جملات شریعتی درباره روشنفکر
23_12_2009 . 16:15
#1
جملات شریعتی درباره روشنفکر



دوستان گرامی!
جهت تهیه آرشیوی برای دسته‌بندی موضوعی اندیشه‌های شریعتی، جملات شریعتی درباره روشنفکر را با ذکر شماره مجموعه آثار و صفحه مربوطه، در این بخش وارد نمائید.


ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
24_12_2009 . 14:56
#2
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... بزرگترین فریبی که هر روشنفکری را گریبان‌گیر می‌شود، ابدی، مطلق و جهانی تلقی کردنِ حقیقت‌ها، آرمان‌ها و جهت‌گیری‌هایی است که گذرا، نسبی و موضعی است. چنین فریبی به روشنفکری که انسان، جامعه و زمان را همواره در حرکت و تغییر می‌یابد و ناچار به تنوعِ شرایط و تحولِ نیازها و تبدیلِ جبهه‌ها و جهت‌ها معترف است، بخشودنی نیست..."


مجموعه آثار ۰۰ / ـــــ / ص ۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
09_01_2010 . 16:24
#3
رسالت روشنفکر، در جامعه ناخودآگاه
"... تا مردم به آگاهی نرسیده‌اند، و خود صاحبِ شخصیتِ انسانی، و تشخیصِ طبقاتی و اجتماعیِ روشنی، نشده‌اند، و از مرحله‌ی تقلید و تبعیت از شخصیت‌های مذهبی و علمی‌ی خود، که جنبه‌ی فتوایی و مقتدایی دارند، و رابطه‌ی میانِ آنها با مردم، رابطه‌ی مُرید و مُراد، عامی و عالِم، و ماموم و امام است، به مرحله‌ای از رشدِ سیاسی و اجتماعی، ارتقاء نیافته‌اند، که در آن، رهبران‌اند که تابعِ اراده و خطِ‌مشیِ آگاهانه‌ی آنان‌اند، و...، رسالتِ روشنفکرِ وابسته به چنین جامعه‌هایی، در یک کلمه، عبارت است از: وارد کردنِ واقعیت‌های ناهنجارِ موجودِ در بطنِ جامعه و زمان، به احساس و آگاهی‌ی توده. روسو می‌گوید: برای مردم "راه" نشان ندهید، و تعیینِ تکلیف نکنید، فقط به آنها "بینایی" ببخشید! خود، راه‌ها را، به درستی، خواهند یافت، و تکلیف‌شان را خواهند شناخت..."


مجموعه آثار ۴ / بازگشت/ ص ۹۴*
ویرایش : ۲ بار / شروین
.
26_01_2010 . 02:33
#4
کشف زبان توده‌ها
"... نخستين رسالت ما کشف بزرگ‌ترين مجهول غامضي است که از آن کمترين خبري نداريم و آن "متن مردم" است و پيش از آن که به هر مکتبي بگرويم، بايد زباني براي حرف زدن با مردم بياموزيم، و اکنون گنگ‌ايم. ما روشنفکران، از آغاز پيدايش‌مان، زبان آنها را از ياد برده‌ايم، و اين بيگانگي، قبرستان همه‌ی آرزوهاي ما و عبث‌کننده‌ی همه تلاش‌هاي ماست..."


مجموعه آثار ۱ / با مخاطب‌های آشنا / ص ۲۵۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
20_05_2010 . 13:48
#5
کشف تازه
"... هنوز ما در قرن بیستم رهبران و روشنفکرانی را می‌بینیم که در مبارزه با غرب نمی‌دانند باید کجا را بگیرند و چه جبهه‌ای را برای مبارزه با دشمن و برای مبارزه با علل ناهنجاری و بدبختی در شرق انتخاب کنند(هنوز نمی‌دانند!) و هر روز به یک چیزی می‌چسبند. تازگی کشف کرده‌اند که علت همه‌چیز این خط فارسی است. روشنفکرها بعد از ۱۰۰، ۱۵۰ سال کار رسیدند به این‌جا!..."


مجموعه آثار ۱۸ / اسلام‌شناسی ۳ / ص ۶۱
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
20_05_2010 . 16:06
#6
قرن روشنفکران
"... قرن هفدهم، قرن روشنفکران نام دارد، قرن انتلکتوئل، یعنی طبقه‌ی روشنفکر، طبقه‌ای که دیگر تحت تأثیر آن سنت‌های منجمد مذهبی اروپایی نیست، آزاد شده، و به خودآگاهی رسیده و حالا می‌تواند بیندیشد. علامت انتلکتوئل این است که خود تجزیه و تحلیل می‌کند. در صورتی‌که آدم سنتی تجزیه و تحلیل نمی‌کند. چون گفته‌اند این جوری است، این جوری باید باشد، تمام است و عمل می‌کند. اما انتلکتوئل به صورت انتقادی، به صورت انتخابی یا پیشنهادی، تحلیل می‌کند.

قرن هجدهم قرن آزادی است، قرن انقلاب‌های آزادی‌خواهانه است، قرن انسان‌دوستی است. می‌بینیم که انتلکتوئل در اروپا، دیگر می‌تواند تجزیه و تحلیل کند، مغز پیدا کرده و احساس غریزی کور نیست. به انسان‌دوستی روی آورده، به آزادیخواهی روی آورده، به دموکراسی روی آورده، به انقلاب کبیر فرانسه روی آورده است.

قرن نوزدهم، اسم‌اش قرن ایدئولوژی است. می‌بینید که تحول چقدر منطقی انجام شده است. اروپا درست مثل یک فرد، این مراحل را گذرانده است. اول یک متعصب کور مقلد است، بعد کم‌کم به خودآگاهی می‌رسد، عصیان می‌کند علیه تعصب، و بعد..."


مجموعه آثار ۲۳ / جهان‌بینی و ایدئولوژی / ص ۸۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
02_07_2010 . 23:27
#7
کار اصلی هر روشنفکری
"... کار اصلی هر روشنفکری، در این جهان و این عصر، یک مبارزه‌ی آزادی‌بخش فکری و فرهنگی است، برای نجات آزادی انسان از منجلاب وقیح سرمایه‌داری و استثمار طبقاتی، نجات عدالت اجتماعی از چنگال خشن و فرعونی‌ی دیکتاتوری‌ی مطلق مارکسیستی، و نجات خدا از قبرستان مرگ‌آمیز و تیره‌ی آخوندیسم!..."


مجموعه آثار ۰۰ / ـــــ / ص ۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین / متن
.
16_07_2010 . 01:27
#8
غرب‌زدگی‌ی فاجعه‌آمیز
"... اشتباه بزرگ ما این است که هنگامی که روشنفکران مترقی‌ی ما از غرب‌زده سخن می‌گویند، خود را فراموش می‌کنند و آن را تنها در زنان و مردانی باز می‌شناسند که در آرایش و لباس و مصرف و سبک زندگی‌ی روزمره و ادا و اطوار اجتماعی و آداب معاشرت میمون‌وار و بی‌تشخیص و انتخاب از اروپایی تقلبد می‌کنند، در صورتی که فاجعه‌ی غرب‌زدگی و تقلید ناآگاهانه از غربی، شامل حال روشنفکران انقلابی و چپ‌گرا و رادیکال ما نیز می‌شود، و این‌گونه غرب‌زدگی به مراتب فاجعه‌آمیزتر و ریشه براندازتر از بیماری‌ی آن گروه فرنگی‌مآب بی‌دفاع توخالی و خوش زرق و برق، و در یک کلمه، "مصرف‌کننده‌ی " مدرن است... "


مجموعه آثار ۴ / بازگشت/ ص ۰۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین / متن
.
15_10_2010 . 03:27
#9
خطر ذهنی شدن
"... آدم‌هائی که همیشه با کتاب و فکر و… تماس دارند، در معرض این خطرند که کم‌کم از واقعیت‌های نسل‌شان و زمان‌شان و جامعه‌شان دور بشوند، بریده شوند، ذهنی بشوند، و فقط با کلمات و خیالات کتاب‌هایشان آمیزش داشته باشند، و بعد اندک اندک زبان‌شان، احساس‌شان، دردهاشان، و بینش‌شان، از آنچه در پیرامون و محیط‌شان می‌گذرد، فاصله بگیرد..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
21_10_2010 . 21:47
#10
فداکاری بیش‌تر، توقع کم‌تر
"... ما باید بیش‌تر فداکاری بکنیم و کم‌تر توقع داشته باشیم، برخلاف امروز که روشنفکر بیشتر توقع دارد و کمتر فداکاری. من ترجیح می دهم دو نسل، سه نسل کار کنند و بعد به تنیجه برسند. اما اگر در عرض ده سال به نتیجه برسیم، باز برمی‌گردیم به صد سال عقب‌تر. همیشه یک تجربه‌ی عجیب در افریقا و آسیا شده: کسانی که به سرعت به نتیجه رسیده‌اند، بعد، امتیازات قبل از انقلاب‌شان را هم از دست داده‌اند. من همه‌ی انقلابات زودرس را نفی می‌کنم..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۵۰۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
21_10_2010 . 22:03
#11
روشنفکر کارش رهبری جامعه نیست
"... روشنفکر رسالت‌ش رهبری کردن سیاسی‌ی جامعه نیست. رسالت روشنفکر خودآگاهی دادن به متن جامعه است، فقط و فقط همین، و دیگر هیچ. اگر روشنفکر بتواند به متن جامعه خودآگاهی بدهد، از متن جامعه قهرمانانی بر خواهند خاست که لیاقت رهبری کردن خود روشنفکر را هم دارند. و تا وقتی که از متن مردم قهرمان نمی‌زاید، روشنفکر رسالت دارد. یعنی که روشنفکر رسالت‌اش دادن خودآگاهی‌ی طبقاتی است در مقابل طبقه‌ی استثمارگر. بنابراین تمام رسالت روشنفکر در این جور خودآگاهی دادن است..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۴۹۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
21_10_2010 . 22:11
#12
ما حق نداریم مایوس شویم
"... در راه‌حل‌های اجتماعی نباید به کوتاه‌ترین راه اندیشید، بلکه باید به درست‌ترین راه فکر کرد. همه‌ی این روشنفکرها به خاطر این به نتیجه‌ای نرسیده‌اند که می‌خواستند چند تا راه کشف کنند و بعد به نتیجه برسند، و وقتی می دیدند به نتیجه‌ای نمی رسند، مایوس می‌شدند، و می‌رفتند شعر نو می گفتند. می‌گفتند هجده سال پیش چند دفعه رفتیم در خیابان جیغ و داد کردیم، دیدیم فایده‌ای ندارد، مایوس شدیم! ما حق نداریم مایوس شویم..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۴۹۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
18_11_2010 . 15:09
#13
روشنفکر کیست؟
"... روشنفکر کیست؟ روشنفکر، در یک کلمه، کسی است که نسبت به "وضع انسانی" خودش در زمان و مکان تاریخی و اجتماعی‌ای که در آن است خودآگاهی دارد، و این "خودآگاهی" جبراً و ضرورتاً به او احساس یک مسئولیت بخشیده است..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۲۵۵
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
18_11_2010 . 15:10
#14
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... روشنفکری یعنی مسئول بودن، یعنی امام زمان خود بودن..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۰۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین / بدون متن
.
18_11_2010 . 15:11
#15
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... روشنفکر، به معنای مطلق، "خداگونه‌ای" است در "جهان"، و "پیامبرگونه‌ای" است در "جامعه"، و "امام گونه‌ای" است در تاریخ. روشنفکری، نه فلسفه است، نه علم، نه فقه، و نه ادب و هنر، بلکه در یک کلمه، "علم هدایت" است، و نوعی "علم نبوت"، که نه چون فلسفه ذهنیت‌سازی است، و نه چون علم، نقش صورت اشیا و روابط‌شان است که در ذهن آن‌چنان که هستند، بلکه علم "شدن" است، و خبر دادن از "راه"، که از "خودآگاهی وجودی"ی آدمی سرچشمه می‌گیرد، و بنابراین، در ذات خود "دعوت" را به همراه دارد، و بنابراین، "مسئولیت" را..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۰۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین / بدون متن
.
18_11_2010 . 15:12
#16
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... روشنفکر عبارت است یک انسان آگاه نسبت به ناهنجاری‌های اجتماعی، آگاه به عوامل درست این تضاد و ناهنجاری، آگاه نسبت به نیاز این قرن و این نسل، و مسئول در ارائه‌ی راه نجات جامعه از این وضع ناهنجار محکوم و تعیین راه‌حل ایده‌آل‌های مشترک برای جامعه، و بخشیدن یک عشق و ایمان مشترک جوشان به مردم، که در متن سرد و منجمد اجتماع منحط سنتی‌اش حرکت ایجاد کند و آگاهی و خودآگاهی خویش را به مردم‌اش منتقل نماید، و در یک کلمه، برای جامعه‌اش پیغمبری کند، ادامه‌دهنده‌ی راه پیامبران تاریخ که ایجاد عشق و ایمان و هدف و حرکت بود برای "هدایت و عدالت"، زبان‌اش متناسب با این زمان، و راه‌هایش متناسب با این ناهنجاری‌ها، و سرمایه‌اش متناسب با این فرهنگ..."


مجموعه آثار ۲۰ / چه باید کرد؟ / ص ۰۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین / بدون متن
.
11_10_2011 . 00:33
#17
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"...روشنفکر مسلمان- که شماره‌اش بسیار کم است- یک پیامبر است، پیامبری که جبرئیلش محمد است، همین!..."


مجموعه آثار 1 / با مخاطب‌های آشنا / ص142
.
25_10_2011 . 10:58
#18
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"...هر کسی نه تنها به میزان معلوماتی که دارد عالم است، بلکه به میزان مجهولاتی که در عالم احساس می‌کندعالم است..."


مجموعه آثار 8 / نیایش / ص50

.
29_11_2011 . 01:09
#19
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"...کسی که ساده‌تر از طرز عارف شدن باباطاهر عریان، روشنفکر شده، در هر گونه اظهار نظری و صدور حکمی؛ در هر باب، مطلقاً آزاد است و از هر انتقاد و اعتراضی مصون، چه، چنین کسی مسیحی را که امپراطوری بردارش می‌کشد و محمدی را که امپراطوران را به خاک می‌افکند، مسیحیتی را که اتهامش مذهب اسیر بودن است و اسلامی را که اتهامش مذهب شمشیر بودن، و سن‌پلی را که پایه ایمان را فقر می‌نامد و ابوذری را که فقر را پایگاه کفر...از یکدیگر تمیز نمی‌دهد..."

مجموعه آثار5 / ما و اقبال / ص235
.
01_12_2011 . 21:05
#20
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"...ضدروشنفکران هم که خيال مي‌کنند، اثر مذهبي حتماً بايد قلمبه سلمبه و زشت و نثري مفاتيحي باشد اگر نه علمي و اسلامي نيست! بوي کفر مي‌دهد! آنها فراموش مي‌کنند که برخي آثار ادبي از نويسندگان مسئول، ارزش ادبي بالايي دارد، و اينها هم فراموش کرده‌اند که متون اساسي اسلامي ما، و دو اثر اصلي ما که هم اصيل‌ترين و هم قديم‌ترين است، به عنوان اثر ادبي و از نظر فصاحت و بلاغت و زيبايي تعبير و موسيقي کلام معجزه‌آسا است و اين يکي سخن وحي است: قرآن، (که به اعتقاد اکثر مفسرين از نظر زيبايي ادبي تحدي مي‌کند و مي‌گويد اگر مي‌توانيد، همه‌تان جمع شويد و مثل يک سوره‌اش بياوريد!) و ديگري سخن معصوم، علي! نهج‌البلاغه..."


مجموعه آثار33 / گفتگوهای تنهایی / ص1047

.
14_12_2011 . 22:06
#21
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... اگر به مردمی که به اسلام ایمان دارند، آشنایی و آگاهی اسلامی بدهم و اگر چشم آنان را نیز مانند قلبشان به این تاریخ پرحماسه و حرکت مکتب پر از جنبش و شعور زندگی بگشایم، رسالت خویش را به عنوان یک روشنفکر آگاه انجام داده‌ام. روشنفکر جز این رسالتی ندارد که بر اساس فرهنگ و شخصیت معنوی و ملی یک جامعه، بدان خودآگاهی ملی یا طبقاتی بدهد..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۱۰۳

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
18_12_2011 . 03:20
#22
جملات شریعتی درباره روشنفکر
"... در اروپا یک سمفونی که گذارده می‌شود از ده نفر شاید شش نفر، هفت نفر اعتراض می‌کنند که خاموشش کن؛ یک جاز که زده می‌شود، از ده نفر، شاید هفت یا هشت نفر بگویند که این وز وزها چیست، سر و صداها چیست، خاموشش کن، اعتراض می‌کنند؛ با این‌که با جاز آشنا هستند، با این‌که با سمفونی آشنا هستند، مال خودش است، موسیقی خودش است. اما کدام شرقی است که جرأت چنین اعتراضی را داشته باشد ؟ در این‌جا همه آن‌ها را دوست دارند! چرا ؟ چون‌که برای ما جاز یکی از انواع موسیقی نیست، برای ما سمبلی است که حکایت از یک فرهنگ بهتر، یک سلیقه تلفیق‌یافته‌تر و یک زیبائی هنرشناسانه برتر از ماست؛ بنابراین، نه تنها تحملش می‌کنیم، بلکه می‌کوشیم آن را بپذیریم؛ چرا که اگر نپذیریم، اعتراف کرده‌ایم که وابسته به همان نژاد پست‌تریم، وابسته به یک ذائقه وحشی‌تریم، و وابسته به فرهنگ بومی هستیم. این است که خیال کردیم روشنفکر و اروپائی‌شناس شدیم..."


⚡️ مجموعه آثار ۲۵ / انسان بی خود / ص ۳۴۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان