جملات شریعتی درباره امام علی
09_01_2010 . 19:56
#1
جملات شریعتی درباره امام علی



دوستان گرامی!
جهت تهیه آرشیوی برای دسته‌بندی موضوعی اندیشه‌های شریعتی، جملات شریعتی درباره امام علی را با ذکر شماره مجموعه آثار و صفحه مربوطه، در این بخش وارد نمائید.


ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
09_01_2010 . 22:33
#2
چهره علی
"... برادر! چراغ‌ها را بايد روشن کرد.

من از تو، برای طلوع، بيتاب‌ترم.

بگذار اين مذهبِ جادو، در روشني بميرد،

تا "مذهبِ وحی" را ببينيم.

چهره‌ی "علی"، در روشنایی، زیبا و خدایی است.

به تو و من، بی‌مذهب و مذهبی، هر دو،

علی را در تاریکی نشان داده‌اند..."


مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهایی ۲ / ص ۱۲۷۸*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
25_03_2010 . 17:42
#3
همان رستم خودمان
"... پدر، مادر! این علی، که شما وصف‌اش می‌کنید، همان رستمِ خودمان است، که آرایشِ اسلامی‌اش کرده‌اید! این علی‌ی شما، به دردِ صوفی‌ها و پهلوان‌ها می‌خورد، و سمبلِ زورخانه و خانقاه شده است!

پدر، مادر! من نمی‌توانستم او را برای خودم رهبر بپذیرم. من یک رهبرِ واقعی و حقیقی می‌خواهم، که یک انسانِ زمینی باشد، از جنسِ من، اما، یک انسانِ مافوق! زیرا، یک مافوقِ انسان، به کارِ انسان نمی‌آید!..."


مجموعه آثار ۲۲ / مذهب علیه مذهب / ص ۱۰۵*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین
.
15_07_2010 . 18:07
#4
درد علی
"... درد علی دو گونه است :
یک درد. دردی است که از زخم شمشیر ابن ملجم در فرق سرش احساس می‌کند. و درد دیگر دردی است که او را تنها در نیمه‌شب‌های خاموش به دل نخلستان‌های اطراف مدینه کشانده... و به ناله در آورده است.
ما تنها بر دردی می‌گرییم که از شمشیر ابن ملجم در فرق‌اش احساس می‌کند.
اما، این درد علی نیست.
دردی که چنان روح بزرگی را به ناله در آورده است،تنهائی است. که ما آن‌را نمی‌شناسیم!!
باید این درد را بشناسیم... نه آن درد را…
که علی درد شمشیر را احساس نمی‌کند.
و...ما...
درد علی را احساس نمی‌کنیم..."


مجموعه آثار ۰۰ / ـــــ / ص ۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
06_09_2010 . 14:25
#5
سکوت
"... و علی! چه کسی می‌تواند سیمای او را نقاشی کند؟ روحِ شگفتی، با چندین بُعد! مردی که، در همه‌ی چهره‌هایش، به عظمتِ خدایانِ اساطیر است. انسانی که، در همه‌ی استعدادهای متفاوت و متناقضِ "روح" و "زندگی"، قهرمان است: قهرمانِ شمشیر و سخن، خردمندی و عشق، جانبازی و صبر، ایمان و منطق، حقیقت و سیاست، هوشیاری و تقوی، خشونت و مهر، انتقام و گذشت، غرور و تواضع، انزوا و اجتماع، سادگی و عظمت...

انسانی که هست، از آن گونه، که باید باشد، و نیست!

در معرکه‌های خونینِ نبرد، شمشیرِ پرآوازه‏اش، صفوفِ دشمن را به بازی می‌گیرد، و سپاهِ خصم، هم‌چون کشتزارِ گندم‌های رسیده، در دمِ تیغِ دو دَم‌اش، بر روی هم می‌خوابد، و در دلِ شب‌های ساکتِ مدینه، هم‌چون یک روحِ تنها و دردمند، که از خفقانِ زیستن، بی‌طاقت شده است، و از "بودن" به ستوه آمده، بسترِ آرامش را رها می‌کند، و در پناهِ "شب"، که با علی سخت مانوس و محرم است، از سایه روشن‌های آشنای نخلستان‌های ساکتِ حومه‌ی شهر، خاموش می‌گذرد، و سر در حلقومِ چاه می‌برد، و غریبانه می‌نالد.

زندانی‌ی بزرگِ خاک! عظمتی که، در زیستن نمی‌گنجد، روحِ آزادی که، سقفِ سنگین و کوتاهِ آسمان، بر سینه‏اش افتاده است، و دم زدن را بر او دشوار کرده است.

از شمشیرش مرگ می‌بارد، و از زبان‌اش شعر. هم "زیبایی‌ی دانش را می‌شناسد، و هم زیبایی‌ی خدا را"، هم پروازهای اندیشیدن را، و هم تپش‌های دوست داشتن را. خونریزِ خشمگینِ صحنه‌ی پیکار، سوخته‌ی خاموشِ خلوتِ محراب!

ویرژیلِ دانته است، رستمِ فردوسی است، و شمسِ مولای روم، و...

چه می‌گویم؟ مگر با کلمات می‌توان از علی سخن گفت؟! باید به سکوت گوش فرا داد، تا از او چه‌ها می‌گوید! او با علی آشناتر است.

علی، خود، محمد دیگری است، و شگفت‌تر آن که، در سیمای علی، محمد را نمایان‌تر می‌توان دید..."


مجموعه آثار ۳۰ / اسلام‌شناسی مشهد / ص ۵۸۷
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
24_11_2010 . 17:55
#6
جملات شریعتی درباره امام علی
"... سخن گفتن درباره علی (ع) بی‌نهایت دشوار است، زیرا به عقیده من، علی (ع) یك قهرمان یا یك شخصیت تاریخی تنها نیست. هر كس درباره علی (ع) از ابعاد و جهات مختلف بررسی كند، خود را نه تنها در برابر یك فرد، یك فرد برجسته انسانی در تاریخ می‌بیند، بلكه خود را در برابر معجزه‌ای و حتا در برابر یك مساله علمی، یك معمای علمی «‌این خلقت» احساس می‌كند. بنابراین درباره علی (ع) سخن گفتن برخلاف آنچه كه در وهله اول به ذهن می‌آید، درباره یك شخصیت بزرگ سخن گفتن نیست، بلكه درباره معجزه‌ای است كه به نام انسان و به صورت انسان در تاریخ متجلی شده است.

علی (ع) یكی از شخصیت‌های بزرگی است كه به نظر من بزرگترین شخصیت انسانی است (پیغمبر (ص) را باید جدا كرد كه رسالت خاصی دارد) كه از همه وقت، امروز ناشناخته می‌بود، بدشناخته‌تر است كه كیست، محققین او را برای اولین بار می‌شناختند.

گاه علی (ع) را كه توی این جنگ‌ها یك قهرمان شمشیرزن است، توی شهر یك سیاستمدار پرتلاش حساس است و توی زندگی یك پدر و یك همسر بسیار مهربان و بسیار دقیق است و یك انسان زندگی است و در همه ابعادش می‌بینیم، تاریخ می‌گوید، تنها در نیمه‌ شب‌ها، توی نخلستانهای اطراف مدینه می‌رفته و نگاه می‌كرده كه كسی نبیند و نشوند و بعد سر در حلقوم چاه فرو می‌برده و می‌نالیده! هرگز، من نمی‌توانم قبول كنم كه رنج‌های مدینه و رنج‌های عرب و جامعه عرب و حق جامعه اسلامی و حتا یارانش، این روحی را كه از همه این آفرینش بزرگ‌تر است وادار به چنین نالیدنی بكند، هرگز!

درد علی (ع) خیلی بزرگ‌تر است و آن درد خیلی باید درد نیرومندی باشد، كه این روح را این اندازه بی‌تاب بكند! مسلما این همان درد انسانی است كه خود را در این عالم زندانی می‌بیند، انسانی است كه خود را بیشتر از این عالم می‌بیند و احساس خفقان در این عالم می‌كند.

مسلما هر كسی كه انسان‌تر است، پیش از آنچه هست در خود نیاز احساس می‌كند، انسان است، این است كه می‌بینیم علی (ع) قهرمان متعالی سخن گفتن و زیبا سخن گفتن و پاك سخن گفتن است، نمونه اعلا و متعالی شهامت و گستاخی در جنگ است، نمونه عالی پاكی روح در حد اساطیر و تخیل فرضی انسان در طول تاریخ است، نمونه اعلای محبت و رقت و لطافت روح است، نمونه عالی دوست داشتن در حد نمونه‌های اساطیری است، نمونه عالی عدل خشك دقیقی است كه حتا برای مرد خوبی مانند عقیل ـ برادرش - قابل تحمل نیست، نمونه اعلای تحمل است در جایی كه تحمل نكردن، خیانت است و نمونه اعلای همه زیبایی‌هایی است و همه فضایلی است كه انسان همواره نیازمندش بوده و ندانسته.

علی (ع) نه تنها امام است، در طول تاریخ هیچ شخصیتی با این امتیاز را نداشته كه یك خانواده امام (ع) است، یعنی خانواده اساطیری است، خانواده‌ای كه پدر علی (ع) است، مادر زهرا (س) است، پسر آن خانواده حسین (ع) [و حسن (ع)] است و دختر آن خانواده زینب (س) است.

چهرهایی كه می‌خواهم، در قرن بیستم، به عنوان سمبل و تجسم یك ایدئولوژی مطرح و عنوا كنم، دارای این خصوصیات است. البته این كامل‌ترین خصوصیاتش نیست، اما اساسی‌ترین آنهاست

علی (ع) نخستین نسل در انقلاب اسلامی، علی (ع) در خانه پسرعمو، رابطه متقابل پیغمبر (ص) و علی (ع)، علی (ع) مظهر جهاد و رهبری جنگ، علی (ع)، ‌مرد سیاست و مسؤولیت اجتماعی، علی (ع) مرد كار یدی، كشاورزی و تولید، علی (ع) ‌مظهر نثر و شعر علی (ع) بهترین سخنور و سخنگو، علی (ع) ‌فیلسوف، علی (ع) مظهر بینش‌ها و ابعاد متضاد، علی (ع) ‌زهد انقلابی و عبادت، ‌تكیه بر عدالت، علی (ع) تساوی در مصرف، علی (ع) امام و مظهر حقیقت‌ها و ارزش‌ها، علی (ع) نفی مصلحت به خاطر حقیقت، نفی شخصیت، علی (ع) انسان‌دوستی.

درد علی (ع) دو گونه است: یك درد، دردی است كه از زخم شمشیر ابن ‌ملجم در فرق سرش احساس می‌كند و درد دیگر دردی است كه او را تنها در نیمه‌های شب خاموش به دل نخلستانهای اطراف مدینه كشانده ... و به ناله درآورده است ... ما تنها بر دردی می‌گرییم كه از شمشیر ابن ‌ملجم در قرق سرش احساس می‌كند. اما این درد علی (ع) نیست، دردی كه چنان روح بزرگی را به ناله درآورده است، «تنهایی» است كه ما آن را نمی‌شناسیم!

باید این درد را بشناسیم، ‌نه آن درد را كه علی (ع) درد شمشیر را احساس نمی‌كند و ... ما درد علی (ع) را احساس نمی‌كنیم.

ما ملتی كه افتخار بزرگ انتصاب به علی (ع) و مكتب علی (ع) را داریم و این بزرگترین افتخار تاریخی است كه می‌تواند بدان بنازد و بالاخره بزرگترین سرمایه، امیدی است كه می‌تواند به وسیله آن نجات پیدا كرده، ‌به آگاهی، بیداری، حركت و رهایی برسد، اما در عین حال می‌بینیم كه با داشتن علی (ع) و با داشتن «عشق به علی» هم نرسیده‌ایم!

در صورتی كه «شیعه علی (ع) بودن» از «چون علی (ع) عمل كردن» شروع می‌شود و این مرحله‌ای است پس از شناخت و پس از عشق.

بنابراین ما یك ملت «دوستدار علی (ع) » ‌هستیم، اما نه «شیعه علی (ع) »‌! چراكه شیعه علی (ع) همچنان كه گفتم علی (ع) ‌وار بودن، علی (ع) ‌وار اندیشیدن، علی (ع) ‌وار احساس كردن در برابر جامعه، ‌علی (ع) وار مسؤولیت احساس كردن و انجام دادن و در برابر خدا و خلق، ‌علی (ع) ‌وار زیستن، علی (ع) ‌وار پرستیدن و علی (ع) ‌وار خدمت كردن است..."


مجموعه آثار ۰۰ / ـــــ / ص ۰۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
25_11_2010 . 02:04
#7
جملات شریعتی درباره امام علی
شریعتی و غدیـــر

"... و این است که ائمه‌ی شیعه یا اوصیاء پیغمبر دوازده تن‌اند و نه بیش، در حالی که رهبران جامعه برای تاریخ پس از پیغمبر نامحدودند.
اگر وصایت نقض نمی‌شد و پس از پیغمبر، به جای خلفا، اوصیاء یا ائمه، رهبری امت را ادامه می‌دادند، بی‌شک غیبت امام آخرین نیز روی نمی‌داد، زیرا فلسفه‌ی غیبت برای ما معلوم است. آخرین وصی نیز مثل دیگران زندگی می‌کرد و مسئولیت رهبری را ادامه می‌داد و پایان می‌گرفت.

آنگاه در سال 250 به جای غیبت امام، خاتمیت امامت داشتیم و دو قرن و نیم رهبری امت، اگر به جای خلفا و سلاطین عرب، در دست علی و حسن و حسین و ... می‌بود، در این سال امتی را ساخته بود که لیاقت آن ‌را داشت که خود بر اساس اصل«شوری»، لایقترین رهبری را تشخیص دهد و بر کرسی بنشاند و مسیر تاریخ را بر راه رسالت محمد ادامه دهد. این است که «وصایت» یک اصل بدیهی است، و «شوری» - بیعت و اجماع آراء مردم - نیز اصلی اسلامی.

پس از پیغمبر باید وصایت عمل می‌شد و امامت، رسالت امت‌سازی پیغمبر را ادامه می‌داد. پس از آخرین وصی، ختم دوران انقلابی امامت، باید بر شورا تکیه می‌شد.
اما فاجعه‌ای که در سقیفه رخ داد و سرنوشت اسلامی تاریخ اسلام را منحرف ساخت، این بود که با تکیه بر یک حق، حق دیگری پامال شد.

اگر سقیفه به جای سال یازدهم، در سال 250 روی داده بود، سرنوشت تاریخ دیگر بود. اما نشد، بر دموکراسی تکیه کردند و اصل شوری، در حالی که زمان، زمان وصایت یعنی رهبری انقلاب بود.

این بود که دموکراسی هم از بین رفت و شوری برای همیشه نابود شد. در حالی که اگر پس از پیغمبر به وصایت و رهبری انقلابی عمل شده بود، پس از دوران امامت شوری و دموکراسی هم داشتیم.

این بود که مردم، پس از پیامبر، هم از رهبری انقلابی وصایت و امامت محروم شدند و هم از رهبری دموکراتیک بیعت و شوری.

و در نتیجه، تاریخ مسیرش، برخلاف آنچه اسلام طرح کرده بود، ادامه یافت.

خلافت اسلامی بیعت، تبدیل شد به سلطنت موروثی عربی، و امامت، پس از دو قرن و نیم جهاد و شهادت به غیبت منجر شد و فلسفه‌ی تاریخ تغییر کرد..."


مجموعه آثار ۲۶ / علی / ص ۰۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
29_12_2010 . 20:54
#8
علی، حقیقتی بر گونه اساطیر
"... علي ، رب النوع انواع گوناگون عظمت ها، قداست ها ، زيبايي ها و احساس هاي مطلق است. ازآن گونه مطلق هايي كه بشر همواره دغدغه ديدن و پرستيدنش را داشته ، وهرگز نبوده ، ومعتقد شده كه ممكن نيست دركالبد يك انسان تحقق پيدا كند ، و ناچار ، مي ساخته است.

علي در همان حد مطلقي كه پرومته در اساطير ، روح تشنه و محتاج انسان را از فداكاري اشباع مي كرده ، و دموستنس از قدرت و صداقت و لطف سخن، و هركول از قدرت و نيرومندي جسم ، و خدايان ديگر از نهايت رقت و محبت و لطافت روح ، همه را در يك رب النوع جمع مي كند . علي ، نيازهاي را كه در طول تاريخ، انسان ها را به خلق نمونه هاي خيالي ، و به ساختن الهه ها و رب النوع های فرضی می کشانده ، در تاریخ امروز اشباع می کند.

و از همه شگفت همه فضایل مطلقی را که ما ناچار در اسطوره ها و رب النوع ، حتی فرضی ، قابل جمع نیست ، در یک اندام عینی جمع کرده است. جنگ هایش را ملاحضه می کنیم و او را مانند یک رب النوع اساطیری می یابیم که با خون ریزی و بی باکی و نیرومندی شدید در حد مطلق پیکار می کند. به طوری که نیاز انسان را به داشتن و بودن یک احساس قدرت مطلق بشری، سیراب میکند.

و در کوفه ،در برابر یک یتیم ، چنان ضعیف و چنان لرزان و چنان پریشان می شود که رفیق ترین احساس یک مادر را به صورت اساطیری نشان می دهد. و در مبارزه با دشمن چنان بی باکی و خشونت به خرج می دهد. که مظهر خشونت شمشیر است . و شمشیرش ( ذوالفقار) مظهر برندگی و خون ریزی و بی رحمی نسبت به دشمن در مبارزه است. و در داخل ، از این نرمتر، و از صمیمی تر ، و از این پرگذشت تر پیدا نمیشود.

در جای دیگر، علی وقتی می بیند اگر بخواهد به خاطر احقاق حقش شمشیر بکشد. مرکز خلافت و قدرت اسلامی متلاشی می شود. و وحدت مسلمین بر باد می رود ، ناگزیر صبر می کند ، یک ربع قرن صبر می کند و با شرایطی و در وضعی زندگی می کند که دست احساس پرومته ی به زنجیر کشیده را در انسان به وجود می آورد . اما علی، به خاطر انسان ، این زنجیر را خود بر اندامش می پیچد. یک ربع قرن خاموشی از طرف روحی که همواره بی قرار است و از ده سالگی وارد نهضت اسلام شده ، به تعبیر خودش صبری با طعم احساس انسانی است که "خار در چشم و استخوان در گلو" است..."


مجموعه آثار ۰۰ / ـــــ / ص ۰۰
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
01_08_2011 . 17:07
#9
جملات شریعتی درباره امام علی
"... علی‏‌ای که نمی‌‏شناسیم، با رستمی که نمی‏‌شناسیم، تنها اختلاف‏‌شان، در اسم است، چنان که، قرآنی را که نمی‏‌خوانیم، با اوستایی که نمی‏‌فهمیم، یکی است، و هر دو، با همه‌ی کتاب‌هایی که ننوشته‌‏اند، برابر است! هر ارزشی، پس از شناختن و فهمیدن قرار دارد، و این است که، چنان که بارها گفته‏‌ام:

عشقِ علی، هیچ دردی را دوا نمی‏‌کند، آن چنان که می‏‌بینیم، عاشقیم، و بیمار! تنها شناختِ اوست که، می‌‏تواند، عاملِ بیداری و مردانگی و عدالت‌خواهی و جهاد و قدرت شود، و نیز، عشقی که، شناختِ او، در دل‏‌ها، برمی‏‌افروزد.

و چنین است که، من، در سیمای آن جریده‌کشِ سینه‏‌زنی، که شیعه است، و علی را نمی‌‏شناسد، و آن مدعی‌ی پرافاده‏‌ای که، مارکسیست است، و مارکس را نشناخته است، هر چه می‏‌جویم، و می‏‌سنجم، کمترین اختلافی نمی‌‏یابم، زیرا، مارکسِ مجهول، با علی مجهول، کوچک‏‌ترین تفاوتی ندارند. ..."


مجموعه آثار ۳۵ / آثار گوناگون / ص ۲۱۹*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
01_08_2011 . 17:22
#10
چه اشتباهِ مقدسی!
"... علی اللهی! خدا پنداشتنِ علی! چه اشتباهِ مقدسی! علی چه شده است، و تا کجا بالا رفته است، که با خدا اشتباه می‌شود! این اشتباهی است که، تنها روح‌های بزرگِ خارق‌العاده حق دارند بدان دچار شوند! آدم‌های متوسط، و نگاه‌های کوتاه، چنین اشتباهی را نمی‌کنند، و حق ندارند که، جز آنچه را که "درست" است، ببینند!..."


مجموعه آثار ۱۳ / هبوط در کویر/ ص ۶۱۶*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
20_09_2011 . 16:26
#11
علی و بهشت!
"... بهشت، حقیرتر از آن است که، علی در آن بگنجد، و فقیرتر از آن که، بتواند به حسین و زینب پاداش دهد، شرم می‌کند که درِ خانه‌ی گلینِ فاطمه را بزند، و در برابرِ ساکنانِ آن، که حاملانِ روحِ خدایند، و مسجودِ ملائک، و مُثُلِ افلاطونی‌ی ارزش‌ها و آرمان‌های انسان، نامِ جایزه را بر زبان آورد..."


مجموعه آثار ۱ / با مخاطب‌های آشنا / ص ۱۷۱*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
27_09_2011 . 23:37
#12
سرنوشتِ علی‌وار
"... بی‌تردید، هرکه علی‌وار زندگی کند، و علی‌وار کار کند، و علی‌وار سخن بگوید، و علی‌وار بیندیشد، نمی‌تواند از سرنوشتي محتومِ علی‌وار بگریزد!..."


مجموعه آثار ۱ / با مخاطب‌های آشنا / ص ۱۸۰*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
15_10_2011 . 20:08
#13
علي، مظهر توحيد
"... علی، مظهر توحيد، و انسانی كه، رسالتِ تاريخی‌ی تمامی‌ی پیامبران، در او تجسم یافته، و وجودش، جوهرِ همه‌ی انقلاب‌های توحیدی است، و گردابی است که، تمامی‌ی ‌رودهایی كه، در طولِ تاريخِ عدالت و آزادی و برابری‌ی بشری، از انقلاب‌ها و نهضت‌ها سرچشمه گرفته، و با جور و جبر و تبعيض، در كشاكش بوده است، در او مي‌ريزد..."


مجموعه آثار ۲ / خودسازی انقلابی / ص ۱۱۱*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
20_10_2011 . 16:15
#14
علی، ربّ‌النوع عشق و شمشیر!
"... و تو ای علی! ای شیر! مردِ خدا و مردم، ربّ‌النوعِ عشق و شمشیر! ما شایستگی‌ی "شناختِ تو" را از دست داده‌ایم. شناختِ تو را از مغز‌های ما برده‌اند، اما، "عشقِ تو" را، علی‌رغمِ روزگار، در عمقِ وجدانِ خویش، در پسِ پرده‌های دلِ خویش، هم‌چنان مشتعل نگاه داشته‌ایم. چگونه تو عاشقانِ خویش را در خواری رها می‌کنی؟ تو، ستمی را، بر یک زنِ یهودی، که در ذِمّه‌ی حکومت‌ات می‌زیست، تاب نیاوردی، و اکنون، مسلمانان را، در ذمه‌ی یهود، ببین! و ببین که بر آنان چه می‌گذرد! ای صاحبِ آن بازو، که یک ضربه‌اش، از عبادتِ هر دو جهان برتر است، ضربه‌ای دیگر!..."


مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۱۱۹*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
21_10_2011 . 14:55
#15
جملات شریعتی درباره امام علی
"... به عنوان یک من علی‌وار: یک روح در چند بعد: خداوند سخن، بر منبر، خداوند پرستش در محراب؛ خداوند کار، در زمین؛ خداوند پیکار، در صحنه؛ خداوند وفا، در کنار محمد، خداوند مسئولیت در جامعه، خداوند قلم، در نهج‌البلاغه؛ خداوند پارسایی، در زندگی؛ خداوند دانش، در اسلام؛ خداوند انقلاب، در زمان؛ خداوند عدل، در حکومت؛ خداوند پدری و انسان‌پروری، در خانه؛ و... بنده خدا، در همه‌جا، در همه وقت!..."


مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۱۰۸
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
24_10_2011 . 11:33
#16
جملات شریعتی درباره امام علی
"... علی... زبانش در گفتن حق، هم‌چون شمشیر در کوبیدن ناحق، شهره‌ی تاریخ است..."


مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۱۰۴
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
25_10_2011 . 10:50
#17
جملات شریعتی درباره امام علی
"... ارزش‌های علی در بی‌نیازتر بودنش از دیگران نیست، بلکه در احساس کردنِ نیازهای بلندتر و متعالی‌تر اوست نسبت به دیگران و همچنین در احساس نیازمندتر بودن و احساس کمبود بیشتر کردن او در هستی است؛ که دیگران چنین احساسی را ندارند..."


مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۵۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
25_10_2011 . 10:55
#18
جملات شریعتی درباره امام علی
"... آن انسان شگفتی که سینه‌اش انبوه فشرده‌ای از آگاهی‌ها است و اندیشه‌اش به راه‌های آسمان آشناتر است از راه‌های زمین او است که ناگهان از بستر نرمِ خانه، نیمه‌های شب می‌گریزد و سینه‌اش خفقان می‌گیرد و به نخلستان‌های حومه‌ی شهر پناه می‌برد و در دل شب، از درد و حیرت و هراس در برابر ملکوت، عظمت وجود و جمال و جاذبه‌ی خدا و حقارت و نیاز خویش، ناله برمی‌دارد و از هوش می‌رود..."


مجموعه آثار ۸ / نیایش / ص ۵۱
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
28_10_2011 . 13:15
#19
جملات شریعتی درباره امام علی
"... امام علي را بايد از دولاشاپلي پرسيد که دوازده سال است شب و روز درباره او ميانديشد و نهج‌البلاغه‌اش را بزبان خود تدوين کرده و افکار و حالات و زندگي و رنجها و دردها و گرفتاريهايش را در اين کوفه پليد پردشمن پست مي‌داند و مي‌داند که اين «خونريز خشمگين صحنه پيکار» چه شد که «سوخته خاموش خلوت محراب» شد ؟ اين شير خدا در اين نخلستان خاموش چرا تنها مينالد ؟ چرا سر در حلقوم چاه برده است ؟ دردش چيست ؟ نه از آن عربي که توليت حرم او را دارد و هر روز ضريحش را گردگيري مي‌کند و آب و جارو و گلاب و فرش و پرده و نذر و نذور و شمع و مُهر و تسبيح و..."


مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهایی / ص ۴۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
11_12_2011 . 21:39
#20
جملات شریعتی درباره امام علی
"... علی کسی است که، نه تنها با اندیشه و سخنش، بلکه با وجود و زندگی‌اش، به همه دردها و نیازها و همه احتیاج‌های چندگونه بشری، در همه دوره‌ها، پاسخ می‌دهد..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۳۸۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
11_12_2011 . 22:17
#21
جملات شریعتی درباره امام علی
"... علی... مظهر آزادگی و حماسه بشری..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۱۰۳
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
11_12_2011 . 22:26
#22
جملات شریعتی درباره امام علی
"... اکنون، برای یک کتاب‌خوان آگاه ما، شناختن «چارلی» از شناختن «علی» آسان‌تر است، و به فارسی، آنچه درباره بودا و ژاندارک داریم، عمیق‌تر، علمی‌تر و شیواتر است از آنچه می‌توان درباره محمد و زینب خواند..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۱۲۸
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
12_12_2011 . 03:13
#23
جملات شریعتی درباره امام علی
"... به تو و من، بي‌مذهب و مذهبي، هر دو، علي را در تاريکي نشان داده‌اند..."


مجموعه آثار ۳۳ / گفتگوهای تنهایی / ص ۱۰۲۷
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : ۰ بار / شروین
.
27_12_2011 . 15:31
#24
جملات شریعتی درباره امام علی
"... ناگهان دیدم برادر! که شمشیرهایی که به سینه‌شان آیات جهاد حک شده بود و معابدی که سرشار از سرود و نیایش «الله» بود و مأذنه‌هایی که اذان توحید می‌گفت و چهره‌های مقدسی که به نام خلافت و به نام امامت و ادامه سنت آن پیام‌آور دست اندرکار بودند و ما را به بردگی و قتل عام گرفته بودند، پیش از من کسی دیگر را قربانی مظلوم این شمشیرها و محراب‌ها کردند «علی»!

برادر! علی، خویشاوند آن مرد پیام آور بود و در محراب عبادت «الله» کشته شد. خود پیش از من و خانواده‌اش پیش از خانواده من و پیش از خانواده برده‌ها و ستمدیده‌های تاریخ، نابود شدند و خانه‌اش پیش از خانه ما به نام سنت جهاد و زکات غارت شد.

و قرآن پیش از آنکه وسیله‌ای شود برای باز چاپیدن من، باز نابودی من، باز بیگاری و بردگی من، بر سر نیزه شد و علی را شکست..."


مجموعه آثار ۰۰ / گفتگوهای تنهایی / ص ۰۰
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
23_03_2016 . 22:51
#25
الگوی ایده‌آلِ انسانی
"... در این "دینِ توحید"، علی، و همه‌ی شخصیت‌های بزرگِ تربیت‌شده‌ی ناب و مستقیمِ دستِ پیغمبر و مکتب اسلام، چنین هستند. این‌ها، شخصیت‌های دوبُعدی هستند، شخصیتی هستند درست مثلِ علی: مردی که، در حالات و جذبه‌های درونی‌اش، یک روحِ فارغ از هستی را به یاد می‌آورد، و در معراج‌های معنوی‌اش، "راه‌های آسمان را، از راه‌های زمین، بهتر می‌شناسد". چنین روحی، شب تا صبح، خواب ندارد، که: "در نقطه‌ای دوردست از جامعه‌ی اسلامی، یک انسانی، گرسنه به خواب رفته" است. یک روحی که، در برابرِ مساله‌ی گرسنگی در جامعه، حتی گرسنگی‌ی یک فرد، در یک نقطه از زمین، این قدر حساس است. درست مثلِ یک رهبرِ مردم‌دوستِ مادی است که، جز به اصالتِ زندگی‌ی مادی‌ی مردم، نمی‌اندیشد. و از آن بُعدِ دیگرش، یک حکیمِ سوخته‌ی خلوت و سکوت و درون است، که گویی، به همه‌ی این عالم، نمی‌اندیشد!

این "مردِ شمشیر و سخن، عشق و اندیشه، مردی که از شمشیرش مرگ می‌بارد، و از زبان‌اش وحی. این مرد، یک الگوی ایده‌آلِ انسانی است. این اصحابِ بزرگ، الگوها و نمونه‌هایی انسانی هستند، که پیغمبر و مکتب‌اش، به تاریخِ بشر و انسان و امتِ اسلامی، نشان می‌دهد، تا این چنین خود را بسازند: "انسان‌های تمام"، نمونه‌های ایده‌آلی، از آن گونه انسان‌هایی‌اند که، در جامعه‌شناسی، "L'.homma.total" می‌نامند. یعنی انسانی که، همه‌ی ابعادِ کامل و "خودِ تمامِ" انسانِ ایده‌آل را دارا است. یکی از معانی امام، این است: الگوی متعالی و انسانِ نمونه..."


مجموعه آثار ۵ / ما و اقبال / ص ۳۰*
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : شروین یک بار
.
02_06_2018 . 19:08
#26
تشیع ایرانی یا علوی؟
"... وقتی می‌گویم "علی" حیاتی پس از مماتش آغاز کرد، یعنی تشیع، مذهبی که بنام او در تاریخ اسلام نامیده شد، یعنی نهضتی، شخصیت‌هائی، نبوغ‌هائی و دل‌هائی که برای علی و بنام علی و در راه علی در تاریخ تجلی کردند؛ یعنی تأثیر شخصیت علی و راه علی و اسلام علی در تاریخ اسلام و بخصوص در تاریخ ما ایرانی‌ها، همه حیاتی بود که پس از مرگ علی آغاز شد.
ما ایرانی‌ها در مساله‌ی تشیع و محبت علی دارای جایگاه و موقعیت خاصی هستیم.
در این مسأله بسیاری از حرف‌ها و نظریات متناقض زشت و زیبا چنان مخلوط و درهم شده که شناختن و تشخیص خوب و بدش برای ما بسیار مشکل و بسیار فوری و حیاتی و ضروری است. یکی از اتهاماتی که برخی دانشمندان اروپایی و علمای اهل تسنن، متفقأ به تشیع می‌زنند اینست که می‌گویند: "تشیع عبارتست از مذهبی که ایرانی‌ها بنام اسلام ساختند، تا در پوشش تشیع بتوانند سنت‌های ملی و قومی خود را حفظ کنند و بنام تشيع اسلام را از بین ببرند. بنابراین بنظر آنها تشبع عبارت بود از پناهگاهی که عنصر ملی و نژادی ایرانی‌ها در درون آن خود را از هجوم دین اسلام و حمله عرب مصون می‌داشتند و چنین نتیجه می‌گرفتند که خود بخود تشیع ساخته تمايلات و مصالح و عقاید ایرانی در برابر اسلام و در درون اسلام است.
این یک نظریه‌ی بسیار رایج است که متأسفانه کیفیت تلقی عوام ما و كیفیت تجلی تشیع موجود در میان ما می‌تواند بهانه‌های فراوانی بدست کسانیکه چنین نظریه‌ای را علیه تشیع و عليه ما اختراع کرده‌اند بدهد و مصداق‌های فراوان پیدا کند و بالنتيجه ثابت کنند که تشیع، چنانکه آنها می‌بافند و اتهام می‌زنند، ساخته‌ی قوم ایرانی است و با خصوصیات قومی و نژادی و تاریخی ایرانی‌ها ساخته شده و با اسلام هماهنگ و منطبق نیست.
بنابراین یکی از فوری‌ترین نیازهای ما اینست که تشیع را، تشیعی دور از سنت قومی و نژادی و دور از مذاهب قبلیمان نشان دهیم، زیرا که این دو عامل دست بدست هم داده و یک تشیع منجمد و راکدی ساخته است که هیچ شباهتی
با تشیع نخستین ندارد. امروز ما بیش از هر زمان محتاج به شناختن علمی و دقیق تشیع حقیقی و بنیانگذار آن، علی، هستیم..."


مجموعه آثار ۲۶ / علی / ص ۳۹۴ و ۳۹۵*
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.




موضوعات مرتبط با این موضوع...
موضوع نویسنده پاسخ بازدید آخرین ارسال
  جملات شریعتی درباره امام حسین shervin 12 15,561 06_12_2011 . 05:31
آخرین ارسال: solange
  جملات شریعتی درباره امام shervin 3 2,898 24_10_2011 . 11:38
آخرین ارسال: shandell

پرش به انجمن:


کاربرانِ درحال بازدید از این موضوع: 2 مهمان