختلف جنبش تاریخی ایران حول ان می توانند به وحدت برسند و در ان شرکت فعال داشته باشند و بخاطر موقعیت اولترا قدرت و اولترا ثروت و اولترا معرفت قدرتهای سیاسی حاکم است که تنها شاخه ائی از جنبش تاریخی ایران که توانائی مقابله با حاکمیت ها سیاسی و اقتصادی و معرفتی داشته است فقط و فقط همین شاخه جنبش اجتماعی بوده است و در هر زمانی که هر کدام از شاخه های سه گانه دیگر جنبش تاریخی ایران خواسته در غیاب جنبش اجتماعی به مقابله با هیئت حاکمه سیاسی یا طبقه حاکمه اقتصادی یا طبقه حاکمه معرفتی بپردازد گرفتار شکست فاحشی شده است چراکه تنها این شاخه از جنبش تاریخی ایران بوده است که می توانسته تمامی شاخه های دیگر جنبش تاریخی ایران را تحت هژمونی خود در آورد البته این شاخه از جنبش اگرچه بلحاظ فونکسیونی دارای پتانسیل قوی در برابر حاکمیت های مطلق العنان ایران داشته است بلحاظ آسیب شناسی دارای افت هائی هم بوده که در راس ان هژمونی این بخش از جنبش ایران می باشد که بلحاظ گستردگی کمی و کیفی قشر خرده بورژوازی شهری در ایران پیوسته رهبری این شاخه از جنبش تاریخی ایران در دست خرده بورژوازی شهری ایران بوده است که این موضوع باعث گردید ه که با توجه به کاراکترهای تاریخی خرده بورژوازی ایران ( که عبارت می باشد از:
1- تکیه بر مبارزه کوتاه مدت بجای مبارزه درازمدت سازمان گرایانه حزبی
2- تکیه فوری بر مبارزه قهرآمیز و آنتاگونیستی بجای مبارزه آگاهی بخش و سازمانگر حزبی
3- بسنده کردن به خواسته های حداقلی بجای تکیه بر استراتژی مرحله ائی
4 - تکیه پزیتیویستی بر سنتها و قالب ها بجای بینش عمیق دیالکتیکی
5- تکیه ابزاری بر مبارزه بجای تکیه تاریخی بر مبارزه های اجتماعی
6- تکیه لائی یا نفی ائی بر مبارزه بجای تکیه الا ائی یا اثباتی بر مبارزه
7- تکیه اگویستی یا خود محورانه در هژمونی مبارزه بجای تکیه دمکراتیک و شورائی در هژمونی مبارزه )
مبارزه جنبش اجتماعی ایران را دچار اسیب بکند و عاملی گردد که جنبش اجتماعی نتواند بصورت پیگیرانه و مستمر پیش برود و در نتیجه دائما دچار افت و شکست گردد البته نباید این حقیقت را از نظر دور داشت که در تاریخ گذشته ایران بخصوص در صد سال گذشته این تنها جنبش اجتماعی ایران بوده است که آنچنانکه فوقاً مطرح شد توانائی مقابله با حاکمیت های مقتدر و دسپات و اتوکراتیک ایران داشته است که این موضوع هم در جنبش تنباکو قابل ارزیابی است و هم در جنبشهای مشروطیت و جنگل و نهضت مقاومت ملی و هم در جنبش 22 بهمن 57 و هم در جنبش 22 خرداد 88 که تنها سونامی که حاکمیت های مطلق العنان و دسپات و اتوکراتیک ایران تو ان مقابله با آنرا نداشته است فقط و فقط جنبش های اجتماعی می باشد ولی چه باید کرد این جنبش بعلت رهبری خرده بورژوازی ان نمی تواند مبارزه را بصورت درازمدت هدایت کند و اگر در کوتاه مدت به پیروزی نرسد فورا دچار افت از درون می شود و یاس و سر خوردگی می شود و راه را جهت رخنه ضربه های حاکمیت ها فراهم می کند آنچنانکه در سرکوب جنبشهای جنگل و خیابانی و ... رضاشاه و 28 مرداد 32 امریکا و بالاخره در جنبش اجتماعی 22 خرداد 88 حاکمیت مطلقه فقاهتی به عریان این آفت را مشاهده کرد ه ایم.
ادامه دارد