گزارش سخنرانی : گزارشگر : برنا
سخنران : سوسن شریعتی
موضوع : ـــــ
به گزارش برنا، انجمن اسلامی دانشجویان شهید بهشتی به مناسبت سالگرد تولد دکتر شریعتی، عصر دوشنبه، مراسم یادبودی برای این متفکر معاصر کشورمان برگزار کرد.
سوسن شریعتی در این مراسم با بیان اینکه شریعتی در یک خانواده مذهبی و روحانی زاده شد و از همان ابتدا تحت تعالیم اسلامی پدر خود قرار داشت، به بررسی مقاطع مختلف زندگی او پرداخت و گفت: شریعتی دو بار تصمیم به خودکشی گرفت. یکبار زمانی که در ۱۵ سالگی با فلسفه مادیگرایانه آشنا شد و چنان از مرگ در ساختار ذهنی خودش به هراس افتاد که تصمیم به خودکشی گرفت و به قول خودش مولانا او را نجات داد. یکبار دیگر هم در فرانسه چنین وضعیتی برای او روی داد. بنابراین شریعتی همواره در محیطی چند گانه زیسته و در سراسیمهگی و اضطراب انتخاب به سر برده است، که همین زندگی او را به یک تراژدی تبدیل میکند. تراژدی از نوع انتخاب: تراژدی انتخاب بین سنت و مدرنیته، انتخاب بین تقویم فرهنگی و تقویم تاریخی، و انتخاب بین اتوپیا و اسطوره.
وی در ادامه گفت : شریعتی بر خلاف حرفهایی که پیرامون آثارش گفته میشود، در تمام کتابهای خود هیچ دستورالعملی را به خواننده نداده است و برای مخاطب خود تعیین تکلیف نکرده است. او در آثار خود تنها به ارایه روش پرداخته است. و اضافه کرد: روشی که بر اساس آن به مخاطب اندیشیدن را میآموزد.
وی در مورد شیوه تطبیق شریعتی با این محیط چندگانه گفت: شریعتی خود با انتخابهای سختی در زندگی روبرو بوده است و آن را با گوشت و پوست خود احساس کرده است. چرا که به عنوان یک روشنفکر در مقابل جامعهی خود احساس مسئولیت میکرد و بسیاری از شاگرداناش که جزو چریکهای فدایی خلق بودند، یکی یکی به دست ساواک کشته میشدند. و از طرف دیگر، خود نیز در مقابل خودش و خانواده احساس مسئولیت میکرد. به همین دلیل مشاهده میکنیم که شریعتی برای رفع این تناقض، خلوتی به نام کویریات برای خود ایجاد کرده است که در آن درددل میکند و بعضاً کفر میگوید. شعر میخواند و عاشق میشود. این همان "چهره"ای است که طی چند سال اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفته است و حتی بعضی دکتر را بعنوان یک شاعر میشناسند و نه بهعنوان یک جریانساز انقلابی.
خانم سوسن شریعتی نکتههای جالب دیگری را هم بر زبان راند : شریعتی بخش دیگری از زندگی خود را به چیزی اختصاص داده که من آن را اجتماعیات مینامم، که در آن به مسائلی میپردازد که ما از آن بهعنوان "شریعتی انقلابی" یاد میکنیم. او در همین گفتهها و نوشتههاست که افکار قدیمی و پوسیده را میکوبد و مسلمانان را به تغییر و انقلاب دعوت میکند. شاید به این خاطر اکثر کسانی که در جلسات دکتر حاضر میشدند، بعد از خروج از جلسه، یا اسلحه در دست میگرفتند، و یا به احزاب سیاسی مخالف شاه میپیوستند.
و درباره مصادیق این حرفاش نیز سخن گفت : به عنوان مثال محسن مخملباف در خاطرات خود میگوید:
"... زمانی که من نوجوانی ۱۵ ساله بودم و در جلسات دکتر شریعتی شرکت میکردم، این احساس به من دست میداد که اگر همین الان از این جلسه بیرون بروم و یک چاقو را به طور مستقیم در دل پاسبان سر کوچه فرو کنم، بلافاصله به بهشت میروم..."
و ادامه داد : البته روشهایی که شریعتی برای برخورد با دوگانههای زندگی ما ارائه کرده است تنها محدود به زمانهای گذشته نیست، بلکه حتی برای ما که در عصر کنونی زندگی میکنیم، میتواند راهگشا و بسیار موثر باشد.
سوسن شریعتی در ادامه به برخی از سوالات دانشجویان که در داخل سالن حضور داشتند نیز پاسخ گفت.
یکی از اولین سوالاتی که یک دانشجو مطرح کرد، بحث مشخص شدن نحوه مرگ دکتر شریعتی بود که او هم در پاسخ به این سوال با ذکر خاطره دقیق روز مرگ دکتر گفت: در تمام مدت این چند سال که از مرگ دکتر شریعتی گذشته است، ما هنوز هیچ مدرکی مبنی بر اینکه از طرف ساواک اقدامی برای قتل پدرمان صورت گرفته پیدا نکرده ایم. ولی از مجموعهی "شواهد و قرائن" مانند جوانی دکتر، فشار دولت ایران بر روی دولت انگلیس برای جلوگیری از کالبد شکافی جنازه دکتر شریعتی، این ظن تقویت میشود که شاید در مرگ دکتر عوامل دیگری جز یک سکته قلبی دست داشتهاند.
وی در ادامه در پاسخ به سوالی در زمینه انتقال جسد دکتر شریعتی به ایران گفت : برخلاف تصورات موجود در جامعه، پیکر دکتر شریعتی هنوز به خاک سپرده نشده است، در واقع پیکر ایشان کنار مرقد مطهر حضرت زینب در حال نگهداری است و تاکنون تمام تلاشهای ما برای انتقال پیکر ایشان به ایران ناتمام باقی مانده است و حتی یکبار شهرداری تهران اعلام کرد که دفن دکتر شریعتی در حسینیه ارشاد، که بنا بر وصیت ایشان انجام میشد، مشکلات زیستمحیطی دارد! اما من امیدوارم بالاخره زمانی پیکر دکتر شریعتی در ایران دفن شود.
سوسن شریعتی در پاسخ به سوالی در مورد توجه فراگیر طی چند سال اخیر به دکتر شریعتی در ایران و بهخصوص در بین جوانان نیز گفت: متاسفانه چارچوب درستی برای نقد تفکرات دکتر شریعتی در ایران وجود ندارد. بسیاری متعصبانه از او دفاع میکنند و برخی دیگر او را متعصبانه طرد میکنند. بنابراین هنوز ما از نقد صحیح دکتر شریعتی فاصله بسیاری داریم و البته برای رسیدن به آن باید مسیری طولانی را طی کنیم
تاریخ انتشار : ۲۹ / آبان / ۱۳۸۸
منبع : سایت کلوپ دکتر شریعتی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ویرایش : یک بار / شروین