درد دل اعضای تالار
04_06_2010 . 19:13
#1
درد دل اعضای تالار
درد دل کاربران





دوستان گرامی!
این بخش تریبونی است جهت درد دل اعضای تالار از وضعیت کنونی‌ی هواداران خط شریعتی!




ـــــــــــــــــــــــــــــــ
.
04_06_2010 . 20:25
#2
برخیزیم و گامی فرا پیش نهیم.
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع : ضرورت به خود آمدن


من که در حدود ۲۳ سال دارم، تقریباً ۵ سالی هست که از اولین آشنایی‌ام با کتاب‌های دکتر می‌گذرد، و با کتاب‌های "کویر" و "فاطمه فاطمه است" شروع کردم.

تمامی سال‌های مدرسه و دانشگاه را ریاضیات، فیزیک، شیمی، و هندسه خواندم، اما حالا به قول دکتر که زندگی خود را روایت می‌کرد:

"... زندگی من، مجموعاً، عبارت است از چندين برنامه‌ي پنج ساله. هميشه كاری را شروع می‌كرده‌ام و به اوج می‌رسانده‌ام و آخر پنج سال درهم می‌ريخته. هر بار از سر:

از اول نوجوان تا ۲۸ مرداد ۳۲ و سقوط دكتر مصدق و آغاز ديكتاتوري، پنج سال.

از اين دوره تا تشكيل نهضت مقاومت ملي مخفی، كه از ۱۳۳۷ به هم خورد و دستگير شديم، پنج سال.

از ۳۸ تا ۴۳، در اروپا پنج سال.

از ۴۳ تا ۴۸، دوره‌ي خاص آوارگي و زندان و مقدمه‌چيني و زمينه‌سازی‌ی دانشكده، پنج سال.

دوره‌ی كنفرانس‌های دانشگاه‌ها و ارشاد، پنج سال، تا ۵۱.

پس از آن، زندان و خانه‌نشينی و خفقان پنج سال..." مجموعه‌ی آثار ۱ / با مخاطب‌های آشنا / ص ۲۶۲



بله، ۵ سال دیگری در راه است. اول به سرم زد که بروم تاریخ بخوانم، ولی حالا می‌خواهم فلسفه بخوانم.

این مطالبی که گفتم، بیشتر از آن جهت بود که با این عضو تالار بهتر آشنا شوید.

حالا نوبت به انتقاد از اعضای تالار، یعنی شما دوستی که این متن را می‌خوانید، رسیده است :

این یادداشت را در حالی ارسال کردم که ۶ ماه از فعالیت این تالار می‌گذرد، و به سی و سوم‌مین سالگرد دکتر شریعتی نزدیک می‌شویم.

من در موقعی که تازه با افکار دکتر آشنا شده و از آن حالت خامی و نوجوانی در آمده بودم، در اینترنت زیاد می‌گشتم، تا ارتباطی با این نحله‌ی فکری ـ سیاسی برقرار کنم. اما در آن موقع تنها سایتی که پیدا می‌شد، سایت دکتر احسان شریعتی بود، که هر یک هفته، یک بار بروز می‌شد، و سایت دیگری هم که مطالبی با این ساختار واضح و منظم داشته باشد، واقعاً نبود. یک سالی هم بود که سایت ایشان به علت عدم بروزرسانی تعطیل بود. بعدها سایت شاندل راه‌اندازی شد.

در چنین شرایطی که تقریباً ارتباطی که تا همین حد که الان من با شما دارم نبود، آرزو داشتم که سایتی باشد که بتوانم ابراز وجود بکنم. حالا که این امکان برای ما دوست‌داران این جریان ملی ـ مذهبی آماده گشته است، خواهشمندم به خود بیاییم.

اینکه تنها عضو تالار شویم، کافی نیست. بعضی از دوستان ماه‌هاست که از حالت انتظار در نیامده‌اند، چه رسد به این‌که یک مطلب بفرستند.


ای دوستان عزیز! انتظار به سر رسیده است!!

در دومین یادداشتی که در سالگرد این سایت خواهم نوشت، امیدوارم به تکرار این درد دل‌ها نپرداخته و از همکاری هرچه بهتر اعضای تالار بنویسم.


تاریخ انتشار : ۱۴ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
05_06_2010 . 02:21
#3
با کمال تاسف
احسان عزیز!

آمار زیر برای شما جالب خواهد بود :

تعداد کاربران حاضر در اردیبهشت ماه : ۳۳۶۰
تعداد دیدار کاربـران در اردیبهشت ماه : ۹۷۰۰
تعداد اعضای تالار : ۱۵۸ نفر
تعداد اعضای فعال : ۵ نفر : احسان، کاوس، ‌سالک، شریعتی گروپ، مهراوه

یعنی از ۳۳۶۰ کاربر، تنها ۱۵۸ نفر حاضر به عضویت شده، و تنها ۵ نفر به ارسال مطلب اقدام می‌کنند. باقی عزیزان تنها مصرف‌کننده هستند. حتی دریغ از تایپ و ارسال جمله‌ای از شریعتی!

جالب آنکه هیچ‌یک از روشنفکران طرفدار شریعتی در تالار عضو نیستند، و حاضر به نوشتن مطلبی نشدند. و شاید هنوز به تالار سری هم نزده باشند.

مقایسه کنید شریعتی را (با ۲۰۰ کتاب در یکسال و نیم فعالیت) با هواداران‌ش!


این هم تعداد کاربران تالار که نشانگر رشد تدریجی آن است :

ماه اول : ۱۰۳۹

ماه دوم : ۱۸۰۰

ماه سوم : ۱۹۹۱

ماه چهارم : ۲۸۹۸

ماه پنجم : ۳۳۶۰

به امید شور و حرکتی!


فایل‌(های) پیوست شده بندانگشتی (ها)
   
.
06_06_2010 . 04:25
#4
یادداشت
سلام احسان عزیز

یادداشت‌ات را که از سر درد فرستاده بودی خواندم. متاثرم کرد.

گفتم چند کلمه‌ای بنویسم، تا آشنایی بیشتر، و همکاری‌های بهتر در آینده. و چند کلامی هم از ایده‌های نو.

یکی از مشکلات و مسائل ارتباطات اینترنتی و آشنایی‌های این‌چنینی در این است که اعضای فعال همدیگر را خوب "نمی‌شناسند" و تو که با شریعتی انس داری می‌دانی که این "آشنایی" و نزدیکی روح‌ها تا چه اندازه مهم است و انرژی‌بخش.

نزدیکی اینترنتی شاید چندان مناسب جمعی هم‌درد و هم اندیشه نباشد. مثلاً من که مدت‌ها است نوشته‌های منتشرشده در سایت را دنبال می‌کنم، اولین بار است که نوشته‌ای می‌خوانم‌ که از تو می‌گوید و احساس نزدیکی بیش‌تری می‌کنم با تو. و شاید با تنهایی‌ات. من هم در گوشه‌ای هستم، با یک مقداری ایده، که هم‌چنان خام و روی دست مانده است، و هیچ جمعی نیست تا فرصت مطرح کردن‌اش را داشته باشم. سایت‌های طرفدار شریعتی هم کم نیستند. اما اکثر این سایت‌ها، مثل این سایت، چندان کار تولیدی انجام نمی‌دهند. بیش‌تر نوشته‌های پیشین را جمع‌آوری میکنند.

به‌هرحال نوشته‌ی از سر دردت مرا برانگیخت که حرفی بزنم تا بگویم‌ات که تنها نیستی در تنهایی‌هایت. حالا که از خودت کمی گفتی، بگذار من هم از خودم بگویم، شاید این مقدمه‌ای بشود برای آشنایی‌های بعدی و شاید کار مشترک حضوری.

من 25 سال دارم. دانشجوی پزشکی هستم. قصد دارم در ادامه‌ی کار روان‌پزشکی بخوانم و با آشنایی چند ساله‌ای که از کتاب‌های دکتر دارم، آرمان‌های این نحله‌ی فکری را، در این شاخه‌ی کار نشده، دنبال کنم.

چندان هم تایپ تک‌جمله‌هایی از دکتر را مناسب نمی‌دانم تا بشود آنرا کار تولیدی و آفرینش در نظر گرفت. و این کار گذشته‌ی سایت چندان شوری بر نمی‌انگیخت. بنابراین تنها برای خواندن نوشته‌هایی که پیش از این در سایت‌های دیگر نخوانده بودم، به این سایت سر می‌زدم.

به سی و سومین سال رفتن دکتر نزدیک می‌شویم. دوست داشتم مقدمات تشکیل جمعی از هم‌دردان را به صورت حضوری می‌دادیم. اما این کار تنها از من ساخته نیست. در حضور شاید به انرژی و نشاط و ایده و آینده بیش‌تر بتوان پرداخت.

به امید آشنایی‌های بیشتر اعضا.


تاریخ انتشار : ۱۶ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
06_06_2010 . 22:44
#5
چه باید کرد ؟
با بهترین درودها به جمع یاران و هم‌فکران گرامی!

روز اول که تالار شروع به کار کرد، امیدوار بودیم که بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌های طیف گسترده و متکثر شریعتی حل و فصل گردد. اما طی این ماه‌ها متوجه شدیم که عمق این گرفتاری‌ها و مشکلات بسیار بیشتر از این حرف‌هاست! گرچه بسیاری از این مصائب قابل فهم و توجیه هستند، اما بازهم می‌توان امیدوار بود و به دنبال راه‌حل‌های دیگر بود.

پیروان اصلی و مخاطبان و علاقمندان اصلی خط فکری دکتر امروز، جوانان و مخاطبان آشنا، ولی ناآشنایی هستند که درست هم‌چون دوران زندگی دکتر شریعتی، بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین مخاطبان‌اش بودند. طی گذر زمان و وقوع انقلاب ایران، شاگردان و میراث‌داران و پیروان خط فکری‌ی او پوست‌اندازی کردند و خود صاحبان فکر و مرام و اندیشه گشتند و یا تغییر نگرش دادند و با گذر زمان، از ایده‌ها و اندیشه‌های او نیز عبور کردند. به‌روشنی می‌توان گفت که به‌غیر از خانواده‌ي شریعتی و تنی‌چند از فعالان موسوم به ملی ـ مذهبی و چند ده نفر اندیشمند و متفکر و فعال سیاسی ـ اجتماعی در داخل و خارج از کشور ، مابقی یا با میراث فکری و علمی‌ی او بیگانه گشته‌اند و یا تنها به مرور خاطرات و نقد و نکوهش‌ها می‌پردازند.

بهرحال نسل امروز یا کاملا با او و باورها و اندیشه‌اش بیگانه‌اند و یا دارند به مرور با او آشنا می‌شوند (که احسان و دیگر دوستان نیز بدان اشاره کرده‌اند). جوان‌های قدیمی‌تر هم که پیش‌تر آشنایی‌ی نسبی با افکار دکتر داشته‌اند، لزوماً خود را پیرو و منعکس‌کننده‌ي اندیشه‌های دکتر نمی‌دانند و یا بدلیل ناپختگی و عدم صلاحیت علمی لازم ، نا‌خواسته قادر به پرداختن اصولی به تفکر شریعتی نیستند.

از این روست که بیش‌تر فعالیت‌ها و برنامه‌ها حول محور جمع‌آوری و تکثیر و ابلاغ اندیشه‌های معلم شریعتی می‌گردد و به دلایل مختلف، از جمله نبود شرایط کافی جهت نشر و گسترش اندیشه‌های واقعی دکتر در ایران طی سالیان گذشته، لاجرم به بحث آرشیو و ابلاغ اندیشه‌های او می‌پردازند.

با این همه ما بر این باور هستیم که باید کار کرد. هرکس به نحوی و با هر امکان و صلاحیتی که دارد، باید کاری کند. چه در زمینه‌ي اینترنت، چه در زمینه‌ي روزنامه‌نگاری و یا انتشار نشریات داخلی و خارجی، چه با برگزاری کنفرانس‌ها و تشکل‌های عمومی و... بالاخره باید کاری کرد و مسئولیتی را پذیرفت.

بنده نیز با حسن‌نظر آقای "محمد" موافق هستم، اما برخی شرایط و مشکلات سبب می‌گردد که این مهم، آشنایی نزدیک یاران، صورت نگیرد، که جای بحث جداگانه‌ای دارد. به‌عنوان نمونه می‌توان به شرایطی اشاره کرد که در جامعه موجود است و مثلاً همین مراسم سالگرد امسال نیز به باور من از آن در امان نخواهد ماند!

بخشی از مشکلات، که "احسان" نیز بدان اشاره دارد، نیز به همین دلایل باز می‌گردد. البته کم‌کاری و بی‌توجهی و متاسفانه بی‌مسئولیتی بسیاری از علاقمندان هم مزید بر آن مشکلات می‌گردد. گرچه این چیز جدید و تازه‌ای نیست و هرکس که کار اجتماعی و فرهنگی می‌کند و تجربه‌ی چنین فعالیت‌هایی را دارد، نیک می‌داند که با اولین چیزی که برخورد می‌کند و تجربه می‌کند، بی‌مهری مردم و توقع زیاد مخاطبان است و باید به نوعی با این برخوردها کنار آمد!

در یک اشل بزرگ‌تر به عنوان نمونه : بنگرید به کیوسک‌های نشریات در سطح شهر که چگونه اندک نشریات قابل‌توجه و فرهنگ‌ساز و به‌درد بخور، با بی‌مهری و کوته‌نظری مردم مواجه می‌شوند و گرفتار معضلات بازار و چاپ و مصائب اقتصادی می‌گردند و دست آخر از صحنه به کنار می‌روند.

دوستان باید نظراتشان را بیان کنند و راه‌کارها و چه باید کردها را از دید خود توضیح دهند و در این مجال به این موضوع بپردازند . شاید در حال حاظر این تنها کاری است که می‌توان کرد!

از تجربه‌ي رویدادهای تازه نباید هراسید...!


تاریخ انتشار : ۱۶ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 01:56
#6
درد دل اعضای تالار
با سلام خدمت تمامی دوستان!

من ۱۷ سال سن دارم و از بچگی با تعریفات و جملاتی که پدرم از شریعتی می‌گفت بزرگ شدم، و تقریبا ۲ سال است که به خواندن کتاب‌های شریعتی روی آوردم. و در طی این مدت در مدرسه بحث های زیادی کردم که تا حد اخراج از مدرسه رسید.

به نظرم، یکی از مشکلات این سایت مانند سایت‌های دیگر این است که مطالب فقط جمع‌آوری می‌شود و از آنها برای خط گرفتن برای اتفاقات ایجاد شده در طی این سال‌ها و سال‌های بعد استفاده نمی‌شود.

پس بهتر است در این سایت فضایی برای چنین بحث‌هایی ایجاد گردد.

با تشکر از زحماتی که می‌کشید.


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
07_06_2010 . 03:21
#7
درد دل اعضای تالار
احسان عزیز!

به قول معروف : جانا سخن از زبان ما می‌گویی!

به نظر من یکی از دلایل این‌که این انجمن تا حالا به اندازه‌ی کافی جا نیافتاده، نوع نگاهی هست که مدیریت اینجا نسبت به فضاسازی‌ی کل اینجا داره، شاید قصد تیم مدیریتی این‌گونه نباشه، اما برداشت من اینه که این فروم دارای یه جو سنگین هست، این جو زیاد دوستانه نیست، یعنی اگه دوستانه هم باشه، با تکلف هست. مخاطب این فروم باید احساس سادگی کنه، نباید فکر کنه که فقط قشر خاصی میتونن اینجا چیزی بنویسن، باید بتونه با نهایت سادگی در بحث‌ها شرکت کنه.

گستردگی تالارهای فروم نیز یکی از عواملی است که پیچیدگی رو زیاد می‌کنه، البته نظر من بود بعنوان یک عضو، شاید نظر بقیه غیر از این باشه!


تاریخ انتشار : ۱۷ / خرداد / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
24_07_2010 . 23:47
#8
درد دل اعضای تالار
سلام به بچه درس‌خوان‌های كلاس

كاملاً حق باشماست، به عنوان بچه تنبل كلاس حق را به شما مي‌دهم. تا حالا آخر ترم جزوه‌ به دانشجوهاي ديگه دادين. كل ترم شما زحمت مي‌كشيد، اما بقيه با یک كپي... اما شماييد كه دست بقيه را مي‌گيريد كه نيافتند.

من به تازگي يكساله شدم، اگر شما سال‌هاست كه دكتر شريعتي را مي‌شناسيد، من پنج ماه است. نام‌شان را در مدرسه شنيدم. كوير را معرفي كردند، اما گفتند كوير نماد است و معني نماد اين است. پس گفتم: سهراب ديگر است. گفتند براي شناختن اسلام مي‌تواني از مطهري كمك بگيري، شريعتي هم بد نيست، اما فقط یک جمله از مطهري را فهميدم، پس شريعتي چه چيز را مي‌تواند بگويد. اما چند ماه پيش وقتي داشتم توي تاريكي قدم ميزدم، یک شمع ديدم، نزديك رفتم مدرسه‌اي ديدم از كساني كه اسم‌شان را هميشه پايين صفحات كتاب‌هايم مي‌ديدم، اما نميشناختم. كم‌كاري‌ام را توجيه نمي‌كنم، اما درحال يادگيريم. امواجي از اطلاعات به سرم مي‌ريزد، و سعي در فهمیدن دارم.

معلمان عزيز! در اين مدت با دوستان‌ام كمي صحبت كردم. گفتند وقت زياد است. در كلاس سايت احسان شريعتي را اعلام كردم. یک استاد محافظه‌كار امروز و دو آتشه‌ی ديروز فكر كنم ذوق زده شد. با استادي در مورد دكتر شريعتي صحبت كردم، گفت: فلان آخوند خوب است، ول كن كسي را كه یک يهودي را دوست داشت. مي‌خواستم ديگران را هم برای شناخت دنيا همراه خود كنم، اما هنوز يا بيدار نبودند يا مي‌ترسند.


ویرایش : یک بار / شروین
.
03_10_2010 . 00:38
#9
درد دل اعضای تالار
سلام به همه شما، دوست‌داران دکتر شریعتی!

من بهاره ۲۳ ساله هستم. آشنایی من با آثار دکتر به ۱۸ سالگی‌ام و آغاز دوران دانشجویی‌ام برمی‌گردد. من که در دانشگاه تاریخ می‌خواندم، این بار با شریعتی تاریخ را بهتر فهم می‌کردم. من تازه با تالار آشنا شدم و از دوستان خواهش می‌کنم مرا هم در جریان فعالیت‌های مفید قرار دهند.

دوستان! شریعتی نه در دوران حیات‌اش شناخته شد و نه بعد. بیاییم شریعتی را درست بفهمیم. این میسر نمی‌شود، مگر با تلاش و همکاری دوستاران‌اش.


تاریخ انتشار : ۹ / مهر / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
25_10_2010 . 16:34
#10
درد دل اعضای تالار
سلام و خدا قوت به تمام دوست‌داران دکتر علي

منم از سال دوم دبيرستان با آثار دکتر آشنا شدم.
يه جورايي هم با "کوير" و "فاطمه فاطمه است" مأنوس شدم.
تو اين چند سال ديدگاه و جهان‌بيني منو عوض کرده.
اما خوشحالم که باعث شد من "خودم" باشم.
الآن هم دانشجو‌ی دانشگاه صنعتی اصفهان‌ام.
تشکر از زحمات تمام دوستان عضو.


ویرایش : یک بار / شروین
.
08_11_2010 . 00:56
#11
درد دل اعضای تالار
واقعا دکتر تکه .....
.
12_11_2010 . 10:22
#12
درد دل اعضای تالار
با سلام به همه دوستان و دوست‌داران انديشه و خود شريعتي

هر مقطع زماني مشكلات خاص خود را دارد. اگر علي شريعتي هم مقيد به چنين مشكلاتي ميشد، هيچ وقت موفق به چنين كار بزرگي نمي‌شد. بايد سدشكني كرد. در جامعه اي كه علناً به خط روشنفكري ديني از طرف اشخاص عالي‌رتبه مملكتي حمله مي‌شود (از اوايل انقلاب تا حالا، اخيراً سخنراني آقا... در قم) و زير سئوال مي‌رود، تكليف روشن است. همين جريان مرزبندي‌ها را روشن مي‌كند و اشخاص را مقيد به انتخاب، و از طرف ديگر رسوب انديشه‌هاي برگرفته از ايدوئولوژي در دو دهه‌ی گذشته و ميدان‌داري عقايد فردي و تغييرپذير متناسب به زمان (اگر هوا گرم است رخت بر كن، و اگر سرد است حسابي بپوش) بي‌آنكه بداني و يا بخواهي بداني چرا .افكار و انديشه‌هاي شريعتي را دمده و متناسب با زمان نمي‌داند، و يا تاريخ مصرف آن را متعلق به گذشته مي‌داند. ولي غافل از اين‌كه زمان شريعتي هنوز فرا نرسيده، و شريعتي متعلق به ديروز و امروز نيست، او متعلق به فردا است. وقتي ابرهاي تيره و تار از ميان برود و خورشيد حقيقت به اين جهان بتابد، آن وقت درخشش شريعتي را خواهيم ديد. ولي افسوس ديگر دير خواهد بود. هميشه گر معما حل شود، آسان شود. و ديگر آن ارج و قربي كه در زمان ناشناختگي وجود دارد، در زمان شناختگي نخواهد بود. همه‌ی آحاد بشر امتحانات خود را داده‌اند و فقط اعلام نتايج مانده. و در اين اين اعلام نتايج (رستاخيز مسيح / قيام آل علي) هر كسي خود به ورقه‌ی امتحاني(اعمال)خود نمره خواهد داد. و آن وقت نمره‌ی عالي متعلق به كساني است كه سرافرازانه و با خاصيت زيسته اند. نمره ۱۰۰+۱۰۰ متعلق به شريعتي خواهد بود، و پرتوي از آن متعلق به پيروان آن. پيشاپيش اين موفقيت را به همه دوست‌داران و پيروان آن بزرگ مرد تبريك مي‌گويم.

ویرایش : یک بار / شروین
.
21_12_2010 . 16:28
#13
از دی ماه ۸۸ تا دی ماه ۸۹
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع : کارنامه سال اول تالار


دومین یادداشت را در حالی نوشتم که یک سالی از راه‌اندازی سایت تالار گفتمان شریعتی می‌گذرد. در ابتدا گزارشی مختصر از آمار تالار در این یک سال می‌دهم :


آمار سایت :

تعداد ارسال‌ها : ۲۷۹۴
تعداد موضوعات : ۴۵۶
تعداد اعضای تالار : ۳۷۲
تعداد اعضایی که ارسال داشته‌اند : ۵۲ نفر (حدود ۱۴ درصد از کل اعضاء)


آمار موضوعات دارای بیشترین پاسخ :

جملات گوناگون شریعتی (۷۹ پاسخ)
عکس‌های احسان شریعتی (۴۷ پاسخ)
مقالات اشکوری سال ۱۳۸۸ (۴۴ پاسخ)
جدیدترین مقالات یوسفی اشکوری (۳۲ پاسخ)
خیام ۲ (۳۰ پاسخ)
خیام ۱ (۳۰ پاسخ)


آمار پر بازدیدترین موضوعات :

جملات شریعتی درباره عشق و دوست داشتن (۵۴۹۶ بازدید)
جملات گوناگون شریعتی (۳۶۲۹ بازدید)
جدیدترین مقالات یوسفی اشکوری (۳۲۵۵ بازدید)
اشعار اقبال لاهوری (۲۶۱۸ بازدید)
عکس‌های احسان شریعتی (۲۴۷۵ بازدید)


در سالی که گذشت بیشترین ارتباط من با مدیر سایت، جناب آقای "شروین" بود که می‌بایست تک‌تک اعضا به مناسبت یک‌ ساله شدن سایت از زحمات شبانه‌روزی ایشان کمال تشکر و سپاس‌گذاری را داشته باشیم. مطمئناً فعالیت‌های ایشان، و مدیر دیگر سایت، جناب آقای "دادار"، به یک سال اخیر محدود نبوده و آغاز به کار این سایت فصل جدیدی در زندگی این دو بزرگ‌وار می‌باشد. شاهدی برای این ادعا راه‌اندازی "شبکه نوگرایی دینی" در شهریور ماه امسال می‌باشد. هم‌چنین با مدیر سایت دکتر احسان شریعتی جناب "shariati.group"(گروه شریعتی) ارتباط داشتم، و از مطالب ارسالی ایشان و دوستان دیگری مانند کاوس، مهراوه، سالک، بهرام، حسن، mahan2112 ، sokoot و... استفاده کردم. به نوبه‌ی خودم، از همه‌ی عزیزان، بخاطر اینکه با فعالیت‌های خویش چراغ این خانه را روشن نگه داشتند، تشکر می‌کنم.


با توجه به اینکه از تاریخ ۲۱ دی ماه ۸۸ به عضویت تالار درآمدم، از روند پیشرفت و بروز رسانی‌ی بخش‌های مختلف سایت آگاهم. در این یادداشت سعی خواهم کرد از مسائلی که در طی این یک سال با آن روبرو بوده‌ایم، سخن بگویم.

نکات جالبی که در ابتدا می‌توانم به آن اشاره کنم این است که :

۱. اعضای فعال تالار (بالای ۳۰ ارسال) در همان ماه آغازین، یعنی دی ماه ۱۳۸۸به عضویت سایت درآمده‌اند. با دو استثنای mrz632004 و farasoo0 روبرو بوده‌ایم.

۲. با این که اهداف و مضامین تالار گفتمان شریعتی هم‌مانند سایت Shandel می‌باشد، اما خدا را شکر تا به امروز خبری از فیلتر شدن نیست.


فعالیت‌های ۶ ماه ابتدایی تالار :

۱. انتقال و تدوین مقالات، مصاحبه‌ها، سخنرانی‌ها، و بیانیه‌های نواندیشان دینی از سایت‌های هم‌فکر و پیرو دکتر شریعتی به تالار
۲. اضافه کردن بخش‌های پیشنهادی اعضای تالار
۳. ارتباط و آشنایی اعضای تالار با یکدیگر از طریق پیام خصوصی و چت
۴. بحث‌هایی پیرامون ضرورت تشکیلات حزبی
۵. انتشار بیانیه‌های فعالان ملی ـ مذهبی، و اعضای خانواده دکتر شریعتی

با نگارش یادداشت اول در خرداد ماه، برخی دوستان به انتقاد از سایت، مدیریت، و نحوه‌ی اداره‌ی آن پرداختند. در پی این انتقادات بخش "نیاز‌های تالار" افتتاح شد، تا با همکاری یکدیگر از نیاز‌های فوری تالار آگاه شده، و درصدد برآوردن آن اقدام کنیم. اما پاسخ مثبتی تاکنون از سوی اعضاء دریافت نکرده‌ایم (بیش از ۴۰ مطلب در سایت شهروند امروز موجود بود). شاید از دلایل عدم استقبال اعضاء می‌توان به تجربه نداشتن هم‌نسلانم در فعالیت‌های حزبی، جمعی، روزنامه‌نگاری، و تشکیلاتی، و در افقی وسیع‌تر یاس و ناامیدیی و حتی ترسی که از این‌گونه اقدامات دارند، دانست. امیدوارم در سال دوم شاهد همکاری بیشتر دوستان باشیم.


فعالیت‌های ۶ ماه پایانی تالار :

۱. فهرست‌بندی زیرمجموعه‌های انجمن‌های تالار
۲. پیشنهادات و تبادل نظر راجع به رویکرد تالار در جذب مخاطبان بیشتر
۳. واگذاری انجمن‌های تالار به اعضا
۴. ارسال عکس، فایل‌های صوتی و تصویری از نواندیشان
۵. راه‌اندازی سیستمی به نام "پل‌تاک" جهت ایجاد فضایی برای گفتگو صوتی

موضوع دیگری که از سوی دوستان مورد نقد قرار گرفته بود این است که تالار تنها به آرشیو و دسته‌بندی مقالات و مصاحبه‌های نواندیشان مورد نظر تالار پرداخته و رویکرد بحث و گفتگو را در دستور کار ندارد.

ابتدا می‌خواستم بگویم گویا دوستان از اهمیت این امر آگاه نیستند که آرشیو مطالب در وهله‌ی اول نشان از مطالعه و پیگیری گفتار‌ها و نوشته‌های نواندیشان در رسانه‌های عمومی از قبیل روزنامه‌ها، مجلات، و فضای مجازی دارد. در وهله‌ی دوم با جمع‌آوری مطالب، تایپ، و تدوین آن برای انتشار از طریق تالار، همکاری گروهی و حزبی صورت گرفته، و در وهله‌ی سوم موجب دلگرمی این فعالین و مدیران تالار می‌باشد.

با این توضیحات اگر باز هم دوستان اهمیت و ارزش بحث و گفتگو و تبادل آرا را بالاتر از آرشیو و دسته‌بندی مطالب می‌دانند، از ضروریات قبلی آن غافل می‌باشند و آن لزوم مطالعه و پژوهش‌های فکری اعضا است. در جامعه‌ای که آمار مطالعه کتاب در بین مردم و فعالیت‌های فکری و پژوهشی در بین دانشجویان علوم انسانی پایین است در اشلی کوچک نیز ما شاهد بی‌توجهی و عدم رغبت به همکاری اعضا در تالار می‌باشیم.

در سالی که گذشت بعضی از دوستان یک ماه تا بعضی اوقات سه ماه به سایت سر نمی‌زدند، خواهش می‌کنم در سال دوم اگر قصد دارند دامنه‌ی فعالیت‌های خود را بیشتر کنند، فاصله‌های زمانی بازدید از سایت را کاهش داده تا در جریان اخبار و ارسال‌های جدید قرار بگیرند. البته با این ذهنیت که "تالار گفتمان شریعتی" در روزگار ما به عنوان حزب، روزنامه، تریبون، و رسانه‌ی ما پیروان دکتر و ادامه‌‌دهندگان راه اوست. اگر با حرف بنده موافق نیستید، لطفا بفرمایید که محل و فضای دیگری سراغ دارید؟!

این نوشتار بیشتر در نبود "شبکهٔ نوگرایی دینی" و "اتاق گفتگوی پل‌تاک" فهمیده می‌شود، به این دلیل که با ایجاد این شبکه در ۴ ماه گذشته و مقایسه‌ی تعداد مطالب ارسالی و اعضای فعال آن با تالار متوجه خواهیم شد که فضای آزادتری از لحاظ ارسال متن بدون نیاز به ویرایش و ایجاد گروه‌های دلخواه توسط اعضا فراهم آمده و در نتیجه با اقبال و رویکرد بهتری نسبت به تالار مواجهه شده‌ایم. این موضوع را حتی مسئولین پرکار فیلترینگ اینترنتی هم متوجه شده و در روز عاشورا "شبکه نوگرایی دینی" را به جرم آزاده بودن فیلتر کردند.

با تشکر از توجه شما عزیزان، یادداشت سوم را در خرداد ماه ۱۳۹۰ خواهم نوشت.


بخشی از نامه‌ی دکتر شریعتی به پسرش احسان :

"... وانگهی، عمل یک نویسنده، عمل یک سخنران، عمل یک معلم، عمل یک مترجم، عمل یک ایدئولوگ و رهبر فکری، عمل یک مورخ، عمل یک روشنفکر، حرف زدن است. حقیقت را با گلوله‌ی کلمات آتشین بر سپاه سیاه دشمن شلیک کردن، خفته‌ها را بیدار کردن، چادر سیاه شب جهل را پاره کردن و به آتش کشیدن، و با شعله‌ی اندیشه شب را آتش زدن و زمستان را گرم کردن، و در یک کلمه، "پیام" را به گوش خلق رساندن.

مگر پیامبران که تاریخ‌ها را دگرگون کرده‌اند و زمان‌ها را خلق و تمدن‌ها را بنیاد، جز پیام را ابلاغ کرده‌اند؟ روشنفکر پیامبر زمان خویش و جامعه خویش است. اگر با همه‌ی عشق و اخلاص و استقامت و بی‌باکی و هوشیاری و فداکاری و شایستگی و قدرت و هنرمندی خویش، علی‌رغم قدرت‌های ضد انسان و دشمن مردم، دست‌های ابلیس و دستگاه‌های شرک و کفر و نفاق و بت‌پرستی، بتواند "پیام" را به مردم خویش ابلاغ کند، و اگر روشنفکر حرف درست بزند و حرف درست را درست‌تر بزند، پس دیگر حرف نزده است، عمل کرده است، چون "عمل روشنفکر"، "حرف زدن" است. البته حرف داریم تا حرف، حرفی که حرف می‌ماند، و حرفی که کلمه‌اش گلوله است، و "مُرکب"ش از خون شهید برتر است!..."

و تو پسرم! اگر می‌خواهی به دست هیچ دیکتاتوری گرفتار نشوی، فقط یک کار بکن : بخوان و بخوان و بخوان!!



تاریخ انتشار : ۳۰ / آذر / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
21_12_2010 . 20:49
#14
از دی ماه ۸۸ تا دی ماه ۸۹
احسان‌جان! باید از نگاه دقیق و زیرکانه‌ی شما، و هم‌چنین از توجه شما قدردانی کرد. شاد و سربلند باشید!

ویرایش : یک بار / شروین
.
02_01_2011 . 05:36
#15
حقوق معنوی و قانون کپی‌رایت
پیش از بیان تقاضای خود، دریافتم که شاید باید قدری بیش‌تر پیرامون مقوله‌ي حقوق مادی و معنوی افراد حقیقی / حقوقی و علی‌الخصوص حقوق مولفین و ناشران سخن گفت و آگاهی پیدا کرد. از این‌رو، مطالعه‌ي سطور ذیل، خالی از لطف نمی‌باشد:


هدف از قوانین کپی‌رایت چیست؟

کپی‌رایت بخشی از اقدامات حفاظتی است که حقوق مالکیت معنوی نامیده می‌شود، و هدف آن حفاظت از ابداعات به‌طریقی مشابه محافظت از اموال و دارایی‌های مادی است. کپی‌رایت از بیان ایده‌ها محافظت می‌کند، برخلاف حق ثبت اختراع که از ایده‌ها با کاربرد صنعتیِ ثابت‌شده آن محافظت می‌کند. کپی‌رایت بعنوان محافظت از بیان، اشکال هنری مثل ادبیات، موسیقی، و آثار نمایشی را پوشش می‌دهد، و البته محافظت از معماری و نرم‌افزارها نیز زیرمجموعه‌ي آن قرار می‌گیرد.

البته این حقوق (آن بخش که مدنظر ما می‌باشد) در اینجا باعنوان حقوق "مـعـنـوی" شناخته می‌شوند. حقوق اموال معنوی از اموالی محافظت می‌کند که مثل یک خانه یا ماشین قابل‌لمس نیست. کپی‌رایت از آثار هنری، تصویری، ادبی، موسیقایی، نمایشی، معماری، و دیجیتال، حق ثبت اختراع از طرح‌ها و اختراعات صنعتی و علامت تجاری از اسامی و عبارات تجاری محافظت به‌عمل می‌آورند. وقتی فردی یک اثر اصلی (اورجینال) تولید می‌کند، کپی‌رایت اتوماتیک‌وار شامل حال او می‌شود. افرادی که به‌دنبال محافظت قانونی وسیع‌تر و برنامه‌ریزی برای فروش یک کپی‌رایت هستند، می‌توانند اثرشان را در دفتر کپی‌رایت به ثبت برسانند، و برای آن گواهی دریافت کنند. کپی‌رایت امتیاز انحصاری تولید، پخش، فروش، استفاده، تطبیق یا ترجمه اثر را معمولاً به مدت طول عمر دارنده کپی‌رایت بعلاوه ۵۰ سال اهداء می‌کند (برای برخی مواد بعلاوه ۵۰ سال و برای برخی دیگر بعلاوه ۷۰ سال می‌شود).

شیوع نقض حقوق اموال معنوی به‌صورت دزدی یا جعل نشان‌دهنده‌ی هدف کپی‌رایت و سایر اقدامات محافظتی است. بعنوان مثال، دزدی موسیقی از طریق خدمات آنلاین و کپی غیرقانونی CDها صدها میلیون دلار ضرر متوجه صنعت موسیقی جهانی کرده است، و همین مسئله موجب کاهش بازار کار و تعداد آلبوم‌های تولیدشده و سایر اشکال پیشرفت فعالان درزمینه موسیقی شده است.


شرایط کپی‌رایت در کشور

متاسفانه در کشور ما به‌دلیل نبود قوانین و ضمانت اجرایی مشخص در این خصوص، نقض حقوق مالکیت معنوی بر آثار مختلف از جمله موسیقی، فیلم، و نرم افزار و بطور اخص (مقالات - پی‌پرهای دانشگاهی - نشریات و کتب) به‌صورت گسترده‌ای در حال صورت گرفتن است که این امر به شدت بر صنایع مذکور تاثیرات منفی گذاشته است. این در حالی است که در کشورهای پیشرفته شدیدترین مجازات‌ها را در این خصوص برای مجرمین درنظر گرفته‌اند. مسئولین باید جهت حمایت از حقوق مولفین اقداماتی جدی به عمل آورند تا شاهد گسترش و پیشرفت هر چه بیشتر علم، هنر، و فرهنگ باشیم. اما از آنجا که اساسا چنین باور و روحیه‌ای در مسئولین ما وجود ندارد، این مهم بر عهده‌ي مردم و مخاطبین آثار علمی - هنری - فرهنگی و... می‌باشد، تا این زوال نابخردانه‌ی اجتماعی را دست‌کم خودمان مبلغ نباشیم و دامن نزنیم ...

بنابراین، نیاز به درک و شناخت دقیق این قوانین و مسائل مرتبط با آن می‌تواند در روند رشد و توسعه‌ي فرهنگی - اقتصادی - اجتماعی ما بسیار حائز اهمیت و ارزشمند باشد.

حال تقاضای ما از همه‌ي دوستان و همراهان و کاربران این تالار گفتمان این است، از آنجا که این تارنما در بسیاری از موارد مشابه و بسیاری از اقدامات مدیریتی - راهبردی، با نمونه‌های مشابه خود چه به‌لحاظ ظاهری و چه از منظر کیفی و کمی کاملاً متفاوت و کم‌نظیر می‌باشد، بکوشیم تا در این حوزه نیز پیش‌گام بوده و قوانین فوق‌الذکر را به بهترین وجه به اجرا درآوریم. این مهم زمانی به زیبایی جلوه می‌کند که ما هواداران و ره‌پویان خط فکری معلم شریعتی، بتوانیم بعنوان نمادها و الگوهای اخلاقی نیز سرآمد باشیم و ضمن رعایت قوانین این تالار، به رعایت حقوق فردی، گروهی، شخصیتی، و اخلاقی دیگران نیز مبادرت ورزیم.

رعایت نکات مهمی هم‌چون "ذکر منابع و مآخذ" مطالب و نوشتارها، و هم‌چنین نسبت ندادن برخی "اقوال و اندیشه‌ها" به دیگران و افراد دیگر، و نیز بهره‌گیری از منابع اصلی و دست‌اول و... می‌تواند گامی باشد موثر و مفید در این مسیر.

اما جدای از رعایت و پاس‌داشت چنین قوانینی، دکر این نکته نیز لازم می‌باشد که هدف تنها این نیست که این پایگاه اطلاع‌رسانی و منبع خبری - تحلیلی، صرفا به انباشت مطالب و مقالات و نوشته‌جات مورد نظر خویش بپردازد، بلکه میزان رشد و فعالیت اعضاء و نیروها می‌تواند آن‌چنان مهم و تاثیرگذار باشد که در آینده‌ای نزدیک، افراد و شخصیت‌ها (موجود در خط شریعتی) بتوانند مطالب و افکار و اندیشه‌های خویش را از این کانال به جامعه‌ي مخاطبین خویش منتقل سازند و از این مسیر جهت معرفی آثار، مکتوبات، سخنرانی‌ها، آراء و... خویش اقدام نمایند.

جان سخن آن که، هواداران و پیروان و همسویان دکتر علی شریعتی، چرا باید با افتراق و گستردگی و عدم تشکل و سازمان‌یافتگی بی‌توجیه و غیرمسئولانه‌ی خویش، بیش از گذشته به گسست‌ها و اختلافات دامن‌زنند، و خواسته یا ناخواسته دچار سردرگمی و ذهنیت‌گرایی شده و با پرهیز از اتحاد و سازمان‌یافتگی حرکت نمایند!!؟

از این‌رو، با در نظر گرفتن شرایط فوق و بکارگیری نیروهای فعال و دلسوز و پرکار، می‌توان تاحدی از این افتراق‌ها و کمبودها کاست، و با برپایی محیطی امن و گسترده، و با درنظر گرفتن نکات فنی و حرفه‌ای، این تالار را مبدل به پایگاهی ساخت که تمامی گروه‌ها و نحله‌های معطوف به خط ‌فکری دکتر شریعتی بتوانند ضمن اتحاد و همبستگی با هم، نظرات و باورها و اندیشه‌های مستقل خویش را با عناوین و اسامی مشخص خویش بیان نمایند، و حتی از این پایگاه جهت معرفی و نشر و ابلاغ مطالب و نظرات خود استفاده نمایند.

مطمئناً حضور و فعالیت پررنگ این نیروها سبب نشاط و امیدواری مخاطبان و هم‌گرایان و هم‌اندیشان این طیف فکری در داخل و خارج از کشور خواهد شد، و مطمئناً رعایت حقوق همه و با در نظرگرفتن حقوق معنوی و قانون کپی‌رایت، هیچ مسئولیت قانونی و اخلاقی بر عهده‌ي این پایگاه نخواهد بود و نشر و گسترش آزاد اندیشه‌ها و افکار (که یکی ازاساسی‌ترین مفاد اعلامیه‌ي جهانی حقوق‌بشر می‌باشد) نیز می‌تواند به بهترین شکلی رعایت و تمرین گردد!

با امید به تحقق چنین خواست‌هایی...
سپاس از توجه عزیزان


تاریخ انتشار : ۱۲ / دی / ۱۳۸۹

ویرایش : یک بار / شروین
.
02_01_2011 . 14:34
#16
درد دل اعضای تالار
با درود فراوان خدمت دوستان عزيز
از وقتي خودم را شناختم، هميشه دلم مي‌خواست تو جامعه اي باشم كه راحت حرف بزنم. نترسم. هيچ‌وقت دل‌ام نمي‌خواست ببينم هموطنان‌ام بخاطر ابراز عقيده‌شون تو دردسر بيفتن!! دلم نمی‌خواست ببينم كه يه آدم خودخواه برادر كشي كنه بخاطر... ايشالله همه چي درست شه. اميدوارم ديگه نبينيم سايتي به جرم مردمي بودن‌اش فيلتر بشه!! مطمئن‌ام اگه دكتر زنده بود حتما...


تاریخ انتشار : ۱۲ / دی / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
03_01_2011 . 09:34
#17
درد دل اعضای تالار
با سلام به همه دوستان، به‌خصوص گروه شريعتي
شريعتي تبديل به منشوري شده، كه هر كس نورش را به آن مي تاباند، و در رنگ‌ها و شكل‌هايی مختلف از آن پرتو مي‌گيرد. انديشه‌هاي شريعتي از اسلوب خارج شده و تبديل به مكتب شده و طيف‌هاي مختلف اجتماعي از انديشه‌هاي او متاثر شده‌اند، و هر كس در فراخور فكر و انديشه و ساختارها و طبقه اجتماعي... به‌خصوص نوع جهان‌بيني از او تاثير مي‌گيرد. به همين خاطر همه از او حرف مي‌زنند، ولي هيچ‌كدام از آنها نمي‌تواند به مثابه‌ی انديشه خود علي شريعتي باشد. اگر او اكنون زنده بود چه مي‌شد؟ و كدام يك از نحله‌هاي فكري در رابطه با انديشه‌ها و اعتقادات‌اش را تاييد مي‌كرد؟ اصلاً او زنده مي‌ماند كه حرفي براي گفتن داشته باشد؟ تشتت آرا طبيعي است، ولي اتحاد چه عرض كنم، جبهه‌اي ا‌ست وسيع از راست تا چپ. به‌قول سوسن: شايعه‌ای به نام شريعتی!


تاریخ انتشار : ۱3 / دی / ۱۳۸۹
ویرایش : یک بار / شروین
.
05_06_2011 . 14:11
#18
کثرت‌گرایی آری، کثرت‌زدگی نه
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع : نگاهی به فعالیت‌های اینترنتی


موضوع یادداشت سوم برخلاف یادداشت‌‌های قبلی که مرتبط بود با مخاطبین و بازدیدکنندگان اینترنتی از سایت‌های پیرو اندیشه دکتر شریعتی، این بار درصددم نگاهی به فعالیت‌های سازندگان و بسترسازانی که فضای گفت‌وگو و تبادل آرا را فراهم می‌کنند بیاندازم. تیتر مقاله شاید چندان مناسب مطلبی که خواهم گفت نباشد، اگر عنوان بهتری به نظر دوستان رسید بفرمایید تا اصلاح گردد.

انگیزهٔ اصلی‌ام از طرح چنین موضوعی این بود که در طول ۵ سال اخیر بخاطر آشنایی و ارتباط با سایت‌ها و وبلاگ‌های پیرو اندیشه دکتر متوجه شدم فعالیت‌های آزاد و مستقل زیادی صورت گرفته است اما خروجی آن‌ها چندان کارآمد و موثر نیست. به نظر اقدامات این عزیزان نیز در به وجود آوردن این سرگشتگی بی‌تاثیر نبوده است. تکثر فضاهای ارتباطی با پراکنده کردن نیروها در نهایت به موازی کاری و تیم نشدن انجامیده است. به عبارتی تفکر کثرت‌گرا که می‌توانست به پویایی جامعه و همزیستی با دیگر جهان‌بینی‌ها بینجامد با نبود برنامه‌های درازمدت و گروهی به معضلی برایمان تبدیل شده و هر شخص این توان و باور را در خود می‌بیند که به عنوان یک فرد می‌تواند سایت یا وبلاگ و دیگر فضاهای مجازی راهبری کند.

این رفتار تنها در حوزه فعالیت‌های پیرو اندیشه دکتر شریعتی نیست و چه بسیار دوستان و آشنایانی در اطراف خود می‌شناسیم که وبلاگ شخصی دارند اما بازدیدکنندگان آن هم به انگشتان دست نمی‌رسد و پس از مدتی تنها خود آن فرد از نظراتش استفاده می‌کند! تا دو سال پیش که در انتظار سایت منسجمی همچون تالار گفتمان شریعتی بودم فکر می‌کردم که اگر سایتی با این امکانات به وجود آید مشکلات تحزب‌گرایی هم حل خواهد شد. اما حالا به این نتیجه رسیدم که داشتن رسانه شرط لازم است نه کافی.

از دلایلی که من در مدت سه ماه اول راه‌اندازی شبکه نوگرایی دینی فعال نبودم همین بود که فکر می‌کردم که چرا می‌بایست فضای دیگری از سوی خود کانون آرمان شریعتی راه‌اندازی بشود موازی با فعالیت‌های که در تالار صورت می‌گیرد. البته بعدها که با ماهیت متفاوت کار در شبکه آشنا شدم به اشتباه خود پی بردم. بگذریم از اینکه با کار در شبکه واقعا آشنا نبودم!

در این بین تنها استثنایی که می‌شود نام برد فعالیت‌های شخص "شریعتی گروپ" است که علاوه بر فعال بودن در وبلاگ دکتر شریعتی در تالار و شبکه نیز بی‌رقیب است. از سخن خود "شریعتی گروپ" استفاده می‌کنم که در پست قبلی گفته بود :

جان سخن آن که، هواداران و پیروان و همسویان دکتر علی شریعتی، چرا باید با افتراق و گستردگی و عدم تشکل و سازمان‌یافتگی بی‌توجیه و غیرمسئولانه‌ی خویش، بیش از گذشته به گسست‌ها و اختلافات دامن‌زنند، و خواسته یا ناخواسته دچار سردرگمی و ذهنیت‌گرایی شده و با پرهیز از اتحاد و سازمان‌یافتگی حرکت نمایند!!؟

این نیمی از ماجراست، مطلبی که باید به آن اضافه کرد این است که تعدد و افزایش فضاهای مجازی پیرو خط دکتر شریعتی تا یکجا مفید است از حدی که بگذرد به بیراهه افتاده‌ایم. اگر با آزادی که در فضای اینترنتی نسبت به دیگر رسانه‌ها (روزنامه، صدا و سیما و...) هست درست برخورد نکنیم یعنی از یک طرف به سمت فعالیت‌های گروهی و سازمانی گام برنداریم و از سویی دیگر در فعالیت‌هایمان تمایز و تفاوتی نسبت به کارهای گذشته نباشد، در پایان دهه ۹۰ نیز همچنان ناکام و تنها خواهیم ماند.

در پایان هم برخلاف روند تاریخی نظریات که ارائه‌دهندگان آن دوست دارند نظراتشان همواره ماندگار باشد، بنده اصراری بر پابرجا بودن آن ندارم و آرزویم این است که موردی نقض پیدا شود همچنانکه احتمال می‌دهم شبکه فیس‌بوک ناقض آن باشد.


تاریخ انتشار : ۱۵ / خرداد / ۱۳۹۰
.
06_06_2011 . 07:03
#19
هدفمندی - داشتن برنامه کار مشخص و التزام به آنها
نویسنده : گروه شریعتی / عضو تالار

موضوع : نگاهی به فعالیت‌های اینترنتی


برادر گرامی، احسان عزیز
درددل شما را خواندیم و با فحوای کلام شما نیز بسیار هم‌اندیش و هم‌سو هستیم. اما از آنجا که بواسطه‌ي شما چنین مسئله‌ای طرح گردید، لازم می‌دانیم بنوبه‌ي خود برخی از نظرات و اندیشه‌های خویش را در همین مجال خدمت عزیزان ارائه نماییم.
در رابطه با تعدد منابع و تارنماهای اینترنتی و پایگاه‌های نوظهور ریز و درشتی که هرروزه سربر می‌آورند و دیری نمی‌پاید که رخت بر می‌بندند و به فراموشی سپرده می‌شوند، با شما هم‌عقیده‌ایم. اما در این میان نیز برخی (تاکید می‌شود، نه همه) هستند که همچنان می‌اندیشند که این تعدد و تکثر موجب تبلیغ و ابلاغ و بازنشر آثار و میراث "شریعتی" خواهد بود و اساسا موجب انبساط فزودن ایشان می‌گردد. نام و یاد شریعتی بیش از پیش برسر زبان ها خواهد افتاد و نوعی توسع آراء صورت خواهد پذیرفت ..!

اما بی‌گمان، کاملا مصرح است که چنین اندیشه‌ای نه بلحاظ تجربی و تکنیکی/فنی و نه بلحاظ متودیک و روش‌مندانه، قابل دفاع نمی‌باشد و استدلال و ریشه‌ي استواری نخواهد داشت... (توضیح بیشتر در این مقال نخواهد گنجید)

اما نکته‌ي اساسی که می‌توان (پس از این طی طریق و پیمودن‌های خطیر و کسب تجربیات و شناخت نسبی و همچنین آسیب‌شناسی روش و منش شخصی / گروهی / تیمی ...) بدان اشاره کرد، عدم « برنامه ریزی » ، « برنامه کار » و از آن مهمتر، « هدفمندی » در این میانه می‌باشد که بنوعی لازم و ملزوم یکدیگرند و روشنی بخش راه و مسیر باقی مانده ...

ما همچنان بر این باور استوار هستیم که اگر گامی کوچک یا بزرگ برمی‌داریم، هرچه که باشد، باید « هدفمند » و همراه با جهت‌مندیِ مشخص باشد.
معیار، نه طول گام و نه گستره و طول و عرض آن! بلکه عمق و هدف غایی آن گام خواهد بود. چنانچه دیدگاه ما در مسیر هدفمندی قدرت یابد و غنی گردد، به باور ما، قطعنا می‌توانیم با برنامه کار مشخص و دقیق، بسیاری از مشکلات و گرفتاری‌های موجود در این مسیر را مرتفع ساخته و گامی فرا پیش نهیم ...

" این نیمی از ماجراست، مطلبی که باید به آن اضافه کرد این است که تعدد و افزایش فضاهای مجازی پیرو خط دکتر شریعتی تا یکجا مفید است از حدی که بگذرد به بیراهه افتاده‌ایم. اگر با آزادی که در فضای اینترنتی نسبت به دیگر رسانه‌ها (روزنامه، صدا و سیما و...) هست درست برخورد نکنیم یعنی از یک طرف به سمت فعالیت‌های گروهی و سازمانی گام برنداریم و از سویی دیگر در فعالیت‌هایمان تمایز و تفاوتی نسبت به کارهای گذشته نباشد، در پایان دهه ۹۰ نیز همچنان ناکام و تنها خواهیم ماند. "

مانیز بر این باوریم که این گستردگیِ بی حساب و کتاب و بی‌برنامگیِ نامشخص، یکی از اساسی‌ترین گرفتاری‌های دوستان ما در این مسیر می‌باشد. چه آنهایی را که می‌شناسیم و چه آن دسته‌‌ي کثیری که مخاطبان و همراهان آشنای ما هستند.

در یک جمله می‌توان چنین نتیجه گرفت که کارهای فراوانی و باشور و شوق بسیار زیاد صورت می‌پذیرد، اما بلحاظ کیفی اساسا چشم گیر نبوده و بسیاری از این امور پس از دوره‌ي نامشخصی (دیر یا زود) از میان خواهند رفت و به خاموشی خواهند گروید ...

راه حل، هدفمند بودن و برنامه‌ي کار مشخص داشتن است. اگر این مهم با یک تجربه‌ي تیمی/گروهی نیز همراه گردد، قطعا ارزشمند و موثر خواهند بود و به نتایج مشخص و روشنی منتج خواهند شد.

امید که پیروان و علاقمندان شریعتی بتوانند در این مسیر قرار گیرند و دستِ دیگر در راه ماندگان را نیز به گرمی بفشارند ..!

با سپاس از حسن نیت شما و توجه و دغدغه‌ای که احساس می‌کنید و درمیان می‌گذارید.

گروه‌ شریعتی - (بخش‌هایی از فعالیت‌های ما اساسا متاسفانه/خوشبختانه نه ملموس است و نه هیچگاه به عرصه‌ي عمومی آورده می‌شود! اما قطعا دایره‌ي فعالیت های دوستان و همراهان ما، به اموری که در بالا بدان اشاره گردید محدود نمی‌گردد و امید است که در راستای همان هدفمندی و برنامه‌ریزی مشخص، به بهترین شکل بتوانیم همراه و هم‌داستان با دیگر نیروها به فعالیت در این عرصه‌ي خطیر بپردازیم ...)


تاریخ انتشار : ۱۶ / خرداد / ۱۳۹۰
.
16_01_2013 . 03:12
#20
بازگشتت مبارک
نویسنده : سحر سکوت/ یکی از اعضای دلتنگ تالار

موضوع : درود و تبریک


درود و تبریک! بر همه اعضا، بر هر کسی که دلش تنگ شده بود. بر هر کسی که از این سایت استفاده می‌کرد.بر هر کسی که فعال بود و هر کسی که پنهان رفت‌و‌آمد می‌کرد...

امید که دوستانی که به تازگی همراه شدن ،دوست بودن اما همراه شدن بمانند. و آن‌ها که فاصله گرفتند برگردند.


به امید روزهای خوب

تاریخ انتشار : 27 / دی/ 1391
.
22_11_2013 . 23:31
#21
شمع ۸۰ ساله شد
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع : به مناسبت ۸۰ امین زادروز دکتر علی شریعتی


ای علی، امروز روی سخنم با توست، پس گوش کن.

از کجا شروع کنم، از اولین آشنایی با کتاب‌هایت، نه بگذار از قبلتر بگویم. اولین نوشته‌هایت را شاید در کتاب‌های درسی‌مان خواندم. در سال‌های دبیرستان. قطعاتی از کتاب کویر، حج و شهادت در کتاب‌های ادبیات فارسی. این اولین دیدارمان بود. تصمیم گرفتم که دو کتاب "کویر" و "فاطمه، فاطمه است" را بخرم. خواندن همانا، عاشق شدن همانا. آتشی زدی که تا همین امروز که قریب به ۸ سال از آن روزگار می‌گذرد بر جانم نشسته است.

آه علی! با تو چه بگویم، که امروز تازه می‌فهمم آن درد تنهایی، و تنهایی‌ات را.

راستی علی جان، امروز تولدت است. ۸۰ ساله شدی. شمع‌های تولدت را خریده‌ای؟ چه می‌گویم؟ شمع‌های تو را می‌آورند. تو که با شمع مانوس بودی، حالا شمع‌های زیادی داری. ۸۰ تا.

کادو برایت چه می‌آورند؟ از این دنیا، از آن دنیا؟ از آن دنیا را که ما بی‌خبریم اما بگذار ببینم کادو‌هایی که برایت از این دنیا می‌آورند چیست :

علی جان! البته خودت حاضری و می‌بینی که دیگر کادو‌های چندانی نمی‌آورند. دیگر کسی تو را نمی‌شناسد. نه اینکه نداند دکتر علی شریعتی چه کسی است؟ نه. بلکه به قول خودت محبت علی را دارند اما معرفت و شناخت او را نه.

تو را دوست دارند در حد لایک!
تو را دوست دارند در حد ۲۹ خرداد، عید قربان، روز عاشورا.
تو را دوست دارند اما بدون مسئولیت.
تو را دوست دارند اما...

علی جان! تولدت مبارک. ان شاء الله ۱۲۰ ساله شوی.


تاریخ انتشار : ۲ / آذر / ۱۳۹۲
.
21_12_2013 . 13:20
#22
«تالار گفتمان شریعتی» چهار ساله شد
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع : به مناسبت چهار ساله شدن سایت "تالار گفتمان شریعتی"


۲۱ دی ماه سال ۱۳۸۸ بود که در سایت "تالار گفتمان شریعتی" عضو شدم. از آن زمان تاکنون ۴ سال می‌گذرد. از اعضایی که در سال اول سایت عضو شده‌اند تنها من مانده‌ام. افرادی همانند shariati.group و عرفان به هر دلیلی دیگر با سایت همکاری نمی‌کنند. چرایش را نمی‌دانم.

آشنایی‌ام با این سایت سبب آشنایی با افراد مختلفی شد که همگی از دوستداران دکتر شریعتی بودند. فعالیت‌هایی که به سایت‌های دیگر کانون آرمان شریعتی نیز کشیده شد : شبکه نوگرایی دینی، صفحات فیس‌بوک و ...

از اینکه پیش‌بینی‌ام در یادداشت "کثرت‌گرایی آری، کثرت‌زدگی نه" تقریبا درست از آب درآمده خوشحال نیستم. اما واقعیت این است که فضاهای مجازی علی‌رغم تاثیر مثبت‌اش کمکی به ما دوستداران شریعتی نکرده است. شخص بنده در تمامی این فضاها تنها عضوی ساده بودم. اگر هم مدیریت بخش‌هایی را پذیرفته‌ام همگی اعطایی از سوی مدیران کانون بوده است. تنها در یکجا خواهان مدیریت بوده‌ام و آن هم مدیریت انجمن خانم سوسن شریعتی در تالار گفتمان شریعتی بود.

تمامی مسائلی که در یادداشت‌های قبلی مطرح شده‌اند همچنان پابرجا بوده و گمان نمی‌کنم محدود به این سایت و یا ما دوستداران دکتر علی شریعتی باشد. فضاهای فرهنگی و اجتماعی ما مخاطب پیگیر و جستجوگر ندارد. به امید روزی که چنین مشکلاتی از بین رفته و یا حداقل کمتر گردد. به امید آزادی ایران و جهان از بند زندانبانان.


علي پس از بيست و سه سال از خانه تنهائي و سكوت و بيعت بر غصب بيرون آمد و اسلام خود را در دامن وي آويخت و «حكومت علي» پس از ۲۳ سال انتظار دردآلود و سياه و خفقان‌آور تحقق يافت و چشمان غبار گرفته و يأس آلود تاريخ پس از ۲۳ سال برق زد كه علي را و اسلام را در كنار هم مي‌ديد و مي‌ديد كه علي پس از بيست و سه سال خانه‌نشيني و كشيدن بار سنگين و جانكاه صبر و سكوت و بيعت بر غاصب حق خويش اكنون اسلام را در آغوش خود مي‌بيند و اسلام پس از بيست و پنج سال كه در زندان خلافت غاصب بسر مي‌برد و از ديدار آزادانه علي محرومش ساخته بودند اكنون خود را در آغوش علي مي‌يابد و اين دو نيمه يكديگر «يكي» شده‌اند و پس از طي بيست و سه سال در يك شهر و يك جا بودن و همواره حضور هم را در كنار هم ديدين و از لحظه‌اي با هم بودن و با هم سخن گفتن و در هم نگريستن محرومشان كرده بودند اكنون كه خليفه در بستر خويش در خون خفته است و دو زنداني رها شده‌اند و سقف سقيفه بني ساعده فرود آمده است و «ولايت حق» بجاي «خلافت غصب» بر مدينه سايه افكنده است و در سايه آن علي و اسلام دست در دست خويش نهاده‌اند و بي‌دغدغه چشم‌هاي جاسوسان و خبرچينان و حاشيه‌نشينان خليفه ـ كعب الاحبار يهودي الاصل، مروان حمار (چه اسم مناسبي) و قمفوز (نوكر خليفه) و ديگران ـ چشم در چشم هم ريخته‌اند و تلخي‌هاي خاطرات گذشته را كه اكنون همه ناگهان شيرين شده است با لذت مزمزه مي‌كنند و شهد سكرآور آرزوهاي آينده را كه يك ربع قرن در زير خاك نوميدي تيره و سنگيني مدفون بودند و اكنون ناگهان سر برداشته‌اند و گويي قيامت اميدهاي مدفون برپا شده است و صور اسرافيل در قبرستان پهناور و غمزده خواستن‌هاي شهيد دميده است، در كام جان خويش مي‌چشند و دل داده‌اند به لذت‌هاي گرم و مطبوعي كه در جانشان مي‌دود و عطر دلپذير گل‌هاي نوشكفته در دماغ خاطرشان مي‌پيچد و سرانگشت‌هاي لطيف و نامرئي‌يي كه در درونشان به نرمي و مهرباني نشئه‌آوري روح خسته و رنجور و تشنه نوازششان را مي‌نوازد و آرامش دلپذير و روشن و مرموزي در رگهاي‌شان حلول می‌كند و ... (مجموعه‌ی آثار ۲۶ / علی / ص ۱۱)

تاریخ انتشار : ۳۰ / آذر / ۱۳۹۲
.
19_03_2017 . 02:02
#23
آری، پدر و مادر را نیز می‌توان خلق کرد!
نویسنده : احسان / عضو تالار

موضوع  : به مناسبت روز مادر


علی شریعتی :

تنها اوست که از یک تنها، من تنها دفاع می‌کند و بیا و ببین که چه حمایتی؟! چه دفاعی! پوران، نمی‌دانی چه کرده است؟ نمی‌بینی چه کرد؟ چه می‌کند؟ در زیر باران رحمتش تنها ایستاده‌ام و از شدت نمی‌توانم نفس برآورم، عجیب این خدا مهربان است و فهمیده و بازیگر! می‌بینم که جبر عقیده و حق‌پرستی مرا در برابر قوی‌ترین جبهه‌های خطرناک قرار داده و با همه در‌افتاده‌ام و در عین حال هیچ‌سلاحی در دست و هیچ‌سرمایه‌ای و پایگاهی و صنفی و قدرتی در اختیار ندارم و با این همه نابرابری، موفقیت مطلق با من بوده است!!
-----------
این بار دیگر پدر و مادرم متهم نیستند. خلقشان کردم! پدری یافتم عاشق و تنها، مادری کشف کردم مهربان و دل‌شکسته. عجیب به نظر می‌آید. اما درست شنیده‌اید. در طول این سالیانی که بر من گذشت ابتدا پدری دستم را گرفت از جنس "آشنایان". پابه‌پایم آمد. هم حامی بود و هم دل‌نگران . با نومیدی تمام، از کار دست نکشید. زندگی‌اش را باخت اما باخت شیرینی بود. هر روز می‌بازد! اما شب‌هنگام پیروز است. از چشم‌ها پنهان است به اختیار خویش. امسال نیز مادری خلق شد! خلق خوبی بود. در روزهای تنهایی سر به زانوانش می‌گذارم. از قضا هم نام مادر و هم رنج با او. از نزدیک ندیدم او را اما بخاطر مهربانی‌های مادرانه‌اش و "آشنا"‌یمان دست‌هایش را می‌بوسم و البته می‌بویم.

روزت مبارک مادر.

تاریخ انتشار : ۲۹ / اسفند / ۱۳۹۵
.


پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان