تعیین نام حزب
07_06_2010 . 01:30
#1
تعیین نام حزب
گامی فراپیش





دوستان گرامی!
نظر خود را درباره‌ی انتخاب نامی مناسب، برای یک حزب در خط شریعتی، در راستای آرمان "عرفان، برابری، آزادی" اعلام نمائید.

ـــــــــــــــــ

نام‌های پیشنهادی

حزب سوسیال دموکراسی معنوی
اندیشه‌ی شریعت
یاوران کویر
حزب سوسیال دموکراسی معنوی
حزب خداپرستان سوسیالیست
حزب خداپرستان سوسیال دموکرات
حزب رشد
حزب سوسيال دموكراسي توحيدي
حزب شریعت‌مداران
حزب عرفان، برابری، آزادی
حزب یاران و طرفداران علی شریعتی
حزبِ توحید
ـــــ



ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
07_06_2010 . 01:44
#2
حزب سوسیال دموکراسی معنوی
با سلام
به نظر من، با توجه به آرمان معلم عزیزمان، یعنی تثلیث جادوئی‌ی "عرفان، برابری، آزادی"، که بیانگر گرایش سوسیالیستی در عرصه‌ی اقتصادی، و گرایش دموکراتیک در عرصه‌ی سیاسی، و گرایش معنویت‌گرایانه و عرفانی در عرصه‌ی فرهنگی است، من نام "حزب سوسیال دموکراسی معنوی" را که با دقت تمام از سوی "کانون آرمان شریعتی" در برخی از صفحات خویش بعنوان مضمون خط فکری‌ی "سیدجمال ـ اقبال ـ شریعتی" مطرح شده است را پیشنهاد می‌کنم.


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 03:30
#3
یاوران کویر
"حزب سوسیال دموکراسی معنوی"

ضمن احترام به مهراوه ، به نظرم انتخاب این نام برای تشکیل یک حزب مخاطب را دچار چندگانگی‌ی متضادی می‌کند، و به قول عامه‌ی مردم، اسمی قلمبه سلمبه است.

از اسامی‌ای که من به نظرم می‌رسد شاید نام اندیشه‌ی شریعت یا یاوران کویر نامی در خورتر باشد.


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 16:57
#4
نظر کانون آرمان شریعتی
دوستان گرامی!

اصطلاح "سوسیال دموکراسی معنوی"، اولین بار از سوی رضا علیجانی، یکی از شریعتی‌شناسان بزرگ حال حاضر، ابداع شده است، و کانون آرمان شریعتی این اصطلاح را به عنوان شعار خویش در شبکه‌های اجتماعی برگزیده است. این اصطلاح جهت‌گیری شریعتی را در سه بعد اقتصادی (نظام سوسیالیستی)، سیاسی (نظام دموکراتیک)، و فرهنگی ( معنویت‌گرائی) به خوبی مشخص می‌کند.

این اصطلاح شکل تحققی‌ی آرمان بزرگ شریعتی، یعنی آرمان "عرفان، برابری، آزادی" است.

کانون آرمان شریعتی نام "حزب سوسال دموکراسی معنوی" را مناسب‌ترین نام برای یک حزب پیرو آرمان‌های شریعتی، در سپهر واژگان طبقه‌ی روشنفکر می‌داند، هرچند شاید این واژه در فرهنگ توده‌ای چندان جذاب نباشد.

کانون آرمان شریعتی


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 17:08
#5
حزب خداپرستان سوسیالیست
دوستان عزیز!

من از نظر احساسی نام "حزب خداپرستان سوسیالیست" را زیباترین نام برای یک حزب طرف‌دار اندیشه‌های دکتر شریعتی می‌دانم، اما بر این امر واقفم که این اصطلاح تنها دو بعد (معنویت، سوسیالیسم) از سه بعد موجود در آرمان شریعتی (معنویت، سوسیالیسم، دموکراسی) را در بر می‌گیرد. این نام فاقد شعار "دموکراسی" می‌باشد که یکی از اساسی‌ترین ارکان یک نظام سیاسی، و تنها روش ممکن در شکل‌گیری روابط انسانی‌ی درون‌حزبی است. ضمن آن‌که این نام آینه‌ی تمام‌نمای اندیشه و آرمان شریعتی نمی‌باشد. اما بر این باورم که این نام از جذابیت‌های توده‌ای‌ی بیش‌تری برخوردار است.

نام حزب خداپرستان سوسیال دموکرات نیز نام مناسبی است.


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 17:59
#6
تعیین نام حزب
حزب فرصتی دموکراتیک برای گروه هایی است که در گرد یک باور (فرهنگی، سیاسی و...) و منافع، جمع می‌آیند، تا برای رسیدن به قدرت تلاش کنند، تا قدرت در جامعه به دور از خشونت دست‌به‌دست شود. از این رو، آنچه در فضای دموکراتیک، که بستر شکل‌گیری احزاب استآ حائز اهمیت است، بدنه‌ی جامعه یعنی مردم می باشند. هر حزبی بر مبنای مقبولیت در میان مردم توان به دست گرفتن قدرت را خواهد داشت. و از سویی مردم یک حزب را از میان احزاب دیگر به این دلیل انتخاب می‌کنند که آن‌را پاسخگوی مشکلات جامعه‌ای می‌بینند که احزاب دیگر فاقد پاسخگویی‌ی بدان هستند.

از این رو، برنامه‌ی حزب برای رفع مشکلات و ایجاد چشم‌اندازی نوین، مهمترین بخش یک حزب است. در این‌جا دو رویکرد کلی برای نام‌گذاری وجود دارد: کسانی این ایجاد تمایز (هویت‌بخشی به خود) را با نام خود و مرام‌نامه‌ی خود ایجاد می کنند، و دسته‌ای دیگر کسانی که تمایز خود را نه در نام بلکه در مرام‌نامه‌ی خود مشخص می‌نمایند در این دو سه دیدگاه فوق، هر دو دسته قابل مشاهده است. "یاوان کویر" نوع دوم و "حزب سوسیال دموکراسی معنوی" از نوع اول است.

به نظر من، در تعیین نام حرب، نه باید آنقدر به دنبال آن بود که همه‌ی مرامنامه در آن بگنجد، و نه آنقدر خالی از نشانی از نگاه موسسین آن. در ضمن در تعیین نام می‌باید به نگاه بین‌امللی به نام انتخابی برای حرب هم دقت شود. به عنوان مثال واژه‌ی "شریعت" در پیشنهاد بالا، در نگاه بین‌المللی، مفهوم بنیادگرایی را در نگاه آنان متبادر می‌کند، هر چند که این واژه در ادبیات شریعتی هم مورد تاکید نیست.

من هم مثل سایر عزیزان به نام خواهم اندیشید، و آن را در اینجا پیشنهاد خواهم داد.


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
08_06_2010 . 19:03
#7
حزب دویست و یکم
با سلام

اول این‌که : با توجه به اینکه در حال حاضر حدود ۱۷۰ حزب و سازمان مجوزدار که البته بعضی مانند مشارکت و مجاهدین انقلاب ممنوع‌الفعالیت شدند و حدود ۳۰ حزب و سازمان بدون مجوز مانند نهضت آزادی و غیره هم وجود دارند، ۲۰۱‌مین حزب برای چیست؟

دوم این‌که : در سایت ملی ـ مذهبی‌ها در بخش آثار مقاله‌ای بنام منشاء و نقش احزاب از "مصیب دوانی" گذاشته شده که درباره‌ی سه پایه‌ی اصلی‌ی حزب یعنی ۱. اندیشه یا تفکر، ۲. نیروی اجتماعی که حزب آنها را نمایندگی می‌کند، و ۳. برنامه. به طور مشروح توضیح می‌دهد و با تطبیق این سه بر ۲۰۰ احزاب ایرانی، شاید کمتر از ده تا واقعاً حزب باشند.

سوم این‌که : پسوند "معنوی" بهتر از "اسلامی" یا "خداپرست" است، زیرا یک بودایی هم، که معروف به دینِ بی‌خداست، اما جهان غیب و معنویت را قبول دارد، می‌تواند عضو شود و یا هر دین دیگری غیر از اسلام.


تاریخ انتشار : ۱۸ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
08_06_2010 . 21:29
#8
تعیین نام حزب
سلام
من نام "رشد" را پیشنهاد می‌کنم.


تاریخ انتشار : ۱۸ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
09_06_2010 . 10:56
#9
نسخه‌اي كه او پيچيد شفا نداد
مگر دولت اجازه می‌دهد شما حزب تشكيل دهيد كه دنبال اسم‌اش می‌گرديد؟ دكتر شريعتي اگر امروز بود اصولاً حرفي براي گفتن نداشت. نسخه‌اي كه او پيچيد شفا نداد و راهی كه نشان داد به بن‌بست رسيد.


تاریخ انتشار : ۱۹ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
10_06_2010 . 04:31
#10
حزب سوسيال دموكراسي توحيدي
با سلام به دوستان

داشتن ايدئولوژي براي حزب يك ضرورت است. حزب بدون پشتوانه‌ی فكری و ایدئولوژيكی، به قول مرحوم آل‌احمد، هرهري مذهب می‌شود. و دوستانی كه فكر می‌كنند دوران ايدئولوژي به سر آمده، حرف خود آن شهيد (شريعتي) است كه مي‌گويند. اما ايشان به بن‌بست رسيدن ايدئولوژي‌های موجود انساني را گفته و در ورای آن به شكوفائی‌ی يك ايدئولوژی‌ی اسلامی اميد بسته بود. بنابراين بدون داشتن يك برنامه‌ی ايدئولوژيكی امكان رسيدن به سرمنزل مقصود نخواهد بود.


نام حزب

با توجه به پيشنهاد رضا عليحاني، اسمِ سه موردي بسيار پسنديده است، و مورد اول و دوم شفاف و در اذهان عمومي روشن و در فرهنگ جهاني يك كلمه‌ی استاندارد است، و داراي مفهوم و معناي خاص خود. اما در مورد سوم نظر به اين‌كه كلمه‌ی معنوي تكيه‌گاه درستي در معنا و مفهوم ندارد، و هم‌چنين در برگيرنده‌ی پايه‌های اساسی‌ی اتكايي براي داشتن اين معنويت روشن نشده، و با توجه به اينكه پايه‌گذاران آن مسلمان مومن به اسلام راستين حقيقت (بدون پوستين و مصلحت) هستند، و همين‌طور صف‌آرايي كه در اسلام نسبت و كافران و بت‌پرستان وجود دارد، به نظر بنده اگر به جاي كلمه‌ی "معنوي" از كلمه‌ی "توحيدی" استفاده شود بهتر است. اگر حزب سوسيال دموكراسي توحيدي نام‌گذاري شود، براي پيروان راه شريعتي بسيار برازنده خواهد بود.


تاریخ انتشار : ۲۰ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
10_06_2010 . 22:41
#11
تعیین نام حزب
اول می‌خواستم بپرسم : هدف از ایجاد حزب ظهور قطب سوم است یا وابستگی به یکی از این دو جناح؟
اسم پیشنهادی من "شریعت‌مداران" است.


تاریخ انتشار : ۲۰ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
27_06_2010 . 23:41
#12
تعیین نام حزب
سلام!

دوستان! من صحبت‌های دوستان را خواندم، ولی این سئوال پیش می‌آید که :
آیا برای تاسسیس حزب اول احتیاج به نام است یا اینکه اول باید شرایط آن و کارهائی را که برای تشکیل یک حزب لازم است انجام داد؟

به نظر من هواداران شریعتی هنوز به مرحله‌ی تعیین نام حزب نرسیده‌اند.

دوماً، می‌خواستم نظر دوستان را در این مورد بدانم که :
اگر در حزبی که می‌خواهد تاسیس شود، یک غیرمسلمان تقاضای عضویت کند، در آن صورت نظر دوستان چیست؟

با تشکر


تاریخ انتشار : ۶ / تیر / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
29_10_2010 . 17:29
#13
تعیین نام حزب
بهترین نام را آقای علیجانی پیشنهاد نموده‌اند. اما واقیعیت این است که توده‌ی مردم ما هنوز از نام سوسیالیزم به وحشت می‌افتند و آنرا عین بی‌دینی می‌دانند. شاید همان نام حزب عرفان، برابری، آزادی جذاب‌تر و جذب‌کننده‌تر باشد. چون هدف یارگیری از توده‌ی مردم با هر میزان سواد و آگاهی است. و نه فقط روشنفکران.

عرفان، مورد پذیرش هر انسان صلح‌جو و ترقی‌خواهی است، با هر نوع دین و مذهب و مکتبی.
برابری، آرزوی هر انسان فقیر و انسان منصفی است که از این همه شکاف طبقاتی رنج می‌برد.
آزادی، واژه‌ای است که هر عالم و عامی درک‌اش می‌کند و در سودای آن است.

در این صورت، ضمن اینکه رعایت امانت در آرمان دکتر شریعتی شده، زبان فارسی نیز پاس داشته شده است.

اگر تمایل قلبی من ملاک باشد. نام دلخواهم : حزب یاران و طرفداران علی شریعتی است.


تاریخ انتشار : ۷ / آبان / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
01_12_2010 . 05:24
#14
تعیین نام حزب
در ابتدا، محدوده و سیطره‌ي فعالیت حزب باید مشخص شود. جغرافیای فعالیت و مشخص شدن نوع و نحوه‌ي آن نیز بسیار ضروری است. پس از گذر از این مرحله است که می‌توان پیرامون نام آن به نقد و نظر نشست...

از آنجا که جدی‌ترین گزینه‌ي مطرح شده در موارد فوق اصطلاح "سوسیال دموکراسی معنوی" است، ذکر چند نکته ضروری است:
پیرامون اصطلاح "سوسیال دموکراسی معنوی" باید عرض کنم که به باور من باید دید که مراد و مقصود شریعتی از سوسیالیسم - دموکراسی و معنویت چیست ؟

او یکی از ناقدان جدی سوسیالیسم (به خصوص شرقی) بود. گرچه به‌نسبت گستره‌ي انتقادات و خورده‌گیری‌های او از کاپیتالیسم - لیبرالیسم و فاشیزم ... کمتر بوده است، اما شریعتی چندان میانه‌ای هم با سوسیالیسم (موجود و حاکم در زمانه‌ي خود) و مارکسیسم و ... نداشته است. از این رو، او آگاهانه از نکات ویژه و سودمندی‌ها و آرمان‌های بنیادین و غایی و جهان شمول این عناصر استفاده می‌کند و معانی و مفاهیم ذهنی خود را غنی و تکمیل می‌سازد اما زیربار آن ایدئولوژی‌ها نمی‌رود. او آگاهانه و عامدانه از عبارت "سوسیالیسم" در تثلیث رهایی‌بخش خود نامی ‌نمی‌برد و از آن پرهیز می‌کند.

دموکراسی در باور و نظر شریعتی همچون یک گزینه‌ي اجباری می‌نماید!
او در نهایت جامعه و حاکمیت دموکراتیک را نسبت به مدل‌های رایج حکومتی دیگر همچون نسبت بد و بدترین می‌داند و دموکراسی را اساسا « کمتر بــــد » می‌شناسد و معنا می‌کند. دموکراسی نزد شریعتی، بعنوان سیستمی با مشخصات کمترین بد شناخته می‌شود و به ناچار و آنهم به اکراه، مدل حکومتی نسبتا مطلوب دست‌یافتنی را یک حکومت دموکراتیک می‌شناسد. (اساس و بنیاد اندیشه و فکر شریعتی، حکومتی نزدیک به آنارشیسم است که معنا و مفهوم آن در این مجال نمی‌گنجد)

معنویت نیز باید مشخص گردد. شریعتی خود یکی از منتقدان جدی معنویت‌های منحط و خام و خمار است!
او حتی تا حضرت مولوی پیش می‌رود و با ارادت فوق‌العاده‌ای که به مولانا دارد، اندیشه و روش او را نیز به چالش می‌کشد. تیپولوژی و متد اندیشه‌ي شریعتی پیرامون معنویت‌گرایی، خود داستان مفصلی است که هنوز هم که هنوزه، برای بسیاری از آگاهان و پیروان او نیز مشخص نگشته است...

با این همه، شعار "۱- آزادی ۲- برابری ۳- عرفان" (براساس ضرورت زمانه) ضمن مختص بودن به شریعتی، نزدیک‌ترین و درونی‌ترین میراثی است که از دکتر بجای مانده است و تا به امروز نیز بدرستی رمزگشایی و فهم نشده است.
اما سئوالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که آیا اساسا چنین نامی(جدای از مباحث سیاسی - حقوقی - اجتماعی) زیبنده‌ي نام یک حزب در این زمانه می‌باشد یا خیر؟
.
01_12_2010 . 19:13
#15
تعیین نام حزب
!= تشکیل حزب یک امر فطری است چون فرد توانای تولید نیرو برای تحولات اجتمائی را ندارد ممکن است در زمینه اندیشه داشته با شد اما در زمینه عملی ندارد باید مردم را بسوی خود جلب کند و با محوریت ان اندیشه و با دست خود مردم ان اندیشه را به عمل در اورند و بنا بر اندیشه توحیدی هر پدیده وقتی می تواند ظهور پیدا کند که مجموعه ای از اجزاء به توحید برسند ودر اینجا مجموعه ای از انسانها بر مبنای یک اندیشه به توحید می رسند و این همان تشکیل حزب است
2= نام حزب باید بر گرفته شده از خود اندیشه و موافق فرهنگ عمومی و زبان عمومی انسانهای ان جامعه باشد بنا بر این استفاده از کلمات خارجی به این دلیل مناسب نیست ما باید پاسدار فرهنگ ایران و زبان پارسی هم باشیم تمام اندیشه توحیدی در یک کلمه به توحید می رسد و ان ایجاد جامعه توحیدی که آرمان این اندیشه است و این ارمان در عمل به حقوق عمومی مردم ظهور می کند بنا بر این یک پیشنها این است نام حرب = حزب حقوق مردم ایران باشد هم با فرهنگ و هم با زبان ملی و هم با اندیشه توحیدی همسو و هم جهت و هماهنگ است و نامی همه فهم است نباید نام حزب فقط مناست روشنفکران باشد انها همه چیز را می فهمند وهر نامی باشد برای ایشان فرقی نمی کند اما برای عموم مردم باید نام حزب همه فهم اسان و راحت و پر معنا باشد کلمه حق و حقوق را همه می فهمند و بنظر می رسد هر اسمی هم که حزب داشته باشد کلمه حق و حقوق در ان گنجانده شود مناسب است
3- پس از تشکیل حزب برای حزب دو مرحله باید برنامه ریزی شود
الف - مرحله تبلیغ و و بیان اهداف و روشنگری و یاد اوری انسانیت انسان که موجودی حقوقمند است و تبیین موانع به عمل در اوردن حقوق و اماده سازی مردم برای یک اقدام برای بر داشتن این مونع تا بتوان به مرحله بعدی که جاری کردن حقوق انسان در جامعه است وارد شود در کنار این سئولات و ابهام هائی مردم دارند در مرحله اول باید تمام ابهامات رفع شود تا وقتی در مورد یک چیزی ابهام وجود دارد حرکت گیر است برای این خاطر ما باید احیای فکر دینی کنیم یعنی انچه را که به علت رسوبات اندیشه های بیگانه بر دین شده باجهان بینی توحیدی بزداییم و و دین مرده و ایات مرده را با دمیدن روح یعنی توحید بر انها انها را زنده کنیم معانی توحیدی از انها استخراج واجتهاد کنیم این کار دشمن را خلع سلاح می کند و حزب متهم به خوارج شدن از دین نمی شود و ........
ب- در مرحله اقدام به رفع موانع حزب باید مجدانه فعال باشد پس از رفع موانع خود را برای کسب حکومت با ارائه بر نامه عملی خود به جامعه عرضه کند ودر این مرحله در کنار فعالیت برای کسب قدرت از راه مرد م همواره مرحله تبیین اندیشه را با توانائی بیشتر ادامه باید بدهد و برای کسب قدرت نباید اصول و معیارهای توحیدی خود را کنار بگذارد اگر هم نتوانست قدرت را کسب کند همیشه به عنوان نیرو ی جانشین با امتحان دادن دیگرا ن و رفوضه شدن انها اماده باشد مانند مرحله ای که امام علی به حکومت رسید با این تفاوت که امروز مردم مانند مردم ان زمان جاهل نیستند و کار ما از امام علی راحتتر است منبع همه افکار ما قران است از اینرو باید گفتمان قران را بدانیم و بتوانیم بقول دکتر با قران دیالوگ کنبم گفتمان قران در یک جمله خلاصه شده است

قران بیانگر حوادث واقع شونده تکراری و مستمر تاریخ است از اینرو قران یک کتاب تاریخی است با این تفاوت که فقط گذشته را بیان نمی کند چون همانطور که گفیم بیانگر حوادث واقع شونده تکراری و مستمر است پس قران نه تنها تاریخ گذشته بلکه تاریغ حال و اینده هم هست همان چیزی که در گذشته شده باز همان خواهد شد فقط ما باید بر پایه اصول راهنمای توحیدی بشانسیم کدام حادثه واقع شونده تکرار است کدام حادثه واقع شوند مستمر است
انچه که با اصول راهنمای توحید ی = توحید می دهد حق است و حق مستمر است حق همه زمانی و همه مکانی است و انچه که با اصول راهنمای توحید ی -= تعارض -تضاد - تناقض دارد باطل است با اینکه تکرار شونده است مانند مرض سرطان قطع می کنند از جای دیگر سر می زند اما مستمر نیست به همین دلیل همه زمانی و همه مکانی نیست اینجا هست انجا نیست این زما ن هست در زمانی دیگر ممکن است نباشد ااز اینرو گفته ان عمر باطل صفر است عمر حق بمانند خدا چون ایه خداست تا بی ......... است و این اطمینان را به انسان می دهد تا شهادت با باطل مبارزه کند نتیجه اینکه حزب باید زبان حق باشد حق فکر کند حق بیان کند حق عمل کند و ا ین سه را به توحید برساند ان موقع است که پندار نیک و گفتار نیک و کردار نیک تجلی پیدا می کند که ریشه فرهنگ و زبان ایرانیت و دیانت است

ان شاء الله



.
21_01_2011 . 22:47
#16
تعیین نام حزب
بنده سر نام حزب به چالش برنمیخیزم، اما برای امروز هرگونه حرکت فردی و نیز حزبی را عقیم می‌دانم...به نظر بنده امروزه و با توجه به موقعیت امنیتی و فضای بسته‌ی کشور حرکتهای گروهی بیشتر بازدهی دارد (به تز نهادهای مدنی تقی رحمانی بیشتر معتقدم)....فعالیتهای گروهی، آری. فعالیتهای انفرادی یا حزبی خیر.
.
18_10_2011 . 10:18
#17
تعیین نام حزب
باسلام
من هم نام حزب راحزب یاران وطرفداران شریعتی می نامم.بایدنام حزب مشخص کندکه طرفداران شریعتی به تمام اصولی که استاداعتقادداشت باوردارند.
.
17_11_2011 . 18:41
#18
اندیشه شریعت
سلام
اسم بسیار زیبا و با مسمایی است که ما میتوانیم هدف روشنگری راه خود و دکتر رو با اون نشان بدیم
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 6 مهمان