جملات شریعتی درباره مارکسیسم
23_12_2009 . 15:08
#1
جملات شریعتی درباره مارکسیسم



دوستان گرامی!
جهت تهیه آرشیوی برای دسته‌بندی موضوعی اندیشه‌های شریعتی، جملات شریعتی درباره مارکسیسم را با ذکر شماره مجموعه آثار و صفحه مربوطه، در این بخش وارد نمائید.


ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
13_04_2010 . 00:40
#2
هشدار پرودون به مارکس
"... پرودون در یکی از نامه‌هایش به مارکس نوشته است که : "ما اگر می‌خواهیم کاری انجام دهیم باید خیلی متواضعانه باشد، و فقط برای آگاهی خلق این کار را بکنیم، و دومرتبه پیغمبربازی راه نینداخته و خود را به صورت آمر و ناهی مردم به آنها تحمیل نکنیم، و بنیانگذار یک دین و فرقه‌ی تازه‌ای در دنیا نشویم، زیرا من از اینکه این مکتب تو فردا به صورت کیش دولت در بیاید و دولت‌پرستی جانشین خداپرستی شود، می‌ترسم"..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۷۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
13_04_2010 . 00:45
#3
نظام دولت‌پرستی و کیش رهبرستایی
"... پس از انقلاب اکتبر، با ظهور استالینیسم و مائوئیسم، که از کمونیسم یک جامعه‌ی منجمد و سرد و خفقان‌آمیز و هولناک سراپا بوروکراتیک [ساخت]، بر اساس اکونومیسم و نظام دولت‌پرستی و کیش رهبرستایی که در آن سیاست، اقتصاد، عقیده، فلسفه، علم، و ادبیات و حتی هنر و ذوق و زیبایی از طرف ادارات دولتی مربوطه بر همه دیکته می‌شود و هر که کلمه‌ای را غلط بنویسد، یا خائن است و یا دیوانه! و هر ابتکاری حرام است و هر اجتهادی بدعت و هر تجدید نظری کفر و هر که، هر جا و هر وقت، تا قیام قیامت، از نص کتاب منزل یا حدیث نبی مرسل یا امر امام مفترض‌الطاعة یا حکم فقیه حاکم رسمی شرع یا فتوای رساله‌ی عملیه‌ی مرجع غفلت کند، مهدورالدم است و نجس و ملعون و با رطوبت نمی‌توان با او ملاقات کرد. و نام این مکتب نه یک فرقه‌ی متعصب و کهنه‌ و تابویی مذهبی، که ایدئولوژی علمی مترقی و متحول انقلابی و دیالکتیک!... و این است دستاورد انسان معاصر در طول پنج قرن تلاش و دو انقلاب بزرگ..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۱۳۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
13_04_2010 . 00:50
#4
دین پلیس‌پرستی
"... کمونیسم تبدیل به اکونومیسم و به انسان کمونیست امروزی شد، که تمام محتوای انسانی‌اش را ـ جز رابطه‌ی اقتصادی‌اش ـ از بورژوازی گرفته است و گرفتار یک دیکتاتوری خشن دولت‌پرستی است، و به قول پرودون گرفتار یک کیش پلیسی و دین پلیس‌پرستی است، که حتی کمیسیون دولتی باید فکر، فلسفه، علم، تدریس اساتید، نقاشی کردن نقاش، شعر گفتن شاعر، ذوق انسان‌ها، زندگی، لباس، روابط، خانواده، همه را تعیین بکند، و علم باید بر اساس دیاماتیزم باشد، یعنی انسان همه‌ی دست‌آوردهایش را که حتی در دوره‌ی فئودالیته حفظ کرد، در دوره‌ی بردگی حفظ کرد، در دوره‌ی سرمایه‌داری کثیف ضدانسانی حفظ کرد، در این دوره از دست داد..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۴۹
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
13_04_2010 . 00:54
#5
یک کارمند وابسته به یک تشکیلات وحشتناک
"... و هم نفی‌کننده‌ی مارکسیسم است، که انسان را به عبودیت در برابر دولت می‌کشاند. چون وقتی همه‌ی ثروت‌ها در دست دولت باشد و دولت هم بدان صورت سلسله مراتبی تعیین شود، و این سلسله مراتب هم به یک سلسله مراتب ثابت و بوروکرات تبدیل گردد، به صورت یک باند همیشه حاکم در خواهد آمد. در این نظام دیگر هیچ انسانی نمی‌تواند کاری بکند، و هیچ وقت نیز نمی‌تواند خود را نجات دهد، زیرا دیگر ثروت و امکانات مالی برای هیچ‌کس وجود ندارد، و همه به صورت کارمند وابسته به یک تشکیلات وحشتناکی در می‌آیند که به پیشوا ختم می‌شود..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۷۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
13_04_2010 . 00:58
#6
قدرت متعصبانه و خفقان‌آور
"... آرزوی برابری و نجات از این "دوار سرسام‌آور" افزون‌طلبی‌های شخصی، که ماشین نیز به آن سرعتی هولناک داده بود، او را به عصیان کشاند، و کار این عصیان به کمونیسم کشید، که در یک کلمه همان قدرت متعصبانه و خفقان‌آور کلیسای قرون وسطی است که در آن فقط خدا نیست. پاپ‌هایی که این بار، نه به نمایندگی موهوم "خداوند"، بلکه به نمایندگی مجعول "پرولتر"، بر انسان حکومت می‌کنند، و در همان حال که خود هم "حاکم مطلق"اند و هم "مالک منحصر"، مقام معنوی نبوت و امامت و روحانیت را نیز صاحب‌اند، و علم و عقیده و اخلاق و هنر و ادب را نیز دیکته می‌کنند. و اکنون جهان بسته‌ی کمونیسم نیز در مثل همانند ضرب‌المثلی است که برای "ازدواج" گفته‌اند:

"قلعه‌ای است که هرکس در بیرون آن است، وسوسه‌ی آن دارد که درون آید، و هرکس در درون آن است، آرزوی آن که از آنجا بیرون رود!"..."


مجموعه آثار ۲۴ / انسان / ص ۱۱۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
13_04_2010 . 01:01
#7
شصت سال خیانت و سازش‌کاری
"... از لنین تا مائو، این نهضت عدالت‌خواه علمی آزادی‌بخش انقلابی، چیزی جز شصت سال خیانت و سازش‌کاری و سیاست‌های ضد مردمی به بار نیاورده است..."


مجموعه آثار ۱ / با مخاطب‌های آشنا / ص ۲۱۲
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
14_04_2010 . 00:02
#8
سه تا مارکس!
"... با توجه به مراحل مختلف زندگی مارکس، سه تا مارکس وجود دارد، به خاطر اینکه زندگی‌اش سه دوره مشخص دارد که که کاملاً از هم سوا است: مارکس جوان، مارکس دوره کمال، و مارکس پیر..."


مجموعه آثار ۱۷ / اسلام شناسی ۲ / ص ۱۸۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
14_04_2010 . 00:05
#9
سه تا مارکسیسم!
"... و اکنون سه تا مارکسیسم هم وجود دارد : مارکسیسم عامیانه، مارکسیسم رسمی دولتی، و مارکسیسم علمی..."


مجموعه آثار ۱۷ / اسلام شناسی ۲ / ص ۱۸۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
14_04_2010 . 00:12
#10
مارکسیسم عامیانه
"... مارکسیسم عامیانه، همان مارکسیسمی است که عموم کسانی که با حرف‌های جدید کم و بیش آشنایند، آن را می شناسند، و همه با خواندن یک یا دو مقاله در روزنامه‌های محلی خودشان و از زبان روشنفکران محلی و وطنی خودشان، در دنیا بصورت مارکسیسم‌شناس در می آیند که در ردش کتاب می نویسند و یا در اثبات‌اش ادعا می کنند و هر دو به اندازه هم ارزش دارند..."


مجموعه آثار ۱۷ / اسلام شناسی ۲ / ص ۱۸۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
14_04_2010 . 00:25
#11
مارکسیسم رسمی یا دولتی
"... مارکسیسم رسمی یا دولتی، مارکسیسم به عنوان یک دکترین، فلسفه و مذهبی در انحصار حزب حاکم، و زیربنای اعتقادی و توجیهی برای یک رژیم سیاسی و قدرت سیاسی که در یک جامعه حکومت می کند (است)، و مارکسیسم در دست این قدرت، به شکل مذهبی در دست حکومت‌های مذهبی و تئوکراسی، به صورت سلاحی برای مبارزه، یا توجیه خود، درآمده است..."


مجموعه آثار ۱۷ / اسلام شناسی ۲ / ص ۱۸۵
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
14_04_2010 . 00:37
#12
انستیتوسیون مارکسیستی
"... مارکسیسم وقتی که به شکل یک دستگاه وابسته به دولت در می آید، و حکومت براساس این طرز تفکر تشکیل می‌شود، نهضت مارکسیستی به انستیتوسیون مارکسیستی تبدیل می شود..."


مجموعه آثار ۱۷ / اسلام شناسی ۲ / ص ۱۸۶
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
15_10_2011 . 20:04
#13
جملات شریعتی درباره مارکسیسم
"... کسانی که عثمان‌وار زندگی می‌کنند اما به ابوذر عشق می‌ورزند کم نیستند، حتی آنان که دست در دست معاویه دارند اما برای حسین می‌گریند و آنان که فاطمه‌وار سخن می‌گویند اما شیوه زندگی‌شان تقلیدی مهوع از ملکه خاتون است. از حج بازمی‌گردند- آنجا که برابری را لااقل برای چند روز آن هم به گونه یک نمایش، تمرین باید کرد- و رجز می‌خوانند که وضع ما، کاروان ما و هتل ما و غذای ما از همه بهتر بود، و یا غرق لذت می‌شوند که در این سفر همه را عقب زدند و خود با هوشیاری و یا لیاقت و یا جادوی پول همه مشکلات را حل کردند و پیش رفتند. اینها مثل همان مارکسیستهای با «بی.ام.و» قرمزند که در مذهب، توجیهی تخدیرکننده برای جبران ضعفهای وجودی خویش می‌جویند..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۶۴
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان