جملات سارا شریعتی درباره شریعتی
14_06_2011 . 19:28
#1
جملات سارا شریعتی درباره شریعتی
سارا شریعتی





دوستان گرامی!
منتظر دریافت اطلاعات شما درباره این موضوع هستیم.



ـــــــــــــــــــــــــــــــ
.
15_06_2011 . 20:53
#2
جامعه‌شناسی شریعتی
"... شریعتی از اولین کسانی بود که رویکرد علوم انسانی و علوم اجتماعی را در تحلیل جامعه و تاریخ خود برگزید، و از آن به سختی دفاع نمود. هنوز در برابر رویکردهای جدیدی که در کار مطالعه‌ی دین اتخاذ شده است ـ رویکرد علمی، معرفت‌شناختی، فلسفی ـ رویکرد شریعتی با استفاده از روش‌های علوم انسانی شاخص است. او بود که بسیاری از مفاهیم و چهره‌های جامعه‌شناسی را، از کلاسیک‌ها گرفته (مارکس، وبر، دورکیم، موس)، تا متاخرین (گورویچ، لوفور، هالبواکس، برک)، به‌رغمِ آن شرایط سخت و ملتهب سیاسی، به جامعه‌ی ما معرفی کرد، آن هم در زمانی که جامعه‌شناسی هنوز رشته‌ای جوان بود، بسیاری از منابع و متون اصلی ترجمه نشده بود، و این رشته، از نهادها و نشریات تخصصی‌ی خود محروم بود. حجم صفحات و سخنرانی‌هایی که شریعتی به معرفی و تحلیل آرای این جامعه‌شناسان اختصاص داده است، با هیچ چهره‌ای در زمان خودش، و حتی در مواردی گرایش دارم بگویم در زمان ما، قابل مقایسه نیست. بسیاری از نظریات جامعه‌شناسانه‌ی وی، امروزه هم هم‌چنان، گاه بی‌ذکر مرجع و رفرانس، مورد استناد قرار می‌گیرند. از این روست که بر طبق بسیاری از پژوهش‌های میدانی، اغلب هم‌نسلان من، با جامعه‌شناسی از طریق شریعتی آشنا شدند، و تا مدت‌ها این رشته با نام شریعتی پیوند خورده بود. این یک داده‌ی ابژکتیو است، چه موافق افکار او باشیم، چه مخالف.

و اما دوران تحصیل شریعتی در اروپا، سال‌های شصت میلادی، مصادف با تولد چپ‌نو و نوعی وجدان رادیکال بود. این دوره، دوره‌ی جنبش‌های ضد استعماری، نه گفتن به جنگ ویتنام، اخلاق نفی، توجه به طردشدگان تاریخ، و مشخصاً، دوره‌ی جنبش دانشجویی است. دوره‌ای که سارتر و مارکوزه از چهره‌های مسلط آنند. شریعتی از این فضا تاثیر می‌پذیرد، و هم‌زمان با چهره‌های فکری جهان‌سوم‌‌گرایی (فانون، سه‌زر، اوزگان) آشنا می‌شود. وی تحت‌تاثیر مکتب فرانسه(سوسیالیسم فرانسوی)، بر نقش انتقادی، رهایی‌بخش، و معطوف به تغییرِ علوم‌اجتماعی تکیه دارد، و در برابر پوزیتیویسم، سیانتیسم، و فوکونکسیونالیسمی که با اوج‌گیری‌شان، نقش انتقادی‌ی این علوم را به سایه بردند، موضع می‌گیرد. توجه وی به فرهنگ، و برجسته کردن مفهوم آگاهی هم متعین و هم تعیین‌کننده شرایط مادی، یافتن تعادلی دیالکتیک میان زوج "زیربنا ـ روبنا"، نشان دادن اهمیت نقش اجتماعی‌ی دین، نقد جامعه‌ی سرمایه‌داری، عقلانیت ابزاری، و مدرنیته‌ی تک‌خطی...، همه از ویژگی‌های ممتاز جامعه‌شناسی‌ی شریعتی، و قرابت‌های تحلیل وی با سنت انتقادی است. او نظم اجتماعی را موضوع مورد مطالعه خود قرار می‌دهد، نه روابط اجتماعی را. جامعه‌شناسی‌اش، معطوف به تغییرات است، نه کارگزار نظم اجتماعی، و سلطه را در همه‌ی وجوه آشکار و پنهان آن هدف قرار می‌دهد.

یکی از درخشان‌ترین تحلیل‌های وی، در متن همین سنت انتقادی، نظریه‌ی "استحمار کهنه و نو" است، زمانی که کل جنبش فکری و سیاسی ایران، سلطه‌ی سیاسی را نشانه گرفته بود، و سنت مارکسیستی بر سلطه‌ی اقتصادی تاکید می‌کرد، شریعتی نظریه‌ی استحمار را مطرح نمود. استحماری که به سلطه‌ی آشکار مشروعیت می‌بخشد و آن را طبیعی جلوه می‌دهد. همین دغدغه را ما در جامعه‌شناسی‌ی انتقادی، که مفهوم الیناسیون را بازخونی می‌کند، می‌یابیم. چرا و چگونه افراد نا‌برابری‌های آشکار و توجیه‌ناپذیر را می‌پذیرند، طبیعی می‌پندارند، و از آن تبعیت می‌کنند؟ چگونه افراد سلطه را درونی کرده و مشروع جلوه می‌دهند؟ از این روست که جامعه‌شناسی‌ی شریعتی نیز همواره در معرض همان نقدهایی قرار می‌گرفت که جامعه‌شناسی‌ی انتقادی در همه‌جا با آن مواجه بود، و هم‌چنان هست. دوگانه‌‌های بنیانگذار این رشته، دوگانه‌ی فکت و ارزش، علم و ایدئولوژی، خرد و کلان، توضیح و تبیین،... همگی پاسخ‌های متفاوت به این پرسش مقدماتی بود که: آیا جامعه‌شناسی می‌بایست در خدمت نقد کلان اجتماعی قرار گیرد؟ یا این رویکرد کلان انتقادی، جامعه‌شناسی را از پروژه‌ی علمی خود منحرف خواهد کرد؟ و در این صورت، پروژه‌ی علمی‌ای که به دغدغه‌های انسان و جامعه بی‌‌توجه است، اصولاً به چه کار خواهد آمد؟..."


برگرفته از مقاله : تقصیر ولتر است!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.




موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  جملات سارا شریعتی shervin 3 3,770 15_06_2011 . 20:13
آخرین ارسال: shervin

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان