"... آزادیی انسانی را،
تا آنجا حرمت نهيم،
كه مخالف را،
و حتی،
دشمنِ فكریی خويش را،
به خاطرِ تقدسِ آزادی،
تحمل كنيم،
و تنها،
به خاطرِ اينكه میتوانيم،
او را از آزادیی تجلیی انديشهی خويش،
و انتخابِ خويش،
با زور،
باز نداريم،
و به نامِ مقدسترين اصول،
مقدسترين اصل را،
كه آزادیی رشدِ انسان،
از طريقِ تنوعِ انديشهها،
و تنوعِ انتخابها،
و آزادیی خلق و آزادیی تفكر و تحقيق و انتخاب است،
با روشهای پليسی و فاشيستی،
پايمال نكنيم.
زيرا،
هنگامی كه "ديكتاتوري" غالب است،
احتمال اينكه عدالتی در جريان باشد،
باوری فريبنده و خطرناك است.
و هنگامی كه "سرمايهداري" حاكم است،
ايمان به دموكراسی و آزادی انسان،
يك سادهلوحی است.
و اگر به تكاملِ نوعِ انسان اعتقاد داريم،
كمترين خدشه به آزادیی فكریی آدمی،
و كمترين بیتابی،
در برابرِ تحملِ تنوعِ انديشهها و ابتكارها،
يك فاجعه است ..."
مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۴۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین