گزارش سخنرانی تقی رحمانی / گزارشگر : ـــــ
"... مبارزه سياسي براي يك نيروي داخل حاكميتي یک برنامه است، زيرا آن نظام را پذيرفته و در چارچوب آن حركت پذيرفته شده است و لذا قانوني است، ولي وقتي شركت در انتخابات تبديل به تكليف ميشود طبيعتاً از فاز مبارزه سياسي خارج شده و شكل اعتقادي خاصي پيدا ميكند. من مخالف ايدئولوژي نيستم، ولي اينكه بگوييم شركت در انتخابات وظيفه ملي است، به نظر من دورهاش گذشته است..."
تقي رحماني از فعالان ملي ـ مذهبي كه در دفتر جنبش مسلمانان مبارز سخنراني ميكرد، ضمن اظهار مطلب بالا افزود:
"... اين موضوع با آمدن جمهوري اسلامي ديگر جواب نميدهد، زيرا تدوين قوانين انتخاباتي جمهوري اسلامي منجر به ايجاد محدوديتهايي شده كه لااقل در گذشته نبوده است. بين سالهاي ۱۳۲۰ تا سالهاي ۱۳۴۰ افراد خود را كانديدا ميكردند، اين افراد نه رد صلاحيت و نه احراز صلاحيت ميشدند. البته اين امكان وجود داشت كه آراء ريختهشده در صندوقها خوانده نشود، حتي بعد از كودتاي ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ هم افراد ميتوانستند كانديدا شوند، ولي نامشان از صندوق بيرون نميآمد...".
وي سپس با اشاره به اينكه رويههاي غيردموكراتيك امروز كه تبديل به قانون شده، اساساً آن زمان خلاف قانون بوده گفت:
"... از اين رو شركت در انتخابات از شكل تكليف و يك وظيفه ملي درآمده و به راهبرد و برنامه نزديك شده است...".
رحماني با اشاره به اينكه وي در سال ۱۳۷۷ معتقد بود برخي گروهها هنوز اپوزيسيون هستند (برخلاف حميدرضا جلاييپور كه در دانشگاه اميركبير گفت: از اين پس در ايران اقليت ـ اكثريت داريم) تاكيد كرد:
"... از آن جا كه حكومت همه نحلههاي فكري و سياسي را در چارچوب يك نظام فراگير نپذيرفته بود، از اين رو امكان پذير نبود تا اقليت و اكثريت ايجاد شود، و حتي امروز نيز جريان اصلاحطلب اگر بخواهد روي اصول خود بايستد، بايد به اپوزيسيون تبديل شود..."
وي در ادامه سخنان خود با تاکيد بر اينکه قويترين جناح حاكميت، انتخابات را در راستاي سياست آمريكا به منظور تغيير رفتار و در نهايت تغيير نظام جمهوري اسلامي ميبيند، گفت:
"... به نظر من سالها است كه سياست داخلي ايران تحت تاثير سياست خارجي شكل گرفته كه داراي تعريف بلندپروازانهاي بوده است. براساس اين تعريف جمهوري اسلامي معتقد است كه به يك قدرت منطقهاي تبديل شده كه قادر است بر معادلات جهاني تاثيرگذار باشد، به نحويكه ميتواند با آمريكا طرف شده و به مقابله بپردازد..."
وي سرمقالههاي روزنامه كيهان را نشان دهنده اين سياست دانست و گفت :
"... اگر به سرمقالههاي كيهان توجه كنيد، ميبينيد جمهوري اسلامي به عنوان قدرت بديل در نظام جهاني معرفي شده و به دليل سياستهاي آمريكا كه خواهان تنش محدود و به رسميت نشناختن تهران و گفتوگو با ايران از سرناگزير است، اين جناح نيز استراتژي منازعه محدود با آمريكا در منطقه براي وادار كردن آمريكا به گفتوگو را انتخاب كرده، چون، نه آمريكا ايران را به رسميت ميشناسد، و نه حاكميت ايران ميتواند آمريكا را به رسميت بشناسد، مگر آنكه آمريكا پا پيش بگذارد. از اين رو با يك قفلشدگي اوضاع مواجه هستيم..."
تقي رحماني با اشاره به اينكه كشمكش ايران با آمريكا در داخل ايران نيست، بلكه اين كشمكش در داخل منطقه بوده و ايران مايل است از موضوع هستهاي بهگونهاي بيرون بيايد كه اصولگراها مجبور به واگذاري بازي به اصلاحطلبان نشوند گفت:
"... اينكه ايران بخواهد خود را بديل آمريكا مطرح كند اين امر به نسبت نابرابر است و اين ديدگاه در بخشي از حاكميت به نام راست افراطي وجود دارد و ميخواهد از اين طريق به نوعي توسط آمريكا به رسميت شناخته شود. وي افزود: "در حقيقت اين راست افراطي است كه درايران داراي راهبرد شورانگيز است كه هرچند خيلي زود به عرق ميافتد، اما جذابيت داشته و ميتواند به بسيج نيرو بپردازد..."
تقي رحماني اصليترين هدف در مجلس هشتم را اين دانست كه "سكوت محض" بر آن حكم فرما باشد. وي افزود:
"... از اين رو ۱۹۰ و حتي بيش از ۲۰۰ كرسي از قبل بسته شده و حتي كساني كه حاضر نيستند اين سياست را بپذيرند مانند مشاركت، بههيچوجه پذيرفته نخواهند شد..."
وي در ادامه گفت:
"... اقليتي كه در مجلس پذيرفته خواهند شد، اقليتي خواهند بود كه از نظر اصولگرايان نبايد صداي موثري داشته باشند. ضمن آنكه براي راست كلاسيك، مجلس هشتم جايي است كه راست افراطي را كنترل كرده و در عينحال بتوانند از يك اكثريت نسبي يا يك اقليت قوي برخوردار باشند، تا بتواند در انتخابات رياست جمهوري، رييس جمهوري فعلي را عوض كنند..."
وي با ذكر اينكه راست كلاسيك بههيچوجه حاضر نيست اصلاحطلبان تعيينكننده شرايط انتخابات بشوند گفت:
"... اين استراتژي راه ورود بسياري از كانديداهاي اصلاحطلبان را به انتخابات بسته به نحوي كه رد صلاحيتها تا آن جا پيش رفته كه صداي احمد توكلي و آيتاللههاي قم را نيز درآورده است..."
تقي رحماني در بخش ديگري از سخنان خود گفت :
"... بزرگترين مشكل هاشمي رفسنجاني اين است كه نميخواهد تبديل به اپوزيسيون نظام شود، ضمن آنكه او با سياستهاي دهه ۶۰ خود بسياري را تبديل به اپوزيسيون كرده است. در عينحال هاشمي رفسنجاني ميداند كه در اين بافت نيز يك اقليت قابل ملاحظهاي در مجلس طرفدار او خواهند بود..."
تقي رحماني انتخابات مجلس را چشماندازي براي انتخابات رياست جمهوري براي كروبي ذكر كرد و گفت:
"... كروبي بايد چند نفر نيرو در مجلس داشته باشد تا بتواند در انتخابات رياست جمهوري شركت كند..."
وي افزود :
"... به نظر من در بازي انتخابات مجلس هشتم، بازنده بزرگ خاتمي بود، چون اگر تركيب درستي از كانديداها را در مجلس نداشته باشد، عملاً نميتواند اميدي در انتخابات رياست جمهوري داشته باشد..."
رحماني مواضع مشاركت را در انتخابات مجلس تعيينكننده ندانست و گفت :
"... در اين شرايط بايد به دنبال نيروهاي اصلاحطلب برود كه با اين دنبالهروي، مشكل رهبري و بدنه براي او به وجود ميآيد. زيرا بدنه مشاركت اين سياستها را نميپذيرد..."
انتخابات و اپوزيسيون داخلي
تقي رحماني انتخابات را براي نيروهاي اپوزيسيون داخلي، همچون ملي ـ مذهبيها، نيروهاي ملي و... وابسته به ميزان تعيينكنندگي آنان با توجه به حفظ اصول ذكر كرد و با اشاره به اينكه جبهه ملي موضع عدم مشاركت و نهضت آزادي موضع نظارت بين المللي برانتخابات را مطرح كرده، گفت:
"... طرح نظارت بينالمللي موضع خوبي بود كه به درستي مطرح نشد و متاسفانه برخي از اصلاحطلبان نيز به اين موضع به نحو بدي حمله كردند كه نميبايد چنين ميكردند، چون بعدها مشخص شد كه اين ايده قابل تاملي است..."
رحماني با اشاره به اينكه جريان ملي ـ مذهبي يك برخورد سه مرحلهاي براي انتخابات در نظر گرفت و اينكه اگر ۲۰۰ كرسي از قبل بسته شده باشد، شركت در انتخابات به چه بهايي بايد صورت بپذيرد گفت:
"... اين مجلس بايد چيزهايي را به تصويب برساند كه دفاع از آن براي آدمها در آينده شايد امكانپذير نباشد. ضمن آنكه ما نميدانيم فضاي چهار سال آينده ايران به چه سمتي رفته و نسبت سياست خارجي كه در جامعه ايران تعيينكننده شده است، چه سرنوشتي براي ما رقم خواهد زد؟..."
وي افزود :
"... برخي از دوستان اين مجلس را تريبوني براي اعتراض دانسته و برخي نيز آن را براي عدم حذف از صحنه سياسي كشور مي دانند.."
وي درادامه با اشاره به اينكه درمجلس چهارم اصلاحطلبان داراي قدرت نبودند ولي حذف نشدند، گفت:
"... در شوراي سوم و همچنين مجلس هفتم با حضور ۷۰ نماينده بهعنوان اصلاحطلب، چه اقدام موثري انجام شد؟ يكي از نمايندگان جناح اصلاحطلب اخيراً در گفتوگويي اعلام كرده بود كه دوستان ما در مجلس آن قدر از روحيه نظامي برخوردارند كه ما جرات نميكنيم كوچكترين انتقادي از آنان به عمل بياوريم. از اين منظرگاه شركت نكردن به عنوان يك كنش سياسي نسبت به شركت كردن مهمتر ميشود..."
وي در ادامه با اشاره به اينكه اگر اصلاحطلبان با شروط مشخصي وارد انتخابات ميشدند و در ۱۸۰ حوزه ميتوانستند لااقل رقابت كنند افزود:
"... در اين شرايط دو اتفاق ميافتاد : ۱. يا همگي رد صلاحيت ميشدند و بهعنوان يك نيروي منتقد باقي ميماندند و ميتوانستند مفيد واقع شوند، ضمن آنكه معتقدم حذف اصلاحطلبان در جمهوري اسلامي غير ممكن است. ۲. كساني كه بلند اعتراض ميكنند هيچگاه نسبت به آنان اعتمادي به وجود نميآيد، مانند بياعتمادي كه ميان جناح راست و حزب مشاركت ايجاد شده است. اصلاحات زماني رخ ميدهد كه حاكميت، مردم، و اپوزيسيون حاضر به تعامل باشند و در ايران اصلاحطلبان ميخواستند با جرياني تعامل برقرار كنند كه به آنان اعتمادي نداشتند..."
تقي رحماني در بخش ديگري از سخنان خود با اشاره به همه آنچه كه مطرح كرده، گفت:
"... آيا دلايل مطرحشده به اين معني است كه ما بايد به سوي تحريم برويم؟..."
وي با اشاره به اينكه درانتخابات شهرستانها معمولا كانديداها براساس وظايف ملي مورد انتخاب قرار نميگيرند، گفت:
"... در پرتو يك استراتژي پيشبرنده مانند ملي شدن صنعت نفت، تحقق دموكراسي و تحقق اصلاحات ميتوانيم به پارلمان معني بدهيم، و درغير اين صورت افراد تنها وارد پارلمان ميشوند. به عبارت ديگر، شما اگر يك راهبرد پيشبرنده نداشته باشيد، نمي توانيد در انتخابات پارلماني تاثيرگذار باشيد، بخصوص بهعنوان يك اپوزيسيون بيرون ازحاكميت..."
وي در ادامه با اشاره به اينكه "اصلاحات در خرداد ۷۶ داراي سازمان راي در دانشجويان و در نهايت داراي استراتژي پيشبرنده بود و در حال حاضر ما فاقد چنين استراتژيای هستيم" گفت:
"... ضربهاي كه جريان دانشجويي متحمل شد، و فراز و نشيبي كه پيدا كرد، باعث شده اصلاحات آنان را ازدست بدهد. همچنين تشكلات معلمان، پزشكان، وكلا، و كارگران نيز دچار همين ضربهها شدهند. به عبارتي، استراتژي به يك سازمان مناسب نياز دارد كه در حال حاضر اين سازمان از دست رفته است و به همين دليل نميتوانيم نقش بسيجكننده در انتخابات داشته باشيم و اينها محدوديتهاي ما هستند. دراين چارچوب كسي نميتواند انتخابات را عطف به تكليف ملي كند، به اين معنا كه من امروز تكليف دارم از پيشروي راست افراطي جلوگيري به عمل بياورم. به شكل ديگري نيز ميتوان جلوي راست افراطي را گرفت اما با شركت در انتخابات، به نظر من جلوي راست افراطي گرفته نميشود..."
رحماني فضاي به وجود آمده را مخالف اتخاذ راهبرد براي شركت درانتخابات ذكر كرد و در ادامه با اشاره به اينكه با اين فضا شما ديگر امكان هرگونه مشاركت را از دست ميدهيد گفت:
"... در چنين شرايطي انتخابات از وجه تكليفياش خارج شده، از اين رو يا برنامه است كه اصلاحطلبان داخل حاكميت دارند، يا راهبرد است كه ما فاقد آن راهبردي هستيم كه انتخابات را براي ما موثر سازد. ما حتي فاقد راهبردي هستيم كه قادر باشيم در حوزه تحريم انتخابات نيز موثرباشد، زيرا اين موضوع در شرايطي واقع خواهد شد كه ما نيز داراي رسانه بوده و بتوانيم به مخاطبان خود موضع تحريم را اعلام كنيم..."
رحماني با تاكيد بر اينكه مطمئناً ۲۰ تا ۲۵ ميليون نفر در انتخابات شركت نخواهند كرد گفت :
"... ولي راست افراطي تصميم خود را گرفته و اصلاحطلبان زماني ميتوانند شرايط را تغيير بدهند كه آن ۲۰ درصدي كه در انتخابات شركت نميكند را وارد ميدان كرده و به پاي صندوقهاي راي بياورند. اگر اين ۲۰ درصد وارد انتخابات بشوند، چهرههايي را انتخاب خواهند كرد كه صد در صد به نفع جناح راست نخواهد بود. ولي از آنجا كه جامعه مدني و ارتباطي در اين حوزه وجود ندارد، بنابراين تحقق اين موضوع امكانناپذير است..."
وي بر اين اساس، گزينه عدم شركت را بهعنوان يك گزينه خوب رد كرد و گفت :
"... اين گزينه يك گزينه تحميلي بوده كه وقتي استراتژي به بنبست ميرسد بايد مقاومت اعتقادي انجام داد تا شرايطي مهيا شود كه انتخابات منجر به تغيير مثبت در شرايط كلي كشور شود. به همين دليل ما در انتخابات كنوني شاهد چنين شرايطي نيستيم..."
مجلس هشتم
رحماني در بخش ديگري از سخنان خود به خصيصه اصلي دولتهاي شبهمدرن كه وجود بحران در آن است اشاره كرد و گفت:
"... مشكل ما اين است كه تا ما يك راهبرد پيشبرنده براي تحقق دموكراسي در ايران پيشبيني نكنيم و براي آن سازماني تدارك نبينيم، نميتوانيم پيش برويم. ضمن آنكه مشاهده ميكنيد كه تا جلسهاي در يك شهرستان برگزار ميشود، صاحبخانه و... فرداي آن روز به وزارت اطلاعات احضار ميشوند..."
وي با رد هرگونه رفتار خشونتطلبانه و زيرزميني، همگان را به تامل در انتخابات سال ۱۳۸۴ فراخواند و گفت :
"... ما نسبت به نيروي مقابل ارزيابي درستي نداريم، اين درحالي است كه او با دقت تمام همهی نيروها از جمله نيروهاي روحانيون را نيز در معرض رد صلاحيت قرار داده است..."
رحماني مجلس هشتم را داراي سه طيف ذكر كرد و گفت :
"... به نظر من در مجلس آينده، یک طیف اصلاحطلبان ميانهرو يا مستقل، يك طيف از راستهاي كلاسيك، و يك طيف از راستهاي افراطي تشكيل خواهد شد و در عمل مجلس هيچكاره خواهد بود..."
وي مهمترين چالش جمهوري اسلامي ايران را در چند سال آينده موضوع هستهاي ذكر كرد و گفت :
"... هر چند ما از اين حق بايد برخوردار باشيم و آمريكاييها در اين باره گاهي زور ميگويند، ولي اين موضوع با تدبير قابلحل بوده كه متاسفانه اين هوشياري و تدبير وجود ندارد..."
چشمانداز آينده
رحماني چشمانداز آينده را بيش از اندازه باز دانست و گفت :
"... هنگامي كه راههاي پيشرو متعدد ميشود، بايد آن را در چند راه جمعبندي كنيم تا بتوانيم به عمل مناسب برسيم و امكان نتيجه گرفتن فراهم شود. اگر جامعه مدني يا دموكراسي ميخواهيم، بايد با گفتوگوي تفاهمانگيز، راهها را محدود كرده تا به نتيجه برسيم..."
رحماني در بخش ديگري از سخنان خود با تاكيد بر اينكه اين بسيار مهم بود كه خاتمي را در سال ۷۶ انتخاب كنيد و در سال ۷۸ از او عبور كنيد گفت:
"... در اين مرحله، هم آقاي خاتمي مشكل داشت و هم آن كساني كه او را بر روي دوش خود گذاشته بودند، مشكل داشتند..."
وي سپس با تاکيد بر اينكه براي اپوزيسيون بسيار مهم است يك شماي راهبردي به دست بياورد، در غير اينصورت، چنين نيرويي در تندبادها از بين ميرود، ضعيف شده، يا به بازي گرفته ميشود، با طرح اين سوال گفت:
"...چرا آيتالله منتظري به خارج از كشور نرفت؟ براي اينكه حوزه، يك نهاد سنتي مدني بود و آقاي منتظري احتياج نداشت به خارج از كشور برود. ولي چرا رهبران گروه هاي سياسي به خارج از كشور رفتند؟ براي اينكه بدون حضور جامعه مدني، حزب سياسي درست كرده بودند كه پس از عدم پذيرش دولت، مجبور به خروج از كشور شدند..."
وي با اشاره به اينكه رفتن به خارج از كشور درحالي درست خواهد بود كه پايگاهي نيز در كشور وجود داشته باشد گفت :
"... بايد درجامعه مدني ايستادگي كرد تا معيارهاي دموكراتيك اجرا شود. زيرا قدرت در جامعه مدني و درخيابان است و گروههاي ايراني فاقد اين قدرت هستند..."
رحماني نگاه خود را به سوي آينده دانست و گفت :
"... ما براي آينده بايد راهبردي بدهيم كه به مجاب كردن نيروهاي سياسي و اجتماعي با همه اختلافات منجر شود. اين مجاب شدن به نحوي در انتخابات مجلس ششم كاملاً به چشم ميخورد..."
وي در پايان با اشاره به ياس حاكم بر جامعه عنوان كرد كه :
"... ما در صد ساله اخير راهبرد كامياب نداشتيم و درحال حاضر نيازمند راهبرد كامياب براي از ميان برداشتن ياس عمومي هستيم..."
تاریخ انتشار : ۲۲ / اسفند / ۱۳۸۶
منبع : سایت ادوار نیوز
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین