"... استضعاف است که ائمهي بزرگ شیعه را بجای اینکه ما "امام" بگیریم و سزمشق پیروی و نمونهي عمل و الگوی متعالی خودسازی و علامت راه و پیشوای حرکت رهبر و رهنمون و هدایت و آموزگار معرفت و استاد تعلیم و تربیت و بدست آوردن فضیلت و بالاخره عامل "کسب شایستگی و نجات" ، "ابزار کسب نجات ناشایسته" گرفتهایم و پارتی صاحب نفوذی در دستگاه دادگستری خدا و گمرک مرزآخرت. با زیارت او و اظهار ارادت باو و مالیدن خود به ضریح او و ریختن خاک او به حلق خود و خرید زمین گران قیمت نزدیک قبر او و اهدای لوسترلوکس برای حرم او و ریختن مبلغی پول در ضریح او و گریه و زاری و التماس و اظهار محبت و ذلت و تملق و چاپلوسی استرحام و ... بنام « شفاعت »، میخواهیم پس از یک عمر پرخوری و مال مردم خوری و نوکری جلاد و همدستی دزد، ثواب هفتاد شهید را از او بگیریم و امیدوار باشیم که با این کلکها که مقداری اشک میخواهد و مبلغی پول، ما را که مظهر ذلت و بندگی طاغوت هستیم، توی صف شهدای بدر و احد و کربلا جا مان بزنند! ..."
مجموعه آثار ۱ / با مخاطبهای آشنا / صفحه ۱۷ – آخرین نامهي مفصل دکتر - اردیبهشت ۱۳۵۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ